دو نکته که می‌توانیم از ESTJها یاد بگیریم

مطالب پیشنهادی:

دسته‌بندی نشده
1396/05/10

۲۷۹۴

موفقیت

زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۶ دقیقه

چند وقت پیش داشتم به این فکر می‌کردم که اگر می‌گوییم هر تیپ شخصیتی از نظر MBTI یک سری نقاط ضعف و قوت دارد، پس ایده خوبی است که بیاییم نقاط قوت هر تیپ شخصیتی را بررسی کنیم و نکته و پیامی مثبت از آن یاد بگیریم.

این باعث می‌شود هر تیپ شخصیتی نقاط قوت خودش را بهتر بشناسد و بهتر از آن‌ها استفاده کند و از طرفی بقیه تیپ‌ها هم برای رشد مهارت‌هایشان از آن ویژگی‌ها ایده بگیرند. به هر حال هدف رشد شخصی است.

در این قسمت می‌خواهیم دو نکته از تیپ شخصیتی ESTJ یاد بگیریم. ESTJهایی که تفکر شفاف و منطقی دارند، برای خودشان هدف‌گذاری می‌کنند و به اجرای برنامه‌هایشان متعهد هستند و قانونمندی برایشان اولویت بالایی دارد.

برای موفق شدن دنبال تضمینِ قطعی نباشید

این خیلی طبیعی است که وقتی راهی را آغاز می‌کنیم، از خودمان بپرسیم آیا در انتها موفق می‌شوم؟ آیا تلاش‌هایم نتیجه می‌دهد؟ اگر به نتیجهٔ مطلوب نرسیدم چه کنم؟

البته این‌ها ارزیابی‌هایی است که باید پاسخی برای آن‌ها داشته باشیم، اما اگر این افکار به صورت یک وسواس درآید و باعث نقص در کارایی ما شود، آن وقت آسیب‌زننده است.

در این صورت ما دچار نوعی تردیدِ منفی‌نگرانه شده‌ایم. علتش هم ساده است، من احتمالاً می‌دانم دارم برای رسیدن به موفقیت تلاشم را می‌کنم و در مسیر درستی حرکت می‌کنم، کم‌کاری و اهمال هم نمی‌کنم، اما به هر حال ترس از شکست خوردن وجود دارد. به خصوص اگر قبلاً هم در کاری به بن بست رسیده باشم، این حالت در من بیشتر خواهد بود.

[box type=”tip” radius=”5″]در نتیجه اگر چه می‌دانم تلاشم خوب است، اما از طرفی ترس این را هم دارم که نکند به نتیجهٔ دلخواه نرسم.

در حالی که از نظر تیپ ESTJ و ENTJ نرسیدن به نتیجه دلخواه اصلاً معنی ندارد!

البته این نگرانی تا حدودی قابل درک است. در واقع خیلی کم پیش می‌آید کسی کاری را شروع کند و بتواند با قطعیت ادعا کند که در آن موفق خواهد شد و به نتیجهٔ مطلوبش خواهد رسید.

کنار آمدن با شکست، آن هم پس از تلاش‌های زیاد آزار دهنده و ناراحت کننده است. به همین دلیل ما همیشه با این ترس یا تردید مواجه هستیم که «اگر موفق نشوم چی؟»

اما درس مهمی که از ESTJهای شفاف‌اندیش می‌توانیم بگیریم این است:‌ قرار نیست ما کاری را شروع کنیم و مدام دنبال یک تضمین قطعی باشیم تا به ما این اطمینان را بدهد که: «تو حتماً موفق خواهی شد!» این ذهنیت و این طرز فکر مانع عملکرد سازنده ما خواهد شد. کسی قبل از شروع کار به ما تضمینی برای موفق شدن نخواهد داد و این ما هستیم که باید علی‌رغم تردیدهایی که داریم قدم در مسیر بگذاریم.

اگر ارزیابی‌های اولیه را انجام داده‌اید و با متخصصان هم مشورت کرده‌اید و تصمیم گرفتید که مسیری مشخص را دنبال کنید، دیگر تردیدها را کنار بگذارید و با قاطعیت و انسجام کارهایتان را انجام دهید.

همه بزرگان و افراد موفقی که الگوی ما شده‌اند هم همین وضع را داشته‌اند، روزی که شروع کرده‌اند کسی به آن‌ها تضمین موفقیت نداده است.

[box type=”tip” radius=”5″]یک ESTJ اعتقاد دارد: به هر حال ما باید بپذیریم که در این مسیر با اندکی تردید و دودلی مواجه خواهیم شد. اما راهش این نیست که از ترسِ شکست خوردن، دست روی دست بگذاریم و کاری انجام ندهیم.

این مسیری است که شروع کرده‌اید و احتمالاً به آن متعهدید، پس لزومی ندارد مدام به این فکر کنید که اگر موفق نشدید چه کار کنید. بله این احتمال هم وجود دارد که در آخر شکست بخورید، اما همین روحیه جنگندگی- حتی در صورت شکست خوردن- به شما کمک می‌کند دوباره بلند شوید و اختیار زندگی‌تان را به دست بگیرید و کاری برای موفق شدن انجام دهید.

در هر صورت باید این را بپذیرید که اقدام کردن بسیار بهتر از دست روی دست گذاشتن است. هیچ کس به ما تضمینی برای موفقیت نخواهد داد، این ما هستیم که باید شروع کنیم و بله، ممکن است شکست هم بخوریم. اما به نظر من، این نفس مبارزه است که ارزشمند است.

همین که پا در مسیر جنگیدن برای اهدافت می‌گذاری یعنی برنده‌ای. من عمیقاً به این رویکرد معتقدم.

به روز باشید، مطالعه کنید و رو به جلو حرکت کنید

یکی از مشکلاتی که ممکن است به آن دچار شویم مسئله زمان‌بندی مناسب است. ممکن است پنج سال پیش ایدهٔ من می‌توانست ایده موفقی در کسب‌و‌کار باشد اما الان دیگر ایدهٔ خاص و فوق‌العاده‌ای نیست یا بازار اشباع شده و خیلی‌ها به سراغ آن رفتند. در واقع من دیر دست به کار شدم و بعید است بتوانم با ایده‌ای که تاریخ انقضایش گذشته موفقیتی به دست بیاورم.

این هم یک ذهنیت محدود کننده دیگر است. این که ایدهٔ من قدیمی شده یا الان خیلی‌ها دارند از همین ایده پول در می‌آورند و دیگر وقتش برای من گذشته به این معنی نیست که نمی‌توانید آن ایده را به روز کنید یا آن را به شکلی تغییر دهید که برای شروع کار مناسب باشد.

[box type=”tip” radius=”5″]نگران تکراری بودن ایده‌تان نباشید، دست به کار شوید و آن را به شیوهٔ خاص خودتان ارائه کنید. شاید لازم باشد بیشتر از رقبایتان مطالعه کنید، اطلاعات جدید و به روز در مورد آن به دست بیاورید یا به هر حال به نحوی آن ایده را به شکلی متفاوت عرضه کنید.

برای موفق شدن هیچ وقت دیر نیست، این درست نیست که فکر کنید از شما گذشته یا کسانی زودتر از شما و قبل از شما ایده‌های خوب را برداشته‌اند و چیزی برای شما باقی نمانده است.

[box type=”tip” radius=”5″]اگر ایده‌هایتان قدیمی است، آن‌ها را به روز کنید. اگر اطلاعاتتان کم است، بروید مطالعه کنید، اگر مهارت ندارید بروید مهارتتان را افزایش دهید. در هر صورت تسلیم شدن جایز نیست و باید برای به ثمر نشستن تلاش‌هایتان مداومت و پیگیری داشته باشید.

اما فراموش نکنید با ایده‌های قدیمی نمی‌توانیم مشکلات و چالش‌های آینده را حل کنیم. سعی کنید نگاه رو به جلو داشته باشید.

مبارزه با تردیدها و برطرف کردن آن‌ها کار راحتی نیست. همه ما از موفق نشدن و شکست خوردن واهمه داریم و دوست نداریم با آن مواجه شویم.

گاهی اوقات هم درست‌ترین کار این است که کمی صبر کنیم و با خودمان خلوت کنیم و به مسیری که تا به حال آمده‌ایم فکر کنیم. فکر کنیم به این که دلیل تردیدهایمان چیست؟ و تلاش کنیم خودمان برای برطرف کردن این وسواس فکری و این تردیدها راه حلی مخصوص به خودمان پیدا کنیم.

معمولاً بعد از این خلوت و تفکر و مکث می‌توانیم خودمان را بازیابی کنیم و بهتر از قبل و مصمم‌تر به مسیرمان ادامه دهیم.