مطالب پیشنهادی:

MBTI چیست؟

در مجموعه مباحث MBTI و کاربرد آن در انتخاب مسیر شغلی مناسب، می‌خواهیم در مورد این‌که تیپ شخصیتی افراد چه نقشی در انتخاب شغل مناسب برای آن‌ها دارد صحبت کنیم.

در قسمت قبلی گفتیم که آشنایی با تیپ شخصیتی و شناخت توانمندی‌هایی که داریم، به ما کمک می‌کند تا شغل یا مجموعه شغل‌هایی، متناسب با خصوصیات و ویژگی‌هایی ذاتی‌مان انتخاب کنیم. در این مقاله که ادامه مقاله قبلی است می‌خواهیم این بحث را تکمیل کنیم و در مورد نقش ترجیح کسب انرژی (برون‌گرایی-درون‌گرایی) در انتخاب شغل مناسب صحبت کنیم.

گفتیم یکی از کاربردهای تست MBTI این است که به شما کمک می‌کند مسیر شغلی مناسب خودتان را پیدا کنید. علاوه بر این، آزمون MBTI می‌تواند در «جستجوی» شغل مناسب هم مفید باشد.

اگر من برای یافتن شغل مناسب خودم، برنامه‌ریزی و انسجام خاصی نداشته باشم و از اصول خاصی پیروی نکنم، دست به یک «انتخاب کور» زده‌ام. درست مثل این‌که بدون در نظر گرفتن توانایی‌ها و استعدادهایم یک شغل را صرفاً برای جلب خشنودی دیگران انتخاب کنم.

بنابراین لازم است «فرایند انتخاب شغل» را هم به کمک تیپ شخصیتی و سایر عوامل تأثیرگذار، مدیریت و برنامه‌ریزی کنیم.

حالا شاید این سؤال پیش بیاید که: آگاهی از تیپ شخصیتی، چطور می‌تواند به ما کمک کند تا شغل درستی را انتخاب کنیم؟ این پرسشی است که در چند قسمت آینده قصد داریم به آن پاسخ دهیم و سعی خواهیم کرد با استفاده از منابع معتبر، تا حد ممکن همه جوانب آن را بررسی کنیم.

وقتی تیپ شخصیتی‌تان را می‌شناسید از اشتباهاتِ احتمالی که ممکن است در انتخاب شغل گریبان شما را بگیرد در امان خواهید ماند.

فرض کنید من چند گزینهٔ شغلی پیش روی خودم دارم، ممکن است خودم آن‌ها را پیدا کرده باشم یا این‌که از چند شرکت پیشنهاد همکاری داشته باشم. روشن است اگر بدانم لازم است به چه عواملی توجه کنم و چه فاکتورهایی را در نظر بگیرم تا بهترین گزینه را از بین گزینه‌های پیش روی خودم انتخاب کنم، احتمال این‌که انتخاب درست‌تری داشته باشم بیشتر است.

مثلاً وقتی دارم گزینه‌های پیش رو را بررسی می‌کنم، احتمالاً یکی از عواملی که به آن توجه می‌کنم «درآمد»ی است که می‌توانم داشته باشم. یا عامل دیگر چگونگی رفت‌و‌آمد و میزان سهولت یا سختی آن است.

بحث اینجاست که قبل از انتخاب شغل چقدر باید به این عوامل توجه کنیم؟ و این عوامل چند تا هستند؟ اگر می‌شود فهرستی از آن‌ها تهیه کرد تا مثل چک‌ لیست جلوی چشممان باشد، این چک لیست شامل چه مواردی خواهد بود؟

و سؤال مهم این‌که آیا این درست است که بعضی عوامل در این چک لیست، برای بعضی تیپ‌های شخصیتی اهمیت بیشتری دارند، درحالی‌که ممکن است برای عده‌ای دیگر از اولویت و اهمیت کمتری برخوردار باشند؟ طبیعی است که پاسخ مثبت است چون همه ما به دنبال ارزش‌های یکسان نیستیم.

مثلاً ممکن است برای کسی عامل «درآمد» اولویت بیشتری از عامل «سهولت در رفت‌و‌آمد» داشته باشد و این مسئله روی انتخاب این فرد تأثیر بگذارد.

هدف اصلی ما در این سلسله مباحث بررسی عواملی است که قبل از انتخاب شغل لازم است به آن‌ها توجه کنیم.

دقت کنید که هر تیپ شخصیتی که داشته باشید، احتمالاً یک سری نقاط قوت و یک سری نقاط ضعف دارید. هدف این است که تلاش کنیم از نقاط قوت خودمان نهایت استفاده را ببریم و تأثیرگذاری منفیِ نقاط ضعف را به حداقل برسانیم.

حالا بیایید ببینیم هر کدام از ترجیحات MBTI چه نقشی می‌توانند در فرایند کلی انتخاب شغل مناسب داشته باشند؟

۱-ترجیح کسب انرژی و انتخاب شغل مناسب

مصاحبه استخدامی

ترجیح کسب انرژی (برون‌گرایی-درون‌گرایی) اهمیت زیادی در یک «مصاحبه شغلی» دارد. در مورد فرایند مصاحبه شغلی به زودی و در مقاله‌ای مفصل صحبت خواهیم کرد. اما تفاوت برون‌گراها و درون‌گراها در این زمینه باعث می‌شود علاوه بر مطالب کلی-که برای موفقیت در یک مصاحبه استخدامی لازم است رعایت شود- به راهبردهای خاص هرکدام از این دو تیپ هم بپردازیم.

طبیعی است برون‌گراها لازم است میزان اطلاعاتی که ارائه می‌دهند و زمان صحبت خودشان را مدیریت کنند. در واقع برون‌گراها باید مراقب این باشند که «راحت صحبت کردن» که نقطه قوت آن‌هاست، در یک جلسه رسمی به ضرر آن‌ها تمام نشود.

برای خیلی از ما پیش آمده که در یک جلسهٔ رسمی، حرفی زده‌ایم که بعداً از گفتن آن پشیمان شده‌ایم. یا با خودمان گفتیم که ای‌کاش فلان مطلب را جور دیگری بیان می‌کردم و از قبل کمی بیشتر در مورد آن فکر می‌کردم.

در عوض، مهارت درون‌گراها در «فکر کردن، قبل از پاسخ دادن» ممکن است در یک مصاحبهٔ رسمی به ضرر آن‌ها تمام شود. چون اگر فرد قبل از پاسخ دادن به هر سؤال زمان نسبتاً زیادی را به فکر کردن در مورد آن اختصاص دهد، ممکن است تصویر مطلوبی در ذهن مصاحبه‌کنندگان ایجاد نشود.

کلید این مسئله برای درون‌گراها این است که مراقب باشید میزان فکر کردن شما قبل از پاسخ دادن، آنقدر طول نکشد که مصاحبه‌کنندگان را به این اشتباه بیندازد که شما دارید تلاش می‌کنید پاسخ مناسب را «بسازید»!

شاید بهترین توصیه‌ای که در هر شرایطی برای داشتن یک مصاحبه کاری موفق می‌توان ارائه داد همین باشد: تمرین، تمرین و تمرین! باید آن‌قدر تمرین کنید و در مورد پاسخ‌هایی که می‌خواهید ارائه کنید، از قبل فکر کنید، تا بتوانید مهارت‌ها و توانمندی‌هایتان را همان‌گونه که هست به مصاحبه‌کنندگان نشان دهید و در نهایت به منصب کاریِ مورد نظرتان دست پیدا کنید.

تفاوت برون‌گراها و درون‌گراها در «شبکه‌سازی» 

«شبکه‌سازی» و «گستره‌ ارتباطات فردی» مفهوم دیگری است که تحت تأثیر ترجیح کسب انرژی (برون‌گرایی-درون‌گرایی) قرار می‌گیرد. به طور طبیعی فرض بر این است که افراد برون‌گرا تمایل بیشتری به شبکه‌سازی و رشد گسترهٔ ارتباطاتشان دارند.

برون‌گراها به بحث و تبادل نظر در مورد موضوعات مختلف، با افراد متعدد علاقه دارند، درحالی‌که حلقهٔ مشورتی درون‌گراها معمولاً محدودتر است. درون‌گراها اغلب با نزدیکان و کسانی که کاملاً به آن‌ها اعتماد دارند مشورت می‌کنند.

به همین دلیل ممکن است برون‌گراها سریع‌تر پیشنهاد‌هایی را که به آن‌ها ارائه می‌شود قبول کنند (یا حداقل به طور جدی در مورد آن فکر کنند). اما درون‌گراها زمان بیشتری برای فکر کردن لازم دارند و ضمن این‌که پیشنهاد هر کسی را هم نخواهند پذیرفت.

گپ و گفت‌های کوتاه روزمره (با افراد متعدد) برای درون‌گراها معمولاً امری «زائد» و اضافی است و درون‌گراها سعی می‌کنند در این مورد گزیده‌تر عمل کنند و ایده‌ها و برنامه‌هایشان را با هر کسی در میان نگذارند. به همین دلیل ممکن است میزان فرصت‌هایی که در اختیار برون‌گراها قرار می‌گیرد به طور نسبی بیش از فرصت‌هایی باشد که برای درون‌گراها ایجاد می‌شود. چون شبکهٔ ارتباطی برون‌گراها احتمالاً گسترده‌تر است.

ضمن این‌که درون‌گراها چندان علاقه‌ای به این ندارند که در مورد توانایی‌ها و مهارت‌هایشان صحبت کنند و این کار را امری بی‌مورد می‌دانند. به همین دلیل، گاهی ممکن است بسیاری از مهارت‌های آنان نادیده و کشف نشده بماند!

البته این به معنی این نیست که درون‌گراها اصلاً شبکه‌سازی نمی‌کنند. بلکه «مدل شبکه‌سازی» درون‌گراها متفاوت است و شاید این مورد بیشتر از طریق شبکه‌های اجتماعی یا سرچ و جستجوهایی که خودشان به تنهایی انجام می‌دهند اتفاق بیفتد.

در قسمت‌های بعدی در مورد سایر ترجیحات و نقش آن‌ها در رویکرد انتخاب شغل مناسب بیشتر صحبت خواهیم کرد.

دسترسی آسان به مجموعه مقالات «موفقیت شغلی و سازمانی»:

موفقیت شغلی: مقاله اول- تیپ‌شناسی MBTI چه کمکی در انتخاب مناسب‌ترین شغل می‌کند؟

موفقیت شغلی: مقاله دوم- رابطه درون‌گرایی و برون‌گرایی با انتخاب شغل مناسب چیست؟

موفقیت شغلی: مقاله سوم- ترجیحات شخصیتی چه تأثیری در انتخاب شغل دارند؟

موفقیت شغلی: مقاله چهارم- مدل تفکر (Thinking Style) شما چگونه است؟

موفقیت شغلی: مقاله پنجم- تیپ‌های شخصیتی بر اساس مدل تفکر: چگونه فکر می‌کنید؟

موفقیت شغلی: مقاله ششم- آشنایی با هشت تیپ شخصیتی بر اساس مدل تفکر آن‌ها

موفقیت شغلی: مقاله هفتم- معرفی چهار شغل مناسب برای تیپ شخصیتی ISTJ

موفقیت شغلی: مقاله هشتم- MBTI در توانمندسازی تیم‌های کاری و سازمانی چه کمکی می‌کند؟

موفقیت شغلی: مقاله نهم- تناسب شغل و تیپ شخصیتی چقدر اهمیت دارد؟

موفقیت شغلی: مقاله دهم- این نشانه‌ها را جدی بگیرید: عدم تناسب شغل و تیپ شخصیتی

موفقیت شغلی: مقاله یازدهم- هشت آرکتایپ غالب افراد در محل کار

 

[ آرسام هورداد ]

مدرس و پژوهشگر شخصیت‌شناسی و چیرگی | چیرگی یعنی خودِ منحصربه‌فردت را پیدا کنی و آن را به بهترین شکل به عالم عرضه نمایی

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *