چگونه INFJها می‌توانند رابطه عاطفی سالمی را تجربه کنند؟

۴۰ دیدگاه

• hajar گفت:

  25/09/1401 در 01:05

  سلام
  من۲۳ سالمه و یه infj هستم و واقعا تو مقوله عشق و ازدواج به مشکل خوردم،،هفت سال پیش ازدواج ناموفق داشتم و الان بین دو نفر گیر کردم که کدوم رو انتخاب کنم یکیشون آدم پر حرف مهربون و برونگرایی هست و چون خودم ادم درونگرایی هستم از ادمای برونگرا خوشم میاد و همون اول که دیدمش انگار سالهاست که میشناسمش و هر وقت میبینمش انرژی میگیرم و دیگری هم در برخورد اول ادم جدی دیده میشه و زیاد اهل پر حرفی نیست مهربون و اهل مراعاته.. هر دو رو هم به یه اندازه دوست دارم و بین دو راهی گیر کردم به نظرتون با تیپ شخصیتی که دارم چیکار کنم؟

  پاسخ
• محمد گفت:

  19/09/1400 در 19:48

  سلام
  من با چالشی که مواجهم اینه که شریک عاطفیم رو خیلی دوست دارم واقعا، ولی اون خیلی جزئی نگره و سخت گیره، مثلا نمیتونه تحمل کنه من روز دختر رو بهش تبریک نگم، اگر چه بهش حق می دونم ولی آدمی مثل من به این چیزا کلا التفات نداره! اصلا جزئی نگر نیست و کللللا تو دنیای دیگه ایه!
  هم چنین من ارزش هام برام خیلی مهمه و اگر اون بهش احترام نذاشتن که هیچی حتی اگر حرفی بزنه که حس کنم تهدید شده تا یه مدت نمیتونم باهاش حرف برنم.
  و یه مشکل دیگه ین که کمال گرایی عجیبی هم دارم، بعضی وقتا یه اشتباه کوچیک ازش در مواردی که برام اهمیت دار باعث میشه تو اصل رابطمون شگ گنم و نخوام باهاش خیلی صحبت کنم دیگه
  ممنون میشم کمک کنید.

  پاسخ
• ایمان گفت:

  13/03/1400 در 02:32

  سلام وقت بخیر من یک Infj هستم و ۲۳ سالمه. تا پارسال تقریبا اصلا به بودن در رابطه فک نمیکردم عمدتا هم بخاطر محدودیت هایی که خانوادم برام تعیین کردن و چندان توانایی تغییرشون رو هم ندارم که مشکل جداگانه ای هست. اما الآن ۴ ماه و نیمه که من با یک دختر آشنا شدم و تیپ شخصیتی اون Istj هست. اوایل خیلی باهم صمیمی تر بودیم اما الآن به نظرم یکم تغییر کرده. میدونم این تیپ خیلی منطقی هستن که واسه من خیلی مهمه این مورد و به شدت درونگرا و خجالتی اما خب میخواستم بدونم آیا ممکنه اون یکم احساسی تر بشه چون اینجور که پیداس من بیشتر ابراز علاقه میکنم و سراغ میگیرم و نمیتونم این رو به خودش بگم چون ممکنه ناراحت شه ازم و ما چند باری هم هم دیگه رو دیدیم و این مشکلی به علت سخت بودن رابطه و ادامه پیدا کردنش به صورت مجازی میتونه باشه؟ ممنون میشم اگه راهنماییم کنید با سپاس

  پاسخ
  • آرسام هورداد گفت:

    12/04/1400 در 08:56

    درود فراوان
    درباره این تغییر به‌طور شفاف با خودشون گفتگو کنید. در رابطه گفتگو حرف اول رو می‌زنه. توی فرایند رابطه و نشست و برخاست‌ها و تجربه کردن‌ها و حرف زدن‌هاست که شما می‌تونید متوجه بشید آیا برای یکدیگر مناسب هستید یا نه. ادامه‌ی رابطه به شکل مجازی رو اصلاً پیشنهاد نمی‌کنم.
    سبز باشید

    پاسخ
• ایمان گفت:

  30/02/1400 در 16:20

  سلام ممنون بابت مطلبی که گذاشتین
  من۲۳ سالمه یک INFJ هستم که حدودا سه ماهه با یک ISTJ وارد رابطه شدم. از این که اون خیلی واقعا لذت میبرم ولی گاهی پیش میاد که شک کنم آیا اصلا اون اندازه که من بهش اهمیت میدم اون به من اهمیت میده معمولا من بیشتر ابراز علاقه میکنم ولی خب به اندازه خودم فیدبک نمیگیرم نه اینکه اصلا نباشه ولی خب کافی نیس حتی یه بارم به طرف مقابلم گفتم و ناراحت شد ولی اون موقع تیپ شخصیتیشو نمیدونستم. اگه بهش نگم خودم فکرم درگیره که تا چه اندازه من براش مهم هستم و اگر بگم بهش ممکنه ناراحت شه ممنون میشم راهنمایی کنید.

  پاسخ
• Sima7947 گفت:

  17/03/1399 در 16:13

  سلام وقتتون بخیر
  من نوزده سالمه.طبق تست های mbti که دادم به نظر میاد من یک intj هستم.من از این بابت اطمینان خاطر ندارم به علت اینکه نمیدونم این تیپ شخصیه واقعی منه یا من درگیر مسائلی از جمله کمال گرایی،افسردگی،هراس اجتماعی واز این قبیل مسائل هستم چرا که در پی ۵ الی۶سال اخیر زندگیم دچار تکرار و روزمرگی و تنبلی و عدم عمل گرایی بسیار بسیار شدم که این باعث ایجاد احساس سردرگمی و پوچی بسیار در من شده؟ میخوام این وضع تغییر کنه.با وجود هوش و استعداد بسیار خوبی که دارم تلاشگری و‌سخت کوشی و پشتکار بسیارم از زنگیم محو شدن.من در طی ۵الی ۶سال اخیر همواره در حال برنامه ریزی بودم و برنامه های دقیق،منظم و قوی نوشتم اما عمل کردن به برنامه ام صفر شده.نمیدونم مشکل از کجاست؟از انتخاب اشتباه هدفه که انگیزه حرکت در جهتش رو به من نمیده یا از جای دیگه.چون همه راه ها رو مورد بررسی قرار دادم که بفهمم چرا منی که از اول دبستان تا سوم راهنمایی در مدارس بسیار سطح بالا و تیزهوشان همواره شاگردی به حق اول و درسخون و تلاش گر بودم و تمام نمراتم بیست بود با ورود به دبیرستان تیزهوشان با وجود فهم کامل دروس و علاقه به کل دروس و توانایی به واقع بالا در بهترین بودن بدترین بودم.چرا با وجود علاقه ی با مطالعه و تحقیق به رشته ای که میخوام درش کنکور بدم ناموفق عمل میکنم و همش در حال برنامه ریزیم نه درس خوندن؟آیا از زیر مسئولیت تلاش و سخت کوشی و پشتکار شونه خالی میکنم؟چرا عمل گراییم صفر شده.من که غالبا غالبا توی همه زمینه ها با اختلاف اول بودم چرا با اختلاف آخرم؟چرا ضرب العجل ها رو جدی نمیگیرم و زمانی وارد عمل میشم که دیر شده و از بار اول درس عبرت نمیگیرم و اشتباهاتم تکرار میکنم؟چرا دقیقه نودی شدم؟چرا تنبل شدم؟چرای به سمت پوچ گرایی دارم میرم با سرعت؟مشکل من چیه؟برای حل این مسئله که تمام زنگیم رو تحت و الشعاع قرار داده
  ،چه باید بکنم؟از این وضع خستم.تمنا میکنم دست یاری برسانید به من

  پاسخ
  • آرسام هورداد گفت:

    17/03/1399 در 17:58

    سلام به شما سیمای گرامی
    تبریک میگم به شما برای تعهدی که به رشد خودتون دارید؛
    در رابطه با پیامی که برایم نوشتید، موضوعاتی مثل کمال گرایی، افسردگی، و هراس اجتماعی را حتماً جدی بگیرید و برای تشخیص و بررسی آن‌ها و همچنین رفع این موارد حتما به شکل حضوری به یک مشاور یا درمان‌گر مورد اعتماد مراجعه کنید.

    در خصوص افت تحصیلی که به آن اشاره کردید، دقت کنید که ارزشمندی شما به واسطه نمره و شاگرد اول بودن نیست. شما ارزشمندید چون هستید و حضور دارید. این معیارهای بیرونی نیستند که ارزش ما را تعیین می‌کنند. در نتیجه از بند مقایسه رها شوید و تمرکزتان را روی لحظه حال قرار دهید. الان چه منابعی در اختیار دارید؟ الان چه می‌خواهید؟ و برای تبدیل شدن به آن‌چه می‌خواهید لازم است چه اقدامی انجام دهید؟ این پرسش‌ها به دسته‌بندی بهترِ ذهن شما کمک قابل توجهی خواهد کرد.

    در مورد شفاف نبودن اهداف؛ دقت کنید که اهداف باید برآمده از ارزش‌های عمیق و درونی ما باشند تا برای آن‌ها تعهد و پشتکار کافی را به خرج دهیم. اگر هدفی برآمده از ارزش‌های درونی ما نباشد نسبت به آن تعلق احساسی نداریم و خیلی زود آن را رها می‌کنیم. سعی کنید چشم‌انداز واضح و روشنی از آینده‌ای که مطلوب خود شماست ترسیم کنید و در مرحله بعد آن را به اهداف کوچک‌تر خرد کنید و بعد با تعهد پیش بروید و تارگت‌ها را یکی یکی بزنید.

    در کنار این‌ها مطالعه کتاب چیرگی هم بدون تردید برایتان گره‌گشا خواهد بود.

    برای شما آرزوی موفقیت و شادی دارم

    پاسخ
• یونس گفت:

  14/03/1399 در 22:21

  سلام بسیار مفید بود واقعا این گونه است وبنده بخاطر مواجه شدن با حدودا ۵۰درصد این مشکلات این تیپ شخصیتی نظرم اینه که خدا به این تیپ بسیار اراده قوی داده ومیتونیم بسیار روحیات آسیب پذیر خودمون رو کنترل کنیم تا کسی سو استفاده نکند چون جامعه بسیار آدمیان هستند که بخاطر روحیات پاک ما ازما سو استفاده میکنند سعی کنید که از خودتون, خود شما استفاده کنید ومفتی احساس و تفکراتتون و ندید .ممنون

  پاسخ
• Milad گفت:

  12/02/1399 در 01:25

  با سلام و وقت بخیر خدمت ادمین سایت و دوستان عزیز
  من ۱۸ سال دارم تیپ شخصیتی من هم infj هست
  من هم خیلی رو انتخاب های زندگیم وسواس دارم مثلا معمولا تا ده سال ایندمو برنامه دارم و به اهدافم فکر میکنم شاید برای بقیه ی افراد خنده دار باشه ولی حتی من از الان نگران مقوله ی ازدواج هم هستم که شاید نتونم یکی مثل خودمو پیدا کنم و در این صورت شاید ترجیح بدم مجرد بمونم چون فکر میکنم هیچکی مثل یه infj نمیتونه درکم کنه ر کنار هم از زندگی لذت ببیریم
  زندگی ما ها برای بقیه افراد شاید عجیب و حتی احمقانه به نظر بیاد ولی این تیپ شخصیتی خیلی ارزش زیادی برای خودش قائله و خوشحالم که این تیپو دارم
  درسته خیلی سخت کوشیم برا اهدافمون ولی ممکنه از یه جا به بعد از زندگی و زندگی کردن زده شی و بنظرم این خطرناک ترین تجربه میتونه باشه که تمام انگیزتو ازت بگیره
  حرف زیاد برا گفتن هست ولی نمیخوام بیشتر از این سرتون رو درد بیارم

  پاسخ
• بهار گفت:

  05/02/1399 در 22:48

  من تیپ شخصیتیم INFJ خیلی جالب که بگم واقعا ما خفن عاشق میشیم و واقعا عمق رابطه برامون مهم، اره همش درست البته اینا نظرات قلبیم هست ولی تا قبل از اینکه متن رو بخونم داشتم فک میکردم شاید زیادی دارم شیرین میزنم تو معقوله عشق ولی دیدم کلا ماINFJ ها این مدلیم هستیم و بگم واقعا دارم عذاب میکشم ازین بابت 😢

  پاسخ
  • آرسام هورداد گفت:

    06/02/1399 در 07:31

    این عذاب کشیدن میتونه نشونه خوبی باشه از این‌که احتمالاً چیزی هست که باید تغییر بکنه و شما باید بهش توجه کنید و روش کار کنید. هر جنبه‌ای از شخصیت که باعث آزردگی یا عذاب شماست را میتونید با انتخاب رفتاری مؤثرتر تغییر بدید، و این معمولا پله اول یه رشد ارزشمند در آینده است.

    پاسخ
• حسین گفت:

  01/07/1398 در 01:01

  ممنونم واقعا . خودمو خوب شناختم تا قبلش فکر میکردم مشکل روانی دارم ولی انگار واقعا شخصیت من اینجوریه .اینکه خودم رو قربانی رابطه میکنم صحت داره اما نکته جالبترش اینجاست که همیشه این احساس رو دارم ک بقیه افراد از محبت من سو استفاده میکنن . و این آزار دهنده است و باعث تنهایی میشه

  پاسخ
  • آرسام هورداد گفت:

    01/07/1398 در 06:52

    سلام حسین گرامی،
    خوشحالم که این مقاله در شناخت خودتون مؤثر بوده.
    این را هم در ذهن داشته باشید که ما همیشه این امکان رو داریم که روی رفتارهای ناکارآمد خودمون کار کنیم و رفتارهایی مؤثرتر و اثربخش‌تر از قبل داشته باشیم.
    کتاب شما واقعاً که هستید نوشته برایان لیتل رو حتما توصیه می‌کنم مطالعه بفرمایید.
    سربلند باشید

    پاسخ
• Fati گفت:

  28/05/1398 در 23:46

  من فاطمه ام ی infjهستم و ۱۹ سالمه چند سال قبل عاشق ی مردی شدم که اصن بهم توجهی نداشت الان اون مرد اومده و ادعای عاشقیت داره
  یا باید اونو انتخاب کنم یا باید کارو رویاها و اهدافمو انتخاب کنم
  من با وجود اینکه میدونم اگه باهاش ازدواج کنم کل اهدافم نابود میشه
  بازم دلم رفته براش
  لطفا راهنمایییم کنین 🥺

  پاسخ
• مائده گفت:

  08/08/1397 در 05:50

  مقاله بسیار مفیدی بود و موافقم. من خودم از این نادیده گرفتن خودم در رابطه اسیب زیادی دیدم و بعد از اینکه اگاه شدم به این مساله ، خشم شدید را تجربه کردم و البته بعد از فروکش کردن خشم و با کمک مشاورم از اون رابطه اشتباه خارج شدم. دلیل اشتباه بودنش هم این بود که من تنها در صورتی میتونستم رابطه رو نگه دارم که خودمو نادیده بگیرم کامل. چون طرف مقابلم سالها از این قضیه سو استفاده کرده بود و وقتی من اگاه شدم، دیگه با من همراهی نکرد. بعد از اون روزهای طولانی پراسترس من حالا سلامت روحی بسیار بهتری دارم.
  با داشتن اون تجربه بسیار تلخ اگاهی بیشتری پیدا کردم و در صورتی که وارد رابطه جدیدی بشم فکر میکنم اگاهانه تر با این مساله برخورد خواهم کرد. بسیار ممنونم ازتون.

  پاسخ
  • تیپ‌شناسی نوین گفت:

    08/08/1397 در 11:37

    سلام مائده گرامی
    خوشحالم کردید با این تجربهٔ ارزشمند خودشناسی، برایتان آرزوی موفقیت دارم.

    پاسخ
• nima گفت:

  30/06/1397 در 16:37

  سلام من هم یک infj هستم و ۱۵ سال دارم ولی نه مثل شما
  من خیلی خیلی شدید در رابطه فرو میرم طوری که فقط دلت میخواد روحتو به طرف مقابل هدیه بدی
  به هر حال بعد شکستی که خوردم خیلی اذیت شدم ولی حالا میتونم افسردگی رو کنترل کنم یا هرچی، احساساتی که غیر قابل گفتن هستند . به هر حال تیپ من انگار متفاوته من به همون قدر که در عشق غرق میشم و افسرده ام به راحتی حتی با یک آهنگ تغییر میکنم و میتونم در خون غرق بشم و دوست دارم طعم خون رو بچشم و این که من عصبانی نمیشم مگر اینکه خودم بخوام . آزمون رو که دادم هم infj بود به هر حال ویژگی های بعضی تیپ های دیگر هم دارم. به هر حال خیلی سخته که یک فرد infj بخوای پیدا کنی یا یک فرد با احساس مثل خودت شاید غیر ممکن . تصمیمی که من گرفتم دوری از جنس مونث بود . به هر حال به نظر من باید خیلی محتاط بود .

  پاسخ
  • Alham گفت:

    31/06/1397 در 02:47

    باسلام.
    (برای همدردی)منم هم یکENTP ام و ۱۵ سال دارم.
    با اینکه روحیه ی تنوع طلبی دارم و دوست دارم،رفیقای زیادی داشته باشم،اما همیشه هنگامی که با کسی دوست میشم چنان در رابطه و دوستی با اون فرد غرق میشم که حد نداره!!
    اما به خاطر ترجیح منطقیم(T) به راحتی میتونم بدی هایی که اون فرد در حقم کرده رو به خاطر بیارم و اونو کاملا فراموش کنم.
    میدونم که شما با شخصیت لطیف INFJ تون که تفاوت زیادی با من داره شاید نمیتونین دیدگاه منو درک کنید اما باید بگم که نباید فقط به خاطر اون شخص کل زندگیت رو ببازی یا خراب کنی.من معتقدم شخصیت INFJ شخصیت خیلی بافهم و باهوشی هستش که این فهم و شعور بالا رو پشت اون احساسات غنی و پاک پنهان کرده.
    میتونم به عنوان یه دوست بگم روحیه خودتو بخاطر اون شخص خراب نکن و همین طور دیدگاهتو.
    تو تنها با این تجربه ی بد، باتجربه تر شدی.و شاید بهتره بگم یه چیزی هم تو زندگی یادگرفتی که با هرکسی دوست نشی.
    فقط اینو بخاطر داشته باش احساسات پاک و غنیتو به خاطر یه تجربه ی بد خراب نکنی،INFJها مردمان خاص و کم جمعیتی هستن که هر کسی اونا رو درک نمیکنه.
    مراقب خودت باش و نزار حرفها و کارهای دیگران به شخصیت و روحیه ی خوبت غلبه کنه.

    پاسخ
• نیلوفر گفت:

  25/12/1396 در 00:32

  من خودم نمی‌دونم تیپ شخصیتم چیه دقیقا بین enfp،infp,intp,infj در نوسانم.اما دوستان این تست برای کمک به ما اومده نه این که برچسب بزنیم به خودمون چون این طوریم نمیشه کاری کرد کلا از لیبل زدن پرهیز کنید انسان‌ها سیال هستن از چند منظر نگاه کردن خلاقیت آدم‌ها رو بالا می بره. ممنون از مقاله خوبتون.

  پاسخ
• مهدی گفت:

  11/10/1396 در 10:24

  سلام من مهدی هستم و تیپ شخصیتی ام هم ENTP هست. چند وقتیه از یه خانم INFJ خوشم اومده، اما رفتار ایشون ضد و نقیضِ، بعضی وقتها فکر میکنم از من خوشش میاد بعضی وقتا هم خیلی سرد برخورد میکنه، چطور باید متوجه بشم که ایشون از من خوشش میاد یا نه؟

  پاسخ
  • تیپ‌شناسی نوین گفت:

    13/10/1396 در 10:06

    سلام به شما مهدی گرامی

    در زمینه پرسش شما آقای دکتر شیری (خانه توانگری طوبی) مطالب مختلفی تحت عنوان نبوغ عاطفی و ازدواج مثبت در این زمینه دارند که می‌توانید از آن‌ها استفاده نمایید.

    پیروز باشید

    پاسخ
• علی گفت:

  06/08/1396 در 11:31

  سلام من بین دو تیپ infjو infp گیر کردم٬لطفا یکم از فرق هاش برام بگید٬با تشکر از سایت خوبتون

  پاسخ
  • تیپ‌شناسی نوین گفت:

    08/08/1396 در 17:20

    سلام به شما علی عزیز،
    تشکر از همراهی شما با تیپ‌شناسی نوین؛
    این درست است که بین دو تیپ شخصیتی INFJ و INFP شباهت‌هایی وجود دارد و بسیاری از کاربران برای تعیین تیپ شخصیتی دقیق خودشان بین این دو تیپ تردید می‌کنند. اما تفاوت‌های کلیدی و مهمی هم بین این دو تیپ وجود دارد.
    با توجه به اینکه بررسی این تفاوت‌ها بستر مناسب‌تری را طلب می‌کند، قصد داریم مجموعه فایل‌های صوتی را برای برطرف شدن تردید کاربران گرامی سایت بین تیپ‌های مختلف تدوین کنیم که به زودی در سایت قرار خواهد گرفت و در مورد آن اطلاع‌رسانی خواهد شد.
    شاد و سربلند باشید

    پاسخ
• مهشید گفت:

  05/08/1396 در 17:58

  سلام؛ ممنونم از مطلب خوبتون؛ من هم همین تیپ شخصیتی رو دارم و احساساتم به همین صورته و در تمام روابط انسانی علاقه دارم صمیمیت ایجاد کنم و از مرز حرف های روزمره که جلدی روی روانمون کشیده رد بشم. من به شکنندگی احساسم همیشه واقف بودم و چه در دوستی و چه عشق و هر نوع ارتباط انسانی بسیار محتاط. از این نظر آسیب چندانی ندیدم ولی دوستان محدودی دارم و البته هیچ عشقی:)
  در کل خاصیت احتیاط در امان بودن ولی محدود شدنه که انتخاب فعلی من بوده. با توجه به جامعه امروز و شرایطی که می بینم چندان هم پشیمون نیستم.

  پاسخ
• سجاد گفت:

  27/06/1396 در 04:35

  سلام.من infjهستم ازنوع خیلی غلیظ احتمالا.
  کاملا درست بود چیزی ک من دقت کردم اینه ک تو رابطه هام حتی باخانواده خودم نیازهای خودم نمیدیدم و همه توجه و نظرم روی طرف مقابل و متمرکز روی خوشحالی و تایید طرف مقابلم بوده……

  ولی درستش همینه ک ما خودمون و نیاز های خودمون ببینیم

  ممنونم ازتون بابت اطلاعاتتون

  پاسخ
  • تیپ‌شناسی نوین گفت:

    27/06/1396 در 14:06

    سلام به شما سجاد گرامی،
    ممنون که با ما همراه هستید و تشکر از اینکه تجربه‌تان را بازگو کردید.
    پیروز باشید

    پاسخ
• باراد گفت:

  10/06/1396 در 18:54

  سلام در مورد این راه کاری که دادید صجبتی دارم
  ” کارها را به شیوه خودتان انجام دهید، کارهایی که برایتان لذت بخش و جذاب است را انجام دهید و منتظر این نباشید که مطابق چارچوب‌های شخص دیگری زندگی کنید.”
  از اون جایی که تیپ شخصیتی infj نادر ترین تیپ شخصیتی است و فقط یه درصد مردم هستند اگر بخواهند طبق نظر خودشون عمل کنند همیشه با این بهونه که هیچکسی مثل تو این گونه رفتاری نداره ، محکوم به این میشویم که طبق چارچوب های دیگران رفتار کنیم ، برامون مثال میزنن که نگاه کن هیچکی رفتار همانند تو نداره ، پس تو هم اگه می خوای با بقیه باشی و با انها ارتباط عمیق داشته باشی پس باید رفتارت ، خواسته هات همانند دیگران باشه
  این باعث میشه که از نیاز های خودمون بگذریم و قربانی رابطه شویم

  پاسخ
  • تیپ‌شناسی نوین گفت:

    13/06/1396 در 13:04

    سلام به شما باراد گرامی،
    ممنون که با تیپ‌شناسی نوین همراه هستید، در این خصوص کاملاً با شما موافقیم و معتقدیم فاصله گرفتن از نیازهای اساسی و درونی باعث وجود نوعی عدم صداقت و یکرنگی با خود درونی ما خواهد شد. طبیعتا اگر بخواهیم مدام بر اساس خواسته‌ها و قضاوت‌ها و انتظارات دیگران زندگی کنیم دیگر فرصت رسیدن به خواسته‌های اصیل و واقعی خودمان را نخواهیم داشت. بهترین راه دنبال کردن مسیرِ منحصر به فرد شخصی خودمان است، صادقانه زیستن این پاداش را دارد که افرادی با ما همراه می‌شوند که به روشِ زندگی ما اعتقاد دارند و این اگرچه به راحتی به دست نمی‌آید اما بسیار ارزشمند است.
    پیروز باشید

    پاسخ
• محمد گفت:

  04/06/1396 در 15:03

  با سلام و خداقوت بابت آموزشگری خوبتون.
  برای افردای مانند من که در شهرستان هستند و امکان حضور مستقیم در کارگاه را ندارند. سایت شما فرصتیست مغتنم.

  سوالی داشتم در رابطه با کارکزد های اول تا چهارم .
  وقتی میگوییم Si منظورمان دقیقا چیست و یا Ne .
  بطور کلی چگونه میتوان کارکرد ها را با ترجیحات iوe تفسیر نمود.

  آیا کتاب و یا مقاله ای تخصصی در این رابطه وجود دارد .

  پاسخ
  • تیپ‌شناسی نوین گفت:

    05/06/1396 در 10:46

    سلام به شما محمد گرامی،
    تشکر از همراهی شما با تیپ‌شناسی نوین؛

    در خصوص بحث کارکردها در آینده‌ای نزدیک قرار است این موضوع را به صورت کاربردی بررسی کنیم و محصولی تقریبا جامع به منظور بررسی کارکردها روی سایت قرار خواهد گرفت.
    اما در خصوص منبع؛ یکی از منابع اصلی و معتبر در این زمینه کتاب Building Blocks of Personality Type نوشته مارک هانزیکر و لئونا هاس است.
    توضیح دقیق بحث کارکردها همانطور که احتمالاً می‌دانید نیازمند مقدمات و پیش‌زمینه‌های مختلفی است که بافت مجهزتری را طلب می‌کند، به همین دلیل معمولاً بحش قابل توجهی از کارگاه‌های MBTI به توضیح بحث کارکردها اختصاص می‌یابد.
    اما در خصوص پرسش شما، کارکرد Ne به معنی شهود برون‌ریزی شده است و شخصی که کارکرد غالب Ne دارد فردی ایده‌پرداز است و به احتمالات و ارتباط بین ایده‌های مختلف توجه بسیار دارد.
    در نقطه مقابل فردی که کارکرد غالبش Si یعنی حسی درون‌ریزی شده است فردی است بسیار متمرکز، محافظه‌کار و دقیق که به اطلاعات واقعی و ملموس و ویژگی‌های ظاهری توجه می‌کند. این افراد معمولاً حافظه بسیار قوی‌ای دارند.

    موفق و پیروز باشید
    تیپ‌شناسی نوین

    پاسخ
• سحر گفت:

  13/03/1396 در 01:54

  سلام
  من یک INFJهستم
  و دقیقا این ویژگی ها رو دارم
  خیلی زیادی احساسی. طوریکه وقتی تو رابطه قرارمیگیرم از برنامه ها و کارهای دیگه م کم و بیش می مونم و تبدیل به یک دقیقه نودی میشم و از اونجاییکه کمال طلب هم هستم خیلی اسیب میبینم. اما نکته ای که هست اینه که با ادمایی که خیلی مشکلدار بودن وارد رابطه شدم و مسلما مشکلاتشون از اول مشخص نبود اما بعد مدتی معاشرت میدیدم که اغلب خیلی بهم دروغ گفته شده. ایا این مسایل هم بخاطر احساسی بودن زیاده منه؟ و اینکه وقتی وارد رابطه میشم بعد معاشرت کوتاهی، دوست دارم بیام بیرون اما عمدتا بخاطر علاقه و اصرار زیاد اونطرف تو رابطه موندم ولی تمام مدت یک ترس و نگرانی همرام بوده که آیا این فرد مناسبه منه یا نه!
  ممنون میشم راهنماییم کنید

  پاسخ
  • تیپ‌شناسی نوین گفت:

    13/03/1396 در 09:45

    سلام به شما سحر گرامی،
    ممنون از اینکه تجربه خودتان را در این خصوص به اشتراک گذاشتید.
    بله معمولا چنین است و تیپ شخصیتی INFJ وقتی به موضوعی علاقه‌مند می‌شود، خودش را تمام و کمال وقف آن موضوع می‌کند به طوری که ممکن است از اولویت‌های دیگر زندگی تا اندازه‌ای غافل شود.
    موضوع دیگر که اشاره فرمودید، یعنی عدم صداقت طرف مقابل در رابطه عاطفی که البته بعد از گذشت مدتی از رابطه برای شما مشخص شده، با اینکه مسئله مهم و ناراحت‌کننده‌ای است اما در نگاه اول لزوما نمی‌تواند به تیپ شخصیتی شما مربوط باشد. مگر اینکه بگوییم آنقدر خودتان را از نظر فکری و عاطفی درگیر رابطه می‌کنید که شاید برخی از حقایق از چشم شما دور می‌مانند. مثلا ممکن است رابطه اشتغال ذهنی زیادی برای شما ایجاد می‌کند، یا اینکه آنقدر ویژگی‌های طرف مقابل را آرمان‌سازی می‌کنید که برخی اوقات از واقع‌بینی فاصله می‌گیرید و کاستی‌های طرف مقابل را نمی‌بینید. برای حل این مشکل لازم است نگاه آرمانی‌تان را آگاهانه کنترل کنید و به ابعاد و جنبه‌های منطقی و واقع‌بینانه رابطه هم بیندیشید.
    علاوه بر این باید سعی کنید حتما به شکلی آگاهانه‌تر وارد یک رابطه شوید. یعنی حتما اولویت‌ها و ارزش‌های خودتان را بشناسید و پیش از این‌که شناخت نسبتا دقیقی از طرف مقابلتان به دست نیاوردید به طور جدی وارد یک رابطه نشوید.
    در کنار این‌ها لازم است در یک رابطه بین علاقه‌مندی‌ها و نیازهای خودتان و نیازهای طرف مقابل، تناسب و تعادلی مناسب برقرار نمایید و زمانی که احساس کردید هویت و ارزش‌های خودتان در یک رابطه محترم شمرده نمی‌شود، این مسئله را با بحث و گفتگو با طرف مقابل مطرح کنید و تعادل را به رابطه‌تان بازگردانید.
    با آرزوی موفقیت و سربلندی برای شما

    پاسخ
• محمد گفت:

  09/03/1396 در 08:51

  «از چرخه معیوب چنین افکاری بیرون بیایید. در عوض خودتان را آگاهانه و هوشمندانه در معرض تجربه‌های جدید قرار دهید و هدفتان این باشد که می‌خواهید آگاهی و تجربه خودتان را افزایش دهید.»

  اين جمله بسيار پربار بود. ممنون. واقعا كلمات چقدر قدرتمندند كه مي توانند ديدگاه ما را عوض كنند يا هدف بدهند به ما. البته قدرت كلمات برای INFJ بسيار بیشتر است.

  پاسخ
  • تیپ‌شناسی نوین گفت:

    09/03/1396 در 09:31

    محمد عزیز، ممنون از شما که پیگیر مطالب هستید.
    موفق باشید

    پاسخ
• P23 گفت:

  02/03/1396 در 14:58

  سلام
  غالب حرفهای شما درسته. من یه INFJ هستم. در انتخاب و وارد شدن در رابطه سختگیری زیادی دارم و وقتی وارد رابطه میشم خودم رو فراموش میکنم. اصلا نمیفهمم چی درسته و چی غلط خودمو وقف رابطه میکنم
  وقتی طرفم خوشحال باشه من خوشحالم

  پاسخ
  • تیپ‌شناسی نوین گفت:

    02/03/1396 در 15:53

    سلام به شما دوست عزیز و گرامی،
    ممنونیم از مشارکت شما. خوشحال می‌شویم پیگیر مطالب و مقالات بعدی سایت در مورد تیپ INFJ باشید و نظراتان را با ما در میان بگذارید.
    موفق باشید

    پاسخ
• میثم صمدنژاد گفت:

  02/03/1396 در 10:44

  ذکر این نکته که تیپ infj غرق در رابطه عاطفی میشود نکته کاملا درستی است. مشکل اینجاست که وقتی شخصی سالها با این رویکرد زندگی کرده باشد خیلی اوقات دیگر حتی نمیداند چه چیزی خود او را شاد میکند و در واقع با چه نیازهایی روبروست.
  ذکر این نکته که در رابطه عاطفی هم بیش از حد از خود مایه میگذارد کاملا درست است و باعث میشود که محبت هایی را که فرد در حق شخص مقابل انجام داده پس از مدتی از حقوق اصلی او تلقی شود و وظیفه شما بشود و بیرون آمدن از این وضعیت نیز کار بسیار سختی است. صلح با خود کار بسیار سختی به نظرم می رسد که اگر بتوانید چگونگی آن را بفرمایید بسیار ممنون خواهم شد.

  تیپ شخصیتی : infj

  پاسخ
  • تیپ‌شناسی نوین گفت:

    02/03/1396 در 13:56

    ممنونیم از مشارکت و نظرات دقیق شما جناب صمدنژاد گرامی،

    ما هم با شما موافقیم که رسیدن به یکپارچگی و صلح درونی، فرایند آسانی نیست و به سادگیِ مطالعه چند راهکار ساده به دست نمی‌آید. اما روش‌ها و تکنیک‌هایی هم هست که ما را در مسیر خودآگاهی و صلح درونی قرار می‌دهند. این روش‌ها معمولا به دو دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول روش‌هایی که روی تغییر نگرش و ذهنیت ما تمرکز کرده‌اند که آن‌ها را تحت عنوان روش‌های شناختی می‌شناسیم و دسته دوم روش‌هایی که روی تغییر «رفتار» ما تمرکز دارند.
    البته پیگیری هر دو رویکرد در کنار هم لازم و ضروری است. به طور کلی برای رسیدن به یکپارچگی و وحدت درون باید قدم‌هایی هشیارانه و مداوم برداشته شود. با استفاده از روش‌های زیر می‌توانیم بذر یکپارچگی درونی را در خودمان بکاریم:
    (البته بدیهی است که موارد زیاد دیگری هم می‌توان به این لیست اضافه کرد و این لیست پیشنهادی ماست):

    ۱. مطالعه روش‌های ذهن‌آگاهی (Mindfulness) بسیار می‌تواند کمک‌کننده باشد.
    ۲. پرورش هوش هیجانی (Emotional Intelligence)
    ۳. شناخت هر چه بیشتر خصوصیاتِ سایر تیپ‌های شخصیتی و نحوه تعامل بهینه و اثربخش با آن‌ها.
    ۴. خودآگاهی و خودشناسی:‌ شناخت نیازها و خواسته‌های خود در هر رابطه، پروژه و …
    ۵. تمرین‌ها و روش‌های آرام‌سازی ذهن (Relaxation)

    برای آشنایی با ذهن‌آگاهی مطالعه لینک زیر می‌تواند مفید باشد:
    goo.gl/GxrXhJ

    برای شروع کار، بیش از هر چیز پیشنهاد ما استفاده از روش‌های ذهن‌آگاهی است.

    موفق و پیروز باشید

    پاسخ
    • میثم صمدنژاد گفت:

      02/03/1396 در 14:20

      جناب هورداد عزیز،

      بسیار متشکرم از راهنمایی و وقتی که می گذارید. حتما به راهنمایی هایتان توجه ویژه ای خواهم داشت

      در پناه خدا

      موفق و موید

      پاسخ
      • آرسام هورداد گفت:

        02/03/1396 در 15:57

        متشکرم از لطفتون جناب صمدنژاد عزیز،
        ممنون از اینکه به ما انرژی و انگیزه چند برابر میدید برای ادامه راه.

        پاسخ