شخصیت ENTP: رهبرانِ نوآور را بهتر بشناسید

شخصیت ENTP: والت دیزنی

شخصیت ENTP- خردگرای مبتکر

درس‌های رهبری از تیپ شخصیتی ENTP

باز هم به سراغ قسمتی دیگر از مجله دیوید کِرسی رفته‌ایم و این بار پای صحبت‌های دیوید کِرسی و کارشناسان موسسه او می‌نشینیم تا برایمان از شخصیت ENTP بگویند. (آشنایی با شخصیت ENTP)

کِرسی عنوان «رهبر نوآور»- The Innovative Leader را برای شخصیت ENTP برگزیده است و ما هم در مقالاتی که مربوط به اوست از همین عنوان استفاده می‌کنیم.

مطابق آنچه در تحقیقات تیم پژوهشی دیوید کِرسی آمده، نقطه اشتراک بین تمامی رهبران نوآور (ENTP) میل شدید آن‌ها به نوآوری و ارائه خلاقیت است. این بارزترین ویژگی آن‌ها در سبک رهبری‌شان است.

در ادامه این مقاله پنج درسی که می‌توانیم از رهبران نوآور بیاموزیم را ذکر می‌کنیم؛ این پنج درس خلاصه‌ای از ویژگی‌ها و نوع رفتار این تیپ شخصیتی است. بعد از آن هم با تفصیل بیشتری خصوصیات این تیپ شخصیتی را بررسی خواهیم کرد.

مقاله‌ای که در ادامه می‌خوانید ترجمه اختصاصی سایت تایپ‌شناسی از نوشته ادوارد کیم و دیوید کِرسی است.

والت دیزنی (ENTP) را بهتر بشناسیم

والت دیزنی را میلیون‌ها نفر به عنوان یک تهیه کننده، انیمشین‌ساز، کارگردان، صداپیشه، فیلمنامه‌نویس، کارآفرین و بشردوست خلاق و نوآور می‌شناسند.

برآورد شده که تا سال ۱۹۶۶ درست یک سال پیش از مرگش، ۲۴۰ میلیون نفر از سراسر دنیا یکی از فیلم‌ها یا آثار او را دیده‌اند. سریال‌های تلویزیونی او در زمان پخشِ هفتگی ۱۰۰ میلیون نفر بیننده داشت، ۸۰ میلیون نفر کتاب‌های او را خوانده‌اند، ۵۰ میلیون نفر فایل‌های صوتی او را شنیده‌اند، ۸۰ میلیون نفر محصولات برند او را خریداری کرده‌اند، ۸۰ میلیون نفر فیلم آموزشی او را دیده‌اند و نزدیک به هفت میلیون نفر از پارکی که او ساخته بود بازدید کرده بودند.

تأثیرگذاری او در طول زندگی‌اش بی‌نظیر و غیر قابل مقایسه با دیگران بود. در سال‌های پایانی عمرش بیشتر از هر فرد دیگری شناخته‌شده و مشهور بود و کودکان بسیار زیادی از سراسر دنیا با کارهای او بزرگ شده بودند.

کیفیت رهبری یک فرد بر اساس میزان تأثیرگذاری و نفوذ او در طول زندگی‌اش مورد سنجش قرار می‌گیرد و با این معیار، والت دیزنی نمونه‌ای کامل از یک رهبر تأثیرگذار و فوق‌العاده است.

او از استعدادی که داشت برای خلق و نوآوری استفاده کرد و می‌خواست به نوعی خودش را از طریق کارهایش ابراز کند.

اگر نیم قرن از مرگ او جلوتر برویم و نتیجه و محصولِ کارهای والت دیزنی را بررسی کنیم، از روی میراثی که پس از مرگ از خودش باقی گذاشت می‌توانیم او را در ردیف رهبران برجسته و اثرگذار قرار دهیم.

شرکتی که او بنیان‌گذاری کرد به عنوان بزرگ‌ترین کمپانی فعال در حوزه رسانه و سرگرمی در قرن ۲۱ شناخته شد.

ممکن است فکر کنید برای اینکه چنین شرکتی با این ابعاد از بزرگی و اثرگذاری به وجود آید لازم است که رهبر و رأس آن فردی کاریزماتیک با روحیه کارآفرینی فوق‌العاده باشد، اما این ذهنیت چندان صحیح نیست.

والت دیزنی بیزینس‌من موفقی نبود و تمایل زیادی به سر و کار داشتن با پول و کاروکاسبی به معنای سنتی‌اش نداشت. در عوض او دیدگاهی بلند مدت و کلان به مسائل داشت و نگاه به آینده برایش جذاب‌تر بود.

والت دیزنی ایده‌هایش را از راه‌های جدید و امتحان‌نشده به اجرا می‌رساند و محصولات باکیفیتی تولید می‌کرد که از لحاظ نوآوری و خلاقیت تا قبل از آن بی‌سابقه بوده است.

او کارمندانش را ترغیب می‌کرد به اینکه تصوری که از محدوده توانمندیشان دارند را وسعت بدهند و بدانند که می‌توانند بهتر و خلاقانه‌تر کار کنند.

دیزنی فرهنگی مبتنی بر مشارکت و همکاری بین افراد ایجاد کرده بود و این باور را در سازمان جا انداخته بود که هدف خلق یک رویا و تبدیل آن به واقعیت است.

خلاق و نوآور بودن یک هنر است و یک رهبر نوآور است که می‌تواند شوق و ذوق به نوآوری را در دیگران برانگیزد. این کاری بود که والت دیزنی در دوران رهبری خودش انجام داد.

پنداره والت دیزنی و روش زندگی او یک دستور کار فوق‌العاده برای کسانی بود که می‌خواهند یک شرکت را خلق کنند، بسازند، توسعه بدهند و یا آن را بهتر کنند.

والت دیزنی یک رهبر نوآور (شخصیت ENTP) بود و در این میان درس‌های ارزشمندی در خصوص رهبری وجود دارد که می‌توانیم از او بیاموزیم. ما قصد داریم در این مقاله و مقاله بعدی در خصوص پنج درس کلیدی که می‌توانیم از سبک رهبری والت دیزنی بیاموزیم صحبت کنیم.

۱. رهبران نوآور روی کیفیت محصولاتشان حساسیت و توجه دارند

برای بعضی از رهبران همین که محصولشان «به اندازه‌ کافی» خوب باشد بس است. آن‌ها ترجیح می‌دهند محصولشان سریع‌تر آماده شود تا بتوانند به عنوان اولین نفر وارد رقابت شوند و به این ترتیب قید کار کردنِ بیشتر روی کیفیت محصول را می‌زنند.

وقتی والت دیزنی محصولی را روانه بازار می‌کرد در عالی بودن کیفیت آن تردیدی وجود نداشت. برای دیزنی کیفیت بالای محصول معادل با تضمین رضایت مشتری بود که همین باعث پرفروش شدن آن می‌شد.

جالب اینکه برای دیزنی مهم نبود چه هزینه‌ای باید بپردازد یا کار چقدر طول خواهد کشید؛ تنها چیزی که برای او مهم بود کیفیتِ فوق‌العاده محصول بود و حاضر بود برای رسیدن به این هدف هرچقدر لازم است هزینه کند و مهم‌تر از آن صبر کند. میل به بهترین بودن برای دیزنی یک عادت بود.

او در سال‌های اولیه فعالیتش و زمانی که هنوز مشهور نشده بود تقریباً همه سرمایه شخصی‌اش را در این راه صرف کرد تا بتواند به رویای کارآفرینی‌اش جامه عمل بپوشاند.

او می‌دانست باکیفیت بودن هزینه‌ای دارد و با ذوق و شوق حاضر به پرداخت این هزینه بود. دیزنی قبلاً در یکی از مصاحبه‌هایش گفته بود: «وقتی پروژه‌ای را شروع می‌کنیم، به معنی واقعی کلمه آن را می‌کاویم؛ نه تنها در مورد ایده اصلی فکر می‌کنیم بلکه حتی ریزترین موارد مربوط به پروژه را هم مطالعه می‌کنیم و وقتی کار را در مورد آن شروع می‌کنیم با تمام وجود به خوب بودن و کیفیتِ بالای آن اعتقاد داریم. مطمئنیم که می‌توانیم درست انجامش دهیم و به سختی تلاش می‌کنیم تا بهترینمان را ارائه کنیم.»

دیزنی معتقد بود کیفیتِ محصول از هر عامل دیگری مهم‌تر و اساسی‌تر است، او می‌گفت: «من چشم بسته به این ایده باور دارم که کیفیتِ خوب محصول همراه با دید واقع‌بینانه و ارائه خوب و جذاب آن تمام آن چیزی است که برای موفقیت لازم دارید.»

یکی از داستان‌های معروف که نشان می‌دهد کیفیت چقدر برای دیزنی مهم بود ماجرای تولید و صداگذاری یکی از اولین کارتون‌های کمپانی بود. در سال ۱۹۲۸ والت دیزنی کارتون «قایق بخار ویلی» را تولید کرد، همین الان هم می‌توانید این کارتون را از طریق یوتیوب نگاه کنید.

آن زمان یکی از چالش‌های تقریباً حل نشدنی (تا آن موقع) هماهنگ‌سازی صدا با تصویر بود. والت دیزنی برای همین یک پروژه با تعداد زیادی از متخصصین صدا، استودیوهای ضبط صدا و صداپیشگان کار کرد تا مطمئن شود کیفیتِ بالای محصول تضمین خواهد شد. نیاز به گفتن نیست که خود او هم تا سر حد شکنجه و خستگی از خودش کار می‌کشید.

در حین انجام پروژه وقتی نارضایتی، خستگی و بی‌پولی بر او چیره شد بلافاصله به برادرش که سرمایه‌گذار پروژه بود تلگرافی زد و او را از تلاش‌های بی‌نتیجه و هدر رفتن پول آگاه کرد. او در آن تلگراف نوشت: «بزرگ‌ترین وامی که می‌توانی بگیری را جور کن.» یک هفته بعد دیزنی تلگرافی دیگر برای برادرش فرستاد: «سه هزار و پانصدتا کافی نیست، بیشتر می‌خواهیم؛ آینده ما به اولین انیمیشنی که منتشر می‌کنیم وابسته است. من باکی از هزینه کردن ندارم تا بهترین را ارائه کنم.» در ادامه از برادرش چنین درخواست کرد: «همه دارایی و سرمایه‌هایمان را به کار بگیر، بیا این کار را همانطور که درست است پیگیری کنیم.»

بعد از تلاش‌های بی‌شمار و صرف پول فراوان، بالاخره والت دیزنی راه حلی برای مشکلی که به نظر می‌رسید حل‌نشدنی باشد پیدا کرد. او به هدفش که هماهنگ کردن صدا با تصویرِ پویانمایی بود دست پیدا کرد و توانست یکی از موفق‌ترین انیمشین‌های آن زمان را بسازد. همین موفقیت باعث مشهور شدن او شد و پایه و اساس پیشرفت‌های بزرگِ بعدی برای ساختن استودیوهای دیزنی به شمار می‌رفت.

از آن به بعد همیشه دیزنی را با محصولاتی که بهترین کیفیت بازار را داشت می‌شناختند. رقابت کردن با او برای دیگران بسیار مشکل و تقریباً غیر ممکن بود چون او استاندارد تازه‌ای تعریف کرد که تا قبل از آن وجود نداشت و کسی به آن نزدیک هم نمی‌شد.

عاملی که این رهبران را از دیگران متمایز می‌کند تعهد آن‌ها به اجرای کار مطابق با استانداردهای عالی است.

در قسمت آینده این بحث را ادامه خواهیم داد و ابعاد دیگری از شخصیت ENTP را بررسی خواهیم کرد.

قسمت بعدی این مقاله را از این‌جا بخوانید