مطالب پیشنهادی:

شخصیت شناسی mbtiزمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۶ دقیقه

در قسمت قبلی در مورد تیپ نوآور صحبت کردیم و در ادامه بحث قبل می‌خواهیم سه تیپ شخصیتی دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهیم.

با توجه به اینکه این مقاله در ادامه مقالهٔ قبلی است بهتر است در صورتی که قسمت قبلی را نخوانده‌اید، ابتدا از همان مقاله نخست شروع کنید.

[divide]

مطالعه قسمت اول: چهار تیپ شخصیتی کارآفرین- قسمت اول

[divide]

تیپ آرمان‌گرا

به طور سنتی احتمالا پیش فرض بسیاری از ما این است که یک فرد آرمان‌گرا اصولا اهل پول و بیزینس نیست. یا حداقل خود افراد آرمان‌گرا معمولا بر این باورند که پول برای آن‌ها هدف اصلی نیست.

اما جالب این جاست که نمونه افراد کارآفرین و یا موسس کسب‌و‌کارهای بزرگ که تیپ شخصیتی آن‌ها «آرمان‌گرا» بوده است، کم نیست. ولی نکته این جاست که محرک و انگیزه‌بخشِ اصلی آرمان‌گراها برای ورود به کسب‌و‌کار، پول یا قدرت نیست.

انگیزه اصلی و شوق درونی آرمان‌گراها برای کارآفرین شدن تحقق «ارزش‌های شخصی»شان است. آرمان‌گراها، برخلاف «نوآورها» لزوما به دنبال تحقق یک ایدهٔ جدید یا نوآوری نیستند. بلکه هدف اصلی آن‌ها تحقق یک آرمان یا هدف شخصی و درونی است.

آرمان‌گراها در فضای کسب‌و‌کار و سازمان، بیش از هر چیز دنبال معنا و هدف هستند. چه معنایی که خودشان از کار به دست می‌آورند و چه معنایی که می‌توانند از طریق کار کردن به زندگی دیگران ببخشند.

[box type=”tip” radius=”5″]افراد با تیپ‌ آرمان‌گرا معمولا یک پنداره درونی قوی و عمیق دارند که در اغلب فعالیت‌های آن‌ها نمود دارد و محرک و انگیزه‌بخش آن‌ها برای کار کردن می‌شود. کسب‌و‌کار آرمان‌گراها معمولا بازتابی از همین پنداره است.

در حقیقت فضای کسب‌و‌کاری که توسط یک مدیر آرمان‌گرا خلق می‌شود، اصولا شبیه به یک «کسب‌و‌کار» نیست، بلکه بیشتر شبیه موسسات غیر انتفاعی، عام‌المنفعه و خیریه است.

نکته دیگری که در مورد تیپ آرمان‌گرا وجود دارد این است که این تیپ علاقه زیادی به این دارد که احساسات و عواطف عمیق و درونی خودش را از طریق کاری که انجام می‌دهد ابراز کند و به نمایش بگذارد. در حقیقت آرمان‌گراها به جای ابرازِ مستقیم احساسات، ترجیح می‌دهند احساساتشان را در قالب کاری که انجام می‌دهند به نمایش بگذارند.

[divide]

پیشنهاد می‌کنیم این مقاله را هم مطالعه کنید: تیپ‌های شخصیتی چطور به شریک عاطفی‌شان ابراز علاقه می‌کنند؟

[divide]

بنابراین انگیزه اصلی آرمان‌گراها از ورود به دنیای کارآفرینی این است که بتوانند خلاقیت و آزادی عمل بیشتری برای ابراز احساسات عمیق و درونی‌شان داشته باشند.

آرمان‌گراها ممکن است یک نویسنده، طراح و یا هنرمند آزادکار (freelancer) باشند یا مدیر یک شرکت بزرگ. در هر صورت آن‌ها دوست دارند کارشان، بلندگوی صدای خلاق آن‌ها باشد.

این تیپ معمولا به دنبال کسب قدرت در عرصه کسب‌و‌کار و رسیدن به مقام‌ها و مناصب بلند پایه در دنیای تجارت نیست، مگر در شرایطی که رسیدن به جایگاه رهبری و مدیریت سازمان بخشی از ماموریت شخصی آن‌ها باشد که در این صورت وارد چنین عرصه‌هایی هم می‌شوند.

[box type=”tip” radius=”5″]آرمان‌گراها عموما دغدغه «فرهنگ» دارند و مسئله فرهنگ درست به اندازه خودِ کسب‌و‌کار برای آن‌ها اهمیت دارد.

آرمان‌گراها دوست دارند کارمندانی داشته باشند که درست به اندازه خودشان به ماموریت و رسالت سازمان باور دارند و خودشان را به اجرای آن متعهد می‌دانند. نگاه آن‌ها به سازمان و افراد درون آن درست مثل یک «خانواده» و یک روح واحد است.

به همین دلیل مسئله «رشد» و توسعه افراد برای آرمان‌گراها مسئله بسیار مهمی است. در کنار رشد، آن‌ها دوست دارند اعضای سازمان را در کنار یکدیگر متحد و یکدست نگه دارند.

چالش اصلی آرمان‌گراها در حوزه کسب‌و‌کار و کارآفرینی، مواجهه با کارهای روتینِ سازمانی است. آرمان‌گراها علاقه‌ای به حوزه‌های بازاریابی، حسابداری و مدیریت مالی ندارند. بنابراین لازم است از افرادی که نگرش سازمانی‌تری به حوزه کسب‌و‌کار و کارآفرینی دارند در کنار خودشان استفاده کنند. افرادی که می‌توانند پیگیر جنبه‌های منطقی و محاسباتی کسب‌و‌کار باشند.

تیپ سنت‌گرا

سنت‌گراها جزو تیپ‌های شخصیتی هستند که معمولا با تصویر ذهنی ما از یک کارآفرین چندان منطبق نیستند.

این تیپ معمولا علاقه‌ای به از دست دادن امنیت شغلی خود ندارد و همچنین چندان به دنبال پیاده کردن ایده‌ّهای نوآورانه نیستند.

معمولا سنت‌گراها چندان برای «ایده» به تنهایی ارزشی قائل نمی‌شوند. دیگران- خصوصا کسانی که با ایده‌های جدید به وجد می‌آیند- ممکن است سنت‌گراها را نوعی مانع در سر راه نوآوری و اجرای ایده‌های جدید ببینند.

[divide]

پیشنهاد می‌کنیم این مقاله را هم مطالعه کنید: شخصیت‌شناسی MBTI چیست؟

[divide]

اما حقیقت این است که زمانی که نوبت به پیاده‌سازی و خلق یک کسب‌و‌کار واقعی می‌رسد، سنت‌گراها حرف‌های زیادی برای گفتن خواهند داشت و در این شرایط دیدگاه محافظه‌کارانه آن‌ها بسیار سودمند خواهد بود.

[box type=”tip” radius=”5″]سنت‌گراها وقتی وارد حوزه کارآفرینی می‌شوند به ایجاد کسب‌و‌کارهایی فکر می‌کنند که قبلا امتحانشان را پس داده‌اند و تبدیل به الگو یا مدلی ثابت شده و مطمئن برای شروع یک کسب‌و‌کار شده‌اند.

آن‌ها اگر بخواهند فضای کارآفرینی را تجربه کنند، لزوما به دنبال تاسیس شرکت‌ها و سازمان‌های نوآورانه و بکر نخواهند رفت، بلکه وارد صنایعی می‌شوند که مدت‌ها روی آن‌ها کار شده و نتیجه مطلوبی از آن حاصل شده است. (شرکت‌های ساخت‌و‌ساز و عمرانی، رستوران‌ و فروشگاه‌های زنجیره‌ای و مواردی مثل این‌ها)

در حقیقت سنت‌گراها لزوما به دنبال این نیستند که یک مدل یا سیستم تماما جدید و تازه را ابداع کنند. آن‌ها می‌خواهند کارشان دقیقا مطابق برنامه‌ای از قبل تعیین شده پیش برود. بنابراین قبل از تأسیس یک سازمان یا شرکت، سنت‌گراها به خوبی مطالعات لازم را انجام می‌دهند و در مورد جوانب کار تحقیق و بررسی کاملی می‌کنند.

افراد با تیپ سنت‌گرا به دلیل همین محافظه‌کاری ممکن است چندان تداعی کننده یک کارآفرین نباشند. چون نقش خلاقیت و تفکر نوآورانه در فعالیت‌های آن‌ها کمتر از دو گروه قبلی است.

در واقع سنت‌گراها به دلیل سخت‌کوشی، جدیت، مسئولیت‌پذیری، نظم فوق‌العاده و توجه به جزئیات و موعدهای سررسید کارمندان بسیار قابل اعتماد و نمونه‌ای هستند و معمولا هم تمایلی به خارج از چارچوب فکر کردن ندارند، حتی خیلی من پیش می‌آید که بخواهند برای خودشان کسب‌و‌کاری راه بیندازند.

پس این سوال به وجود می‌آید که چه عاملی به سنت‌گراها انگیزه می‌دهد تا به دنیای کارآفرینی و تاسیس کسب‌و‌کار شخصی ورود کنند؟

سنت‌گراها وقتی می‌بینند تلاش و سخت‌کوشی آن‌ها در سازمان، نتیجه و خروجی مطلوبشان را تولید نمی‌کند به فکر کارآفرینی و راه‌اندازی کسب‌و‌کار شخصی می‌افتند. در چنین موقعیتی سنت‌گراها ممکن است احساس کنند، سازمان دارد از خدمات و مسئولیت‌پذیری آن‌ها سوء‌استفاده می‌کند.

[box type=”tip” radius=”5″]وقتی سنت‌گراها ساعت‌های طولانی با جدیت و تعهد کار می‌کنند اما در نهایت می‌بینند بهرهٔ این سخت‌کوشی به سود دیگران تمام می‌شود، ممکن است به فکر کارآفرینی بیفتند.

در حوزه‌های سازمانی، هیچ چیز به اندازه چنین بی‌قانونی‌هایی که در آن سلسله‌مراتب رعایت نمی‌شود و سخت‌کوشی افراد پاداش شایسته‌ای نمی‌گیرد، سنت‌گراها را اذیت نمی‌کند.

سنت‌گراها برای این که مطمئن شوند سلسله‌مراتب رعایت می‌شود و هر کس با امانتداری و تعهد کار می‌کند، چاره‌ای نمی‌بینند جز این که خودشان مدیر آن مجموعه باشند.

تیپ هیجان‌خواه

در بین همه تیپ‌های شخصیتی کارآفرین که تا به حال بررسی کردیم، تیپ هیجان‌خواه با احتمال کمتری نسبت به بقیه تیپ‌ها به سراغ کارآفرینی و راه‌اندازی کسب‌و‌کار شخصی می‌رود.

افراد هیجان‌خواه اشخاصی راحت، غیررسمی، منعطف و عاشق تفریح و خوش‌گذرانی هستند. این تیپ به دلیل تمایل شدیدی که به آزادی عمل و خودمختاری دارد ممکن است دوست داشته باشد کسب‌و‌کار شخصی خودش را داشته باشد، اما معمولا بسیاری از افراد با این تیپ، تمایل ندارند درگیرِ پیگیری‌های منظم و طولانی مدت برای ایجاد یک کسب‌و‌کار شوند.

به همین دلیل کم‌تر پیش می‌آید که هیجان‌خواه‌ها وارد عرصه کارآفرینی به شکل مرسوم و متداولی که سراغ داریم بشوند.

[divide]

پیشنهاد می‌کنیم این مقاله را هم مطالعه کنید: توضیحات شانزده تیپ شخصیتی MBTI

[divide]

دلیل این موضوع هم این است که افراد هیجان‌خواه تعریف متفاوتی از «کار» و تجارت دارند. «کار» به مفهوم رایجی که در ذهن ما ثبت شده است برای این افراد اولویت مهمی نیست. کار کردن نیاز به تعهد و مداومت طولانی مدت و تمرکز روی یک پروژه مهم دارد که این ویژگی‌ها چندان خوشایند افراد هیجان‌خواه نیست.

[box type=”tip” radius=”5″]نسبت به سایر تیپ‌های شخصیتی، افراد هیجان‌خواه اهمیت چندانی برای پیشرفت شغلی و ارتقای سازمانی قائل نیستند و بیشتر علاقه‌مند تفریح، سرگرمی و وقت گذراندن با افراد خانواده هستند.

هیجان‌خواه‌ها در موقعیت‌های شغلی که نیاز به حل مسئله سریع و اقدام آنی دارد بسیار خوب عمل می‌کنند. به همین دلیل برنامه‌ریزی‌های بلند مدت برای این تیپ یک نقطه ضعف محسوب می‌شود.

ممکن است این تیپ هیچ ایده‌ای از این که بعدها چه کاری خواهد کرد نداشته باشد. در واقع آن‌ها نمی‌دانند در آینده چه کاری انجام خواهند داد، تا زمانی که آن‌ را انجام دهند.

به همین دلیل درگیر شدن در فرایند تاسیس یک کسب‌و‌کار برای این تیپ دشوار است و نقطه ضعف اصلی آن‌ها برنامه‌ریزی و تمرکز طولانی مدت روی یک کار با روند ثابت و مشخص است.

پس این جا این پرسش مطرح می‌شود که انگیزه اصلی افراد هیجان‌خواه از ورود به دنیای کارآفرینی چیست؟

[divide]

پیشنهاد می‌کنیم این مقاله را هم مطالعه کنید: پنج غول درون‌گرای دنیای کسب‌و‌کار را بهتر بشناسیم

[divide]

حقیقت این است که افراد هیجان‌خواه دوست دارند آزادی عمل بیشتری را در کارهایشان تجربه کنند و همین انگیزه‌ای برای آن‌ها می‌شود تا کسب‌و‌کار خودشان را شروع کنند.

علاوه بر این، یک فرد هیجان‌خواه دوست دارد به شیوه دلخواه خودش یک کسب‌و‌کار را اداره کند و فضای کاری شاد و مفرح را به ساختارهای سازمانی و سلسله‌مراتبی ترجیح می‌دهد.

[box type=”tip” radius=”5″]در بین سایر تیپ‌های شخصیتی که ذکر کردیم، هیجان‌خواه‌ها بیش از بقیه از کارهای دفتری و سازمانی فراری هستند و به دنبال آزادی، هیجان و تفریح در کار می‌گردند.

در نتیجه اگر این تیپ فرصتی برای فرار از فضای خشک کاری پیدا کند و بتواند آزادی دلخواه خودش را در کار داشته باشد ترجیح می‌دهد کسب‌و‌کاری شخصی را آغاز کند.

به همین دلیل است که اغلبِ افرادِ هیجان‌خواه، وقتی در جایگاه کارآفرینی قرار می‌گیرند حوزه‌های کاری مثل تورهای مسافرتی، شهربازی‌ها و فروشگاه اسباب‌بازی کودکان و رستوران‌ها را ترجیح می‌دهند.

 

هیجان‌خواه‌ها خیلی خوب می‌توانند روی کارها و اقدامات آنی و فوری متمرکز باشند و در لحظه تصمیم مناسبی بگیرند، اما برای تمرکز روی ایده‌ها و پنداره‌های بلند-‌مدت چندان خوب عمل نمی‌کنند.

آن‌ها کاری که لازم است همین الان انجام شود را به خوبی انجام می‌دهند و زمان زیادی را به چیدن استراتژی‌های بلند-مدت در کسب‌و‌کار اختصاص نمی‌دهند. به همین دلیل بد نیست اگر وارد فضای کارآفرینی می‌شوند از افرادی که نگاه بلند-‌مدت‌ و کلان به موضوعات دارند در کنار خودشان استفاده کنند.

شما جزو کدام دسته هستید؟

این خیلی طبیعی است که در میان چهار تیپ شخصیتی که بررسی کردیم، بعضی از آن‌ها تمایل بیشتری به شروع کسب‌و‌کار شخصی خودشان دارند و برخی دیگر برای ورود به عرصه کارآفرینی نیاز به انگیزهٔ بیشتر و قوی‌تری دارند.

مسئله این است که اگر شما هم در فکر کارآفرینی هستید، در قدم اول سعی کنید تیپ شخصیتی خودتان را شناسایی کنید و ببینید به کدام دسته از کارآفرین‌ها تعلق دارید، انگیزه‌های شما چیست؟ نقاط قوتتان کدام‌ها هستند و کجاها لازم است مراقب باشید تا نقاط ضعفتان به ضررتان عمل نکند.

نکته مهم اینجاست که در کسب‌و‌کار و به خصوص اگر قصد ورود به فضای کارآفرینی را دارید باید مدلی را انتخاب کنید که با شیوهٔ شخصی شما بیشتر سازگار است، در هر صورت به هر کدام از این چهار تیپ شخصیتی که تعلق دارید، اگر در جای درستی قرار بگیرید می‌توانید کسب‌و‌کار موفقی داشته باشید.

دیدگاه خودتان را در این خصوص در قسمت نظرات بنویسید.

چه امتیازی به این مقاله می‌دهید؟

[kkstarratings]

دسترسی آسان به مجموعه مقالات «درسنامه تیپ‌شناسی»:

تیپ‌های شخصیتی: مقاله اول- باورهای نادرست در مورد ISFJها

تیپ‌های شخصیتی: مقاله دوم- خلاقیت در ISFJها چطور نمود پیدا می‌کند؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله سوم- آیا ISFJها زود احساساتی می‌شوند؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله چهارم- پرورش عمل‌گرایی در تیپ‌های درون‌گرای شهودی (IN) (قسمت اول)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله پنجم- راهکارهایی برای پرورش عمل‌گرایی در تیپ‌های IN (قسمت دوم)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله ششم- رفتار تکانشی چیست و چه ارتباطی به تیپ شخصیتی دارد؟ (قسمت اول)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله هفتم- تیپ شخصیتی ENFP و راهکارهایی برای کنترل رفتار تکانشی (قسمت دوم)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله هشتم- چهار عامل ایجاد کنندهٔ استرس در INFJها و روش‌های مقابله با آن‌ها

تیپ‌های شخصیتی: مقاله نهم- INFJها چطور باید جزئیات را مدیریت کنند؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله دهم- مدیریت اختلاف در روابط برای تیپ شخصیتی INFJ

تیپ‌های شخصیتی: مقاله یازدهم- چه موقع INTPها باعث تعجب دیگران می‌شوند؟ (قسمت اول)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله دوازدهم- تیپ شخصیتی INTP و رفتار منفعل-پرخاشگر (قسمت دوم)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله سیزدهم- چگونه INFJها می‌توانند رابطهٔ عاطفی سالمی را تجربه کنند؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله چهاردهم- خطرات آرمان‌گرایی INFJها در رابطه عاطفی

تیپ‌های شخصیتی: مقاله پانزدهم- ENTP و ENFP چطور باید غول اهمالکاری را شکست دهند؟ (قسمت اول)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله شانزدهم- تقویت مدیریت زمان برای تیپ‌های ENFP و ENTP (قسمت دوم)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله هفدهم- راز شاد و موفق زیستن INFP چیست؟ 

تیپ‌های شخصیتی: مقاله هجدهم- چطور یک INTJ باید رابطهٔ عاطفی را به نقطه قوت تبدیل کند؟ 

تیپ‌های شخصیتی: مقاله نوزدهم- بیش از اندازه کمک کزدن به دیگران چه خطراتی برای ESFJها دارد؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیستم- INFPها چطور می‌توانند زندگی موفقی داشته باشند؟ 

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و یکم- اشتباهات INTJها در رابطهٔ عاطفی 

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و دوم- چطور یک ESFJ می‌تواند در کمک‌رسانی به دیگران حد و مرز بگذارد؟ 

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و سوم- تله‌ای که یک INFP ممکن است در آن گرفتار شود: انتظار بهترین لحظه!

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و چهارم- ویژگی‌های رابطه عاطفی سالم برای تیپ شخصیتی INTJ

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و پنجم- چهار سبک مختلف کارآفرینی بر اساس تیپ شخصیتی (قسمت اول)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و ششم- چهار تیپ شخصیتی کارآفرین (قسمت دوم)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و هفتم- نکاتی در مورد پرورش مهارت همدلی برای تیپ‌های ESTJ و ISTJ

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و هشتم- ESFJها چطور بفهمند دارند بیش از اندازه به کسی کمک می‌کنند؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و نهم- راهکارهایی برای پرورش همدلی در تیپ‌های برون‌گرا و حسی (ES)

[ تیپ‌شناسی نوین ]

گروه تیپ‌شناسی نوین (تایپ‌شناسی) به سرپرستی آرسام هورداد به ارائه آموزش‌های نوین خودشناسی و توسعه فردی می‌پردازد

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۱ دیدگاه

  • marjan گفت:

    سلام ممنون میشم دوره های پیشرفته رو هم برگزار کنید.
    منتظر دوره های پیشرفته هستیم.???