از قسمت قبلی مبحثی را آغاز کردیم و قرار شد در مورد انگیزههای مختلف راهاندازی کسبوکار شخصی در تیپهای شخصیتی MBTI صحبت کنیم. ضمن اینکه قرار شد در مورد تعدادی از حوزههای کسبوکار پیشنهادی برای تیپهای شخصیتی مختلف هم صحبت کنیم.
در قسمت گذشته چهار تیپ شخصیتی از طبع خردگرا (NT) را بررسی کردیم. در این قسمت میخواهیم این بحث را ادامه دهیم و در مورد تیپهای طبع آرمانگرا یا به زبان مایرز-بریگز مشرب NF صحبت کنیم.
هر چند این موضوع را در مقاله قبلی تحت عنوان تذکر بیان کردیم اما به دلیل اهمیت آن مجددا تکرار میکنیم که این مجموعه مقاله به این معنی نیست که هر کدام از تیپها باید کارآفرین شوند و کسبوکار شخصی خودشان را داشته باشند. دقت کنید بعضی از افراد- فارغ از اینکه تیپشان چیست- ملزومات راهاندازی کسبوکار شخصی را ندارند، یا برای بعضیها کارهای مشارکتی یا کار در سازمان اساساً بهتر از راهاندازی کسبوکار شخصی است و برای آنها موفقیت بیشتری به همراه میآورد.
در این مجموعه مقالات قصد ما صرفاً این است که ببینیم اگر هر تیپ شخصیتی وارد حوزه کسبوکار شود، احتمالاً چه انگیزهای از این کار دارد و چه گزینههای احتمالی برای شروع کسبوکار شخصی خواهد داشت.
با این پیشفرض به سراغ تیپهای طبع آرمانگرا میرویم:
تیپ شخصیتی ENFP
ENFPها معمولاً از رقابتهای متداول در دنیای بیزینس به منظور کسب قدرت و ثروت خوششان نمیآید. از طرفی ایدههای ناب و خلاقانهٔ فوقالعادهای دارند و همین دو انگیزه باعث میشود کسبوکار شخصی خودشان را راهاندازی کنند. تا هم از دنیای بیزینسیِ پر رقابت که دل خوشی از آن ندارند فاصله بگیرند هم بتوانند ایدههای بکر خودشان را عملی کنند.
اما کلیدِ راهاندازی کسبوکار شخصی برای ENFPها این است که بتوانند از بین ایدههای متعدد و جذابی که دارند، یکی را انتخاب کنند و با تمام وجودشان روی آن کار کنند. معمولاً کسبوکارهایی که شامل فعالیتهای متنوعی است و معمولاً بر پایه روابطِ ساده و صمیمی بین آدمها شکل میگیرد بهترین شکل کسبوکار برای شماست.
به عنوان چند پیشنهاد برای راهاندازی کسبوکار میتوانید به موارد زیر فکر کنید: کوچینگ کسبوکارهای کوچک (بیزینس کوچینگ)، برگزاری کارگاههای آموزشی، آژانس مسافرتی، حوزه تفریح و سرگرمی (انواع رسانه)، آژانس تبلیغات و بازاریابی، روزنامهنگاری، کارهای مرتبط با طراحی (design)، برنامهریزی برای برگزاری رویدادها.
برای شروع کسبوکار خودتان بیشتر به حوزههایی فکر کنید که نوعی شبکه ارتباطی از قبل در آن حوزه دارید، یعنی آدمهایی هستند که میتوانید از کمک، مشورت یا حتی همکاری آنها استفاده کنید. علاوه بر این ببینید خودتان در کدام حوزه اعتماد به نفس بیشتری برای شروع دارید.
بزرگترین چالش برای شما هم احتمالاً همان «شروع» کردن و دست به کار شدن است. به دلیل اینکه شروع کردن کار یعنی کنار گذاشتنِ بقیه ایدهها و متمرکز شدن روی یک کار. به این فکر کنید که ممکن است منبع درآمد شما از کار روزانهتان بتواند سرمایه لازم را برای انجام دادن کاری که به آن علاقه دارید تأمین کند. بنابراین سعی کنید تا زمانی که کسبوکار خودتان سودده نشده منبع درآمد خودتان را قطع نکنید. بعد از اینکه کسبوکارتان رونق گرفت میتوانید افرادی را استخدام کنید تا کارها را انجام بدهند و شما به سراغ کارها و ایدههای دیگری که در ذهن دارید بروید.
محصولات مرتبط
تیپ شخصیتی INFP
INFPها در حوزههایی که برایشان اهمیت شخصی دارد و توجه ویژهای به آن دارند خیلی خوب عمل میکنند. ببینید چه چیزی عمیقاً برای شما مهم است و شور آن را در دلتان احساس میکنید، همین میتواند یک ایدهٔ خوب برای شروع کسبوکارِ شخصی باشد. برای شما مهم است که کاری که شروع میکنید معنای عمیق و مشخصی برایتان داشته باشد، یا احساس خاصی در مورد آن داشته باشید.
سعی کنید مدل کسبوکارتان غیررقابتی و آرام و در ارتباط با سایر آدمها باشد. چند نمونه پیشنهادی که میتوانید در نظر بگیرید اینها هستند:
کسبوکارهایی در حوزه: کارهای داوطلبانه، تدریس خصوصی، مشاوره، انتشارات، کوچینگ و هدایتگری (Mentoring)، طراحی شهری، هنر، زیباییشناسی و همچنین کسبوکارهای حوزه تکنولوژی موارد مناسبی هستند که میتوانید آنها را در نظر بگیرید، دلیلش هم این است که این مدل کسبوکارها احتمالاً ارزشافزودهای که شما دنبالش هستید (که چیزی بیشتر از صرفاً «درآمد» و پول و سود است) را در خود دارند.
ارتباط با مشتری نقطه قوت شماست و این یک ویژگی مطلوب برای کسبوکارهایی است که نیازمند حفظ مشتریان در بلند-مدت هستند، مثلاً یک کافه یا کتابفروشی کوچک باید مشتریان ثابتی داشته باشند و INFPها در ایجاد این ارتباط و حس تعلق در مشتریان خیلی خوب عمل میکنند.
در واقع یک INFP به دلیل ارتباط صمیمانه و عمیقی که با دیگران برقرار میکند میتواند بهانه خوبی به مشتریان برای مراجعه دوباره بدهد.
اما در کنار این نقطه قوتهایی که دارید لازم است روی قسمتهای خشک و منطقی کسبوکار که نیازمند محاسبه، تحلیل و توجه به جزئیات و شاخصها هستند بیشتر کار کنید، مثلاً سعی کنید روی مباحث بازاریابی و شبکهسازی و مواردی مثل اینها تسلط کافی را کسب کنید. درست است که شاید این مباحث به خودیِ خود برای شما جذاب نباشند اما برای پیشبُرد کسبوکار شخصیتان به این مهارتها نیاز دارید.
اگر همچنان احساس کردید تسلط روی این مهارتها برایتان سخت و ناخوشایند است به انتهای مسیر فکر کنید، شما قوه تخیلی فوقالعادهای دارید و تصویرسازیِ پایانِ خوش مسیر به شما انرژی و انگیزه میدهد تا بر سختیها غلبه کنید. البته طبیعتاً منظورمان خیالپردازی و توهم نیست اما اگر تصمیمتان برای راهاندازی کسبوکار شخصی جدی است باید به خودتان انگیزه بدهید.
محصولات مرتبط
تیپ شخصیتی ENFJ
ENFJها مهارت ارتباط و اجتماعی بینظیری دارند و عاشق ارتباط با آدمها هستند و دوست دارند در مرکز توجه و ارتباطات باشند. در نتیجه هر کسبوکاری که میل به دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن را در ENFJها برآورده کند برای این تیپ بسیار مناسب است.
از سوی دیگر ENFJها دوست دارند برای سایر انسانها کاری واقعاً مثبت و بهدردبخور انجام دهند، در غیر این صورت احساس میکنند دارند یک کسبوکار بیمعنی و پوچ را میگردانند و این موضوع حس بدی به آنها میدهد.
در نتیجه وقتی دارید ایدهها و گزینههای مختلف برای راهاندازی کسبوکار شخصیتان را بررسی میکنید حتماً این دو عامل را در محاسباتتان در نظر بگیرید و سعی کنید نوعی تعادل بین این دو نیاز برقرار کنید.
به عنوان چند زمینهٔ پیشنهادی میتوانید این موارد را در نظر بگیرید: هر کسبوکاری در زمینهٔ مشاوره، طراحی وبسایت، تجارت الکترونیک، بازاریابی، برندسازی شخصی و همچنین کارها و وظایفی که شامل ارائه خدمات به مشتری یا مشاورههای فنی در زمینه تخصصی خودتان میتواند برای شما مناسب باشد.
مهارت مذاکره ENFJها فوقالعاده است و در کنار این مهارت تأثیرگذاری روی دیگران و متقاعدسازی آنها را هم خیلی خوب بلدند از این رو پیدا کردن مشتری و مخاطب برای کسبوکار چندان برای این تیپ کار دشواری نیست.
اما شاید لازم باشد به خروجیهای ملموس و کاربردی کسبوکارتان دقت و توجه بیشتری داشته باشید و به این فکر کنید که در نهایت خروجی و هدف پایانی کسبوکار شما چیست. علاوه بر این خیلی مهم است که یک فرد یا گروه همدل و حمایتکننده در کنار شما قرار بگیرد، تا در زمانهایی که نیاز به تصمیمگیریهای سخت و چالشی وجود دارد (و ممکن است گرفتن این تصمیمات خوشایند شما نباشد)، این فرد شما را تشویق و ترغیب کند و انگیزه لازم را به شما بدهد تا سست نشوید و از انجام دادن کاری که ناخوشایند- اما لازم و ضروری است- منصرف نشوید.
محصولات مرتبط
تیپ شخصیتی INFJ
INFJها برای راهاندازی کسبوکار شخصیشان میتوانند به دو ایدهٔ اصلی توجه کنند. اول اینکه کسبوکارهایی که جنبههای بروز خلاقیت دارند برای این تیپ بسیار مناسباند، کارهایی مثل: طراحی لباس و استایل، کارهای زیباشناسانه، عکاسی (مثلاً عکاسی عروسی)، هر کسبوکاری در زمینه هنر و طراحی (مثلاً طراحی دکور، طراحی داخلی) یا فروش محصولات دستساز خودتان.
ایدهٔ دومی که INFJها برای راهاندازی کسبوکارشان میتوانند در نظر بگیرند کسبوکارهایی است که بر پایه ارتباط عمیق با آدمها و رشد دادن آنهاست؛ مثل تأسیس یک مرکز خدماتی، یا مرکز آموزش دروس به صورت خصوصی. گزینه دیگر مربیگری یا کوچینگ در زمینهای است که بسیار در آن تخصص دارید، فرق مربیگری با مشاوره این است که در کوچینگ ارتباط عمیقتری با دیگران برقرار میکنید و کاری میکنید هر کس راهِ مخصوص خودش را پیدا کند و این ایده برای شما احتمالاً جذابتر از مشاوره دادن است. کوچینگ یا مشاوره را میتوانید در هر زمینهای که احساس میکنید در آن مسلط هستید و حرفی برای گفتن دارید امتحان کنید.
الان تقریباً در هر زمینهای میتوانید یک کوچ باشید، از بازارایابی و مدیریت مالی گرفته تا سبک زندگی، تغذیه، امور شغلی و انتخاب شغل، ارتباطات و روابط عاطفی و حوزههای سرمایهگذاری. اینکه بتوانید با موضوع کسبوکار یک ارتباط عمیق و معنایی برقرار کنید برای شما یک پارامتر مهم است به همین دلیل است که کوچینگ یک زمینه مناسب شغلی برای شماست و میتوانید ایده کسبوکار شخصی خودتان را بر پایه آن بنا کنید.
ممکن است در ابتدای راه اعتماد به نفس کافی برای راه اندازی کسبوکار خودتان را نداشته باشید، برای غلبه بر این مشکل سعی کنید وارد حوزههایی شوید که به نوعی تخصص شماست یا با آن آشنایی خوبی دارید.
یک شبکه ارتباطی خوب برای خودتان ایجاد کنید و سعی کنید ارتباطتان را با آدمهای مهم و تأثیرگذار حفظ کنید، چون همین شبکه روزی به درد شما میخورد و باعث پیشرفت و ارتقای کسبوکار شما میشود.
ضمن اینکه گاهی اوقات ممکن است احساس کنید در مجموع با قرار گرفتن در فضای خشک و منطقی «بیزینس» راحت نیستید، اما به این فکر کنید که وجود رقابت بخش مهمی از هر کسبوکاری است و البته این رقابت میتواند سالم و سازنده باشد و در نهایت به نفع اقتصاد تمام شود. فکر نکنید لزوماً با وارد شدن به دنیای بیزینس قرار است دست از اصول شخصی و صادقانه خودتان بکشید.
محصولات مرتبط
جمعبندی
تا به حال منابع متعدد و فراوانی تهیه شده تا به افراد کمک کند شغل مناسب خودشان را بر اساس توانمندی و تیپ شخصیتی که دارند پیدا کنند. اما کمتر منبعی را میتوانید پیدا کنید که بر اساس تیپ شخصیتی افراد به آنها پیشنهاد راهاندازی یک کسبوکار شخصی را بدهد. به عبارت دیگر اگر من قصد داشته باشم یک کسبوکار شخصی راهاندازی کنم و بخواهم موضوع یا زمینه فعالیتم را بر اساس تیپ شخصیتیام انتخاب کنم احتمالاً به منابع زیادی برای این منظور دسترسی نخواهم داشت.
امیدواریم که این مقاله تا حدی این خلأ را پر کرده باشد و البته این وعده را میدهیم که در آیندهای نه چندان دور در تایپشناسی به طور تخصصی به این موضوع خواهیم پرداخت. دلیل آن هم چیزی نیست جز استقبال فراوان افراد در این روزها برای تشکیل کسبوکار شخصی خودشان. در نتیجه این روزها نیاز زیادی به یک منبع قابل اطمینان برای تعیین مسیرِ کسبوکار شخصی بر اساس تیپ شخصیتی و تواناییهای افراد بیشتر از گذشته احساس میشود.
البته حتی برای این کار همچنان میتوانید از منابع کلاسیک که مجموعهای از مشاغل را برای تیپهای شخصیتی پیشنهاد کردهاند استفاده کنید اما با نگاهی کارآفرینانه به آن بنگرید. به این فکر کنید که برای مسلط شدن روی هرکدام از مشاغلی که مطابق لیستها به شما پیشنهاد شده چه کار باید بکنید؟ روی چه مهارتهایی باید مسلط شوید و آیا حاضرید روی آن سرمایهگذاری کنید؟ به این فکر کنید که مدلِ آن کار چگونه است؟ آیا از میل به ایجاد یک سیستم یا ساختار ناشی میشود یا مربوط به برقراری ارتباطات تازه و عمیق با دیگران است یا نیازمند تفکر خلاقانه و خارج از چارچوب و به هم زدنِ قواعد قبلی و خلق ایدههای تازه است؟ کدام یک از اینها برای شما جذابتر است؟
به این سوالات پاسخ دهید و سعی کنید جایگاه اصلی خودتان را در بین چهار مدل اصلی کسبوکار شخصی پیدا کنید، منظورمان این چهار مدل است: مشاوره، استارتاپ (کسبوکار کوچک)، فرانچایز و آژانسها (خبرگزاری، مسافرتی، بازارایابی و …)
در قسمت آینده در خصوص دو مشرب SJ و SP هم صحبت خواهیم کرد.
مشارکت شما
اگر صاحب یک کسبوکار هستید نظرتان خودتان را با ما و سایر دوستان مطرح کنید و بگویید تیپ شخصیتیتان چیست و از نظر شما چه چالشها و نقاط تاریک و روشنی پیشِ پای کسبوکار شما بوده است و دانش تیپشناسی چه کمکی میتوانست/ میتواند به شما بکند؟
۴ دیدگاه
سلام
خب فکر کنم از بین تمامی تیپها شاید infjها بیشتر از دیگران درمورد تیپ شخصیت خودشون مقاله میخونند؛ چون دوست دارند که ۰تا۱۰۰یک موضوع رو به صورت علمی و حتا آکادمیک یادبگیرند…و البته شاید این بزرگترین تله و سایه براشون حساب بشه چون کلهم ما infjها اول باید خیالمون از مباحث تئوریک اون موضوع راحت بشه و بریم ته و تووی علمیش رو یادبگیریم بعد اگر بهمون ثابت شد که جایی گاف نمیدیم و مورد انتقاد و اشتباه وارد نمیشیم اونوقت شاید بتونیم برای دل خودمون دست به عمل بزنیم…
من با اینکه فوقالعاده از تیپ شخصیتی خودم راضی هستم ولی یه سری مصائب هم دارم مثلاً اینکه فوقالعاده به مباحث علوم انسانی و هنری علاقه دارم( جدا از اینکه این زمینه ها تووی جامعه ما خیلی خیلی مظلوم هستند) ولی مدام وسواس گرفتم که برم حتی المقدور آکادمیک یا آموزشگاهی اول مقدمات رو فرا بگیرم و بعد هم با انبوهی از کتب مرجع و تئوری دور خودم رو شلوغ کنم و بعدش موقع خلق و کار میشه منتظر یه فرصت باشم که باید حتماً برنامهریزی خاصی بکنم و از شنبه هفته آینده…و این شنبه نمیاد
جایی دیگه تووی سایتتون گفتم که infjها گنجینه هایی از ایده های خاک خورده و به گور رفته هستند که هیچ وقت به اجرا نرسیدند…
خودم به فلسفه، روانشناسی،داستان نویسی و سینما و عکاسی خیلی علاقه دارم…درباره شون خیلی میخونم و تخیل میکنم و ایده دارم ولی دریغ از اجرا….حیف…
به خودم و دیگران infjهای عزیز توصیه میکنم به کنار گذاشتن کمالگرایی و وسواس جزئیات و اینکه بشکنید این وسوسه بزرگ رو که باید یک همراه و پا داشته باشم تا بریم فلان کار رو انجام بدیم…دنبال یه دوربین عکاسی حرفه ای گرون قیمت هم نباشیم و با همین دوربین گوشی شروع کنیم به عکاسی ( این آخری رو به خودم گفتم که البته کووو عمل… )
موفق باشید
سلام علی عزیز، نتیجهگیری پایانی خیلی خوب بود، موافقم باهاتون.
موفق باشید
با عرض سلام من یک infj مرد هستم، در مورد خلاقیت من حداقل می تونم درباره ی خودم بگم که خلاقیت من هر از گاهی بروز می کند و اینکه به طور خودبه خود اتفاق می افتد، اگر تلاش کنم که خلاق باشم هیچ اتفاقی نمی افتد، در مورد کوچینگ هم چون نیاز به برقراری ارتباط و صحبت کردن های طولانی داره من بعضی وقت ها که به اصلاح رو «مود» هستم بدم نمیاد ولی بعضی مواقع هم اصلا دوست ندارم حرف بزنم و یا با مردم ارتباط برقرار کنم. ضمنا من معلم مدرسه هم هستم، به نظر من معلمی برای infj خیلی خوبه ولی در کلاس های کم جمعیت و نه برای بچه های خیلی کوچولو. ضمنا سر و کله زدن با افرادی که دیر مطالب رو متوجه میشن خیلی برام سخته. با این نوشته امیدوارم اطلاعاتی مفید داده باشم. موفق باشید.
سلام ایمان گرامی، ممنونم از توضیحات خوبتون.
موفق باشید