مطالب پیشنهادی:

INTJها دنیای درونی بسیار عمیقی دارند. شهود INTJها گاه به حدی قوی است که می‌خواهند تمام احتمالات ممکن را در خصوص یک موقعیت و سرانجامِ احتمالی آن بررسی کنند. INTJها این احتمالات را بررسی می‌کنند و در هر مرحله یکی از گزینه‌ها یا سناریوها را حذف کرده و در نهایت محتمل‌ترین حالت را در نظر می‌گیرند. INTJها از این قابلیت استفاده می‌کنند و دوست دارند با این روش به نوعی آینده را پیش‌گویی کنند.

گاهی اوقات بعضی از INTJها به قدری غرق در دنیای درونی‌شان هستند و به آن ایمان دارند که ممکن است برداشت‌ها و تعاریف آن‌ها از واقعیت‌ها، در مقایسه با بقیه مردم متفاوت باشد. این ذهنیت معمولاً باعث می‌شود INTJها تخیل غنی داشته باشند که به واسطهٔ آن ایده‌های بکر و متمایز ارائه می‌کنند. متمایز از این جهت که معمولاً زاویه دیدشان با بقیه مردم متفاوت است، چون خودشان را محدود به شیوه‌ خاصی از فکر کردن نمی‌کنند. به همین دلیل گاهی اوقات INTJها موفق به انجام کارهایی می‌شوند که بقیه معتقدند نشدنی و غیرممکن است یا ارزش تلاش کردن ندارد. نکته مهم این است که در صورتی که INTJها ارتباطاتشان را محدود کنند و با دیگران تعامل نداشته باشند، این خلاقیت و تخیل عملاً به ضررشان تمام می‌شود، چون این تیپ برای خلاقیت نیاز به دریافت ورودی‌های ملموس از دنیای بیرون دارد. بازخورد گرفتن از دنیای بیرون به INTJها کمک می‌کند ایده‌های واقعی‌تر و عملی‌تری ارائه کنند.

یک استراتژی بسیار مناسب برای INTJها این است که این تیپ تلاش کند یک ورژن کوچک و پایلوت از ایده‌ای که در ذهن دارد را در دنیای بیرون خلق کند و بعد رفته‌رفته این ورژن آزمایشی را کامل‌تر و دقیق‌تر کنند. INTJها باید تلاش کنند با سند و فکت و تا حد ممکن یک خروجیِ ملموس پیش بروند، نه اینکه صرفاً ایده‌هایی در ذهن داشته باشند، چون در این صورت ممکن است هیچوقت دست به کار نشوند. داشتن یک خروجی واقعی کمک می‌کند تا بازخوردی که از دیگران می‌گیرند اثربخش‌تر باشد. چون گاهی INTJها حتی در انتقال منظورشان هم مشکل دارند به همین دلیل این تیپ باید تلاش کند آنچه در ذهن دارد را تا حد ممکن با ادبیاتی مستند و ملموس بیان کند.

INTJها عاشق این هستند که فرایندها را اندکی بهبود بدهند، چیزها را ذره‌ای بهتر کنند. آن‌ها این قابلیت را دارند که ده قدم جلوتر را هم ببینند و دوست دارند شغلشان طوری باشد که بتوانند از این قابلیتِ آینده‌نگری‌ و بهتر کردن چیزها استفاده کنند. مشاغلی مثل مهندسی، طراحی محصول، معماری و علوم تجربی. ضمن اینکه یکی دیگر از علاقه‌مندی‌های آنان این است که بتوانند برای مسائل و موضوعات واقعیِ کلان در دنیای بیرون- مثل آلودگی هوا و شلوغی شهرها- راه حلی پیدا کنند.

INTJها جنبه‌هایی از افراط و تفریط دارند؛ به این صورت که اگر کاری که انجام می‌دهند مورد علاقه‌شان باشد و خودشان آن را انتخاب کرده باشند، آن را با جان و دل انجام می‌دهند و معمولاً نتایج درخشانی از آن کسب می‌کنند. کاری که از نظر آن‌ها درست باشد با جدیت و تعهد بالایی انجام می‌شود. اما برعکس اگر کاری را دوست نداشته باشند، نسبت به آن بی‌تفاوت می‌شوند یا با دلخوری آن را انجام می‌دهند یا اینکه موقع انجام آن به قسمت‌های کم‌اهمیت توجه می‌کنند و قدرت ارزیابی‌شان را از دست می‌دهند، مثلاً نمی‌توانند تشخیص دهند که هدفِ اصلی و نهایی پشت این کار چیست و خودشان را درگیر جزئیاتِ کم‌اهمیت کار می‌کنند. در نتیجه بهتر است INTJها زودتر به این خودآگاهی برسند و بتوانند بین کارهایی که ترجیح می‌دهند انجام دهند و کارهایی که کم‌تر به انجام آن‌ها علاقه دارند تفکیک قائل شوند. چون در این صورت هم خودشان از سردرگمی حاصل از انتخاب‌های نادرست بیرون می‌آیند و هم کمک بزرگی به کارفرما می‌کنند.

INTJها از اینکه می‌بینند نفر بالاسری‌شان دقیقاً نمی‌داند دارد چه کار می‌کند و بی‌هدف در حال پیشروی است بسیار کلافه می‌شوند. البته INTJها به مرور زمان متوجه این می‌شوند که سبک رهبری بعضی از افراد با آن‌ها متفاوت است و به این تفاوت احترام می‌گذارند. اما زمانی که واقعاً بحرانی به وجود بیاید و فرد بالاسری به دلیل عدم کفایت قادر به برطرف کردن آن نباشد INTJها واقعاً کلافه می‌شوند.

وقتی نوبت به تصمیم‌گیری در مورد موضوعات مهم می‌رسد INTJها ترجیح می‌دهند به خوبی در مورد موضوع فکر کنند. وقتی کار به مراحل اجرایی می‌رسد معمولاً ترجیح INTJها این است که در هر مرحله فقط روی یک پروژه تمرکز کنند و پس از تمام شدن آن به سراغ کار بعدی بروند. این رویکرد به INTJها کمک می‌کند در هر مرحله عیب‌های احتمالی را به خوبی شناسایی کنند و برای رفع آن اقدام کنند یا اینکه در نقشه و برنامه‌شان تجدیدنظر کنند و یا آن را اصلاح کنند. اگر قرار باشد INTJها در مورد موضوع یا تصمیم مهمی نظرشان را بگوید معمولاً دوست دارند مدت زمانی کافی برای فکر کردن در مورد آن در اختیارشان گذاشته شود و ترجیح می‌دهند به جای اینکه فوراً نظر نهایی‌شان را در مورد موضوع اعلام کنند یک یا دو روز در مورد آن فکر کنند.


امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]


مشارکت شما:

اگر INTJ هستید به این فکر کنید که ویژگی‌های فوق تا چه حد در مورد شما صدق می‌کند؟ اگر تیپ شخصیتی‌تان متفاوت است به این فکر کنید که این ویژگی‌ها شما را یاد کدامیک از نزدیکانتان می‌اندازد؟ نظرات خودتان را در قسمت کامنت‌ها با ما و سایر دوستانتان مطرح کنید.

محصولات مرتبط

[ تیپ‌شناسی نوین ]

گروه تیپ‌شناسی نوین (تایپ‌شناسی) به سرپرستی آرسام هورداد به ارائه آموزش‌های نوین خودشناسی و توسعه فردی می‌پردازد

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۱۲ دیدگاه

  • ساره گفت:

    تعداد زن های آی ان تی جی چرا انقدر کمه؟حس موجود در حال انقراض بهم دست میده😂

  • مهدیه گفت:

    نزدیک بود_یکی از کامنت ها اشاره کردن جای رهبر ترجیح میدن مشاور باشن_ازنظرمن صحیح بود به این علت که امور در دست مشاور باشد اما زیر ذره بین یا مجبور به ارتباط با همه نباشند🌸🌸🌸🌸🌸🌸

  • مجید فهیمی گفت:

    لطفا در مورد مشاغل مناسب intj ها بیشتر مطلب بگذارید

    • آرسام هورداد گفت:

      پیشنهاد میکنم اگر این مقاله را نخوانده‌اید نگاهی به آن بیندازید:
      https://goo.gl/mSNeBp
      در این مقاله توضیحات خوبی در مورد فضاهای پیشنهادی کسب‌و‌کار به INTJها و البته بقیه تیپ‌های NT وجود دارد.

      موفق باشید

  • فاطمه گفت:

    یکی از مزایای ارتباط عمیق داشتن با دنیای درون برای intjها ، این هست که هیچ وقت فراموش نمیکنن از ابتدا دنبال چه ویژنی بودن به علاوه، به میزانی به مراتب کمتر از من (entp) با دنیای بیرون دچار تعارض و اصطکاک هستن. اونها به خوبی میتونن با کمترین تنش و اصطکاک مسائلشون رو در تعارض با افراد حل کنن و از اونها عبور کنن. درحالی که یک entp ممکنه میزان قابل توجهی از انرژی اش رو در تعارض با محیط از دست بده و دچار ناامیدی و دلزدگی بشه و حتی اون ویژنی که از ابتدا داشت رو به طور کامل فراموش کنه?. البته معایب این ویژگی رو هم در این مقاله به خوبی ذکر کردین.

  • احسان گفت:

    `گاهی اوقات بعضی از INTJها به قدری غرق در دنیای درونی‌شان هستند و به آن ایمان دارند که ممکن است برداشت‌ها و تعاریف آن‌ها از واقعیت‌ها، در مقایسه با بقیه مردم متفاوت باشد` این کاملا در مورد من صدق می کنه، فکر می کنم دلیلش اینه که ما به جای توجه به داده های متعدد به الگویی که تو اونها موجوده توجه می کنیم.
    `یک استراتژی بسیار مناسب برای INTJها این است که این تیپ تلاش کند یک ورژن کوچک و پایلوت از ایده‌ای که در ذهن دارد را در دنیای بیرون خلق کند و بعد رفته‌رفته این ورژن آزمایشی را کامل‌تر و دقیق‌تر کنند` ایده ی خوبی به نظر میاد. منتها گرایش شخص من اینه که ایده ام رو در حدی تو ذهنم بپزم که وقتی شروع به پیاده سازیش می کنم هیچ قدم اشتباهی برداشته نشه، چون از هدر رفتن هزینه، بخصوص هزینه زمانی متنفرم. پس نقشه کار باید طوری باشه که با کوچکترین متغیرهای قابل کنترل، قابل پیاده سازی باشه تا فرایند اجرا به صرفه ترین مسیر رو طی کنه. ولی خب تجربه نشون داده اکثرا این اتفاق نمی افته یا ددلاین رد میشه. با توجه به اینکه خیلی جاها تا حدی هدر رفتن هزینه مشکلی پیش نمیاره ایده مطرح شده کاربردی به نظر میاد.

  • مجید فهیمی گفت:

    مطالب بسیار ملموس بیان شده این تیپ شخصیتی از جمله تیپ های خاص است البته منکر توانمندی های تیپ های مختلف نیستم هر تیپی نقاط ضعف و قوت مخصوص به خود دارد
    اما مطالب تا عمق جان intj نفوذ میکند زیرا از عمق جان برخاسته اند
    راه حل هاو راهکارهای خوبی ارایه شده
    و نهایتا مجددا عرض میکنم که مشکل اصلی این تیپ همواره روابط اجتماعی و روابط بین فردی آنهاست.
    سپاس بیکران

  • احسان گفت:

    `گاهی اوقات بعضی از INTJها به قدری غرق در دنیای درونی‌شان هستند و به آن ایمان دارند که ممکن است برداشت‌ها و تعاریف آن‌ها از واقعیت‌ها، در مقایسه با بقیه مردم متفاوت باشد` این کاملا در مورد من صدق می کنه، فکر می کنم دلیلش اینه که ما به جای توجه به داده های متعدد به الگویی که تو اونها موجوده توجه می کنیم.
    `یک استراتژی بسیار مناسب برای INTJها این است که این تیپ تلاش کند یک ورژن کوچک و پایلوت از ایده‌ای که در ذهن دارد را در دنیای بیرون خلق کند و بعد رفته‌رفته این ورژن آزمایشی را کامل‌تر و دقیق‌تر کنند` ایده ی خوبی به نظر میاد. منتها گرایش شخص من اینه که ایده ام رو در حدی تو ذهنم بپزم که وقتی شروع به پیاده سازیش می کنم هیچ قدم اشتباهی برداشته نشه، چون از هدر رفتن هزینه، بخصوص هزینه زمانی متنفرم. پس نقشه کار باید طوری باشه که با کوچکترین متغیرهای قابل کنترل، قابل پیاده سازی باشه تا فرایند اجرا به صرفه ترین مسیر رو طی کنه. ولی خب تجربه نشون داده اکثرا این اتفاق نمی افته یا ددلاین رد میشه. با توجه به اینکه خیلی جاها تا حدی هدر رفتن هزینه مشکلی پیش نمیاره.

  • اسناف باکس گفت:

    سلام
    (Intj)
    با توجه به عملکرد خودم ؛ برای شروع اکثر فعلالیت های چالشی ترجیح میدم مقدار قابل قبولی احتمال و راه خلق کنم تا زوایای مطلبو حین کار کامل کنترل کنم حتی اگر اولین احتمالم محتملترین باشد چون ارزش زیادی برای زاویه دیدهای مختلف قائل ام حتی بعد نتیجه گرفتن هم ممکنه وقت کمی بزارم تا با زوایای دیگر هم بررسی کنم.
    افراط و تفریط رو موافق نیستم زیاد بنظرم خیلی مبحثش گسترده تر هست.
    وجود رهبر رو نمیتونم تحمل کنم مگر شخصا اینکه من مشاور اون رهبر باشم تا ایده های نابمو بتونم ارائه بدم و مورد تقدیر قرار بگیرم کلا از رهبر بودن چندان لذت نمیبرم چون زیر ذره بین میرم و کمی درونی فکر کردنم دچار استرس زمان مکان میشه و اذیت میشم.
    راجع فکر کردن به مسائل ؛ اینقدر برام اهمیت داره که چون به اکثر مطالب فکر کردم ممکنه برونگرا بنظر بیام ولی وقتی چیزی تازه تعلیم داده بشه سکوت خاصی حاکمم میشه 🙂

  • وحید گفت:

    من یک intj هستم و این مقاله کاملا درمورد من صادق هس، گاهی از این پیش بینی های من اینقدر آینده نگر و طولانی مدت هست، که یک نقص کوچک در کار باعث میشود اون کار رو انجام ندم.