مطالب پیشنهادی:

جرأت‌مند بودن سخت است؟

در این قسمت می‌خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که چرا ارائه رفتار جرأت‌مندانه برای بعضی از آدم‌ها سخت است و می‌خواهیم به برخی از مهم‌ترین دلایل این موضوع اشاره کنیم.

در قسمت‌های قبلی گفتیم که دلیل عمدهٔ رفتار غیر-جرأتمندانه احتمالاً پایین بودن عزت نفس فرد است. ضمناً خودِ رفتار غیر-جرأتمندانه هم به نوبه خودش منجر به کاهش عزت نفس ما می‌شود و در واقع این یک چرخه است. در نتیجه اگر درگیر این چرخه هستیم مهم این است که یاد بگیریم چطور این چرخه را بشکنیم و با ارائه رفتار جرأتمندانه از آن بیرون بیاییم. اگر هنوز قسمت‌های قبلی را نخوانده‌اید بهتر است اول سری به درسنامه‌های قبلی جرأت‌مندی بزنید و بعد با ذهنیت بهتر به سراغ این مقاله بیایید:

چطور جرأت‌مند باشیم؟

الگوی رفتاری جرأت‌مند یعنی چه؟

راهکارهای پرورش رفتار جرأت‌مندانه

تکنیک‌های جرأت‌مندی

حتماً خاطرتان هست که گفتیم ارائه رفتار جرأتمندانه به معنی نادیده گرفتن حق‌و‌حقوق و نظرات دیگران نیست، بلکه اتفاقاً فرد جرأت‌مند کاملاً متوجه دیدگاه‌ها و احساسات فرد مقابل هم هست، اما به هر حال این حق طبیعی ماست که بتوانیم نظرات، احساسات و دیدگاه‌های خودمان را هم بیان کنیم و از ابراز آن‌ها واهمه نداشته باشیم؛ البته در چارچوب درست و به شکل صحیح، نه اینکه به هر طریق ممکن نظراتمان را بیان کنیم و اسمش را جرأت‌مندی بگذاریم!

چرا بعضی از افراد جرأت‌مند نیستند؟

عزت نفس و اعتماد به نفس پایین

یکی از دلایل مهم رفتار منفعلانه که در قسمت قبلی در موردش صحبت کردیم، این است که فرد به اندازه کافی احساس ارزشمندی نمی‌کند و به دلیل عزت نفس پایین پاسخ‌ها و رفتارهایش اغلب منفعلانه است. این افراد معمولاً به نیازها، خواسته‌ها و توقعات خودشان بی‌توجه‌اند. این انتظار بی‌جایی است که وقتی خودمان حق‌و‌حقوق خودمان را به رسمیت نمی‌شناسیم از دیگران انتظار و توقع این را داشته باشیم که به ما احترام بگذارند و به نیازهای ما پاسخ دهند. متأسفانه اغلب هم چنین اتفاقی نمی‌افتد و افراد منفعل مورد سوءاستفاده و استثمار سایرین قرار می‌گیرند و کلی مسئولیت و وظیفه روی دوش آن‌ها انبار می‌شود.

نقش‌های شغلی و اجتماعی

گاهی اوقات جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم می‌تواند باعث تقویت یا تضعیف عزت نفس ما شود. این مسئله بستگی به بستر فرهنگی که فرد در آن زندگی می‌کند دارد، اما مثلاً در برخی جوامع بعضی از کارها و نقش‌های اجتماعی عزت نفس پایین‌تری دارند.

استریوتایپ‌های اجتماعی و تعصب‌های کور خیلی به این مسئله دامن می‌زند. مثلاً در جوامع سنتی‌تر انتظار می‌رود مردها رفتار تهاجمی و زن‌ها رفتار منفعل داشته باشند و رفتاری خارج از این چارچوب پذیرفته شده نیست. در نتیجه اینکه در چه محیطی قرار داریم موضوع مهمی است که در سبک رفتاری ما (منفعل، تهاجمی، جرأت‌مند) بسیار تأثیرگذار است.

مشکل اینجاست که توقعاتی که محیط و فرهنگ از آدم‌ها دارد گاهی ما را وادار به تبعیت و همرنگی با جماعت می‌کند.

جایگاه شغلی هم در اینکه ما چه سبک رفتاری داشته باشیم بی‌تأثیر نیست. مثلاً احتمال اینکه در مقابل رئیسمان رفتار پرجرئت داشته باشیم کم‌تر است تا در مقابل همکاران.

تجربه‌های قبلی

گاهی اوقات تجربیات گذشته ما- خصوصاً آن‌هایی که در دوران کودکی تجربه کردیم- باعث می‌شود رفتار منفعل یا تهاجمی را به عنوان یک «الگوی ارتباطی» برای خودمان انتخاب کنیم و رفته‌رفته این سبک تبدیل به الگوی رفتاری غالب ما می‌شود.

تغییر دادن این سناریوها که ریشه در کودکی و تجربیاتِ قبلی ما دارند ممکن است با کمک یک مشاور راحت‌تر صورت بگیرد.

استرس داشتن

وقتی استرس داریم احساس می‌کنیم کنترل و تسلط کمتری روی اتفاقات و رویدادهای زندگی‌مان داریم. افراد مضطرب اغلب سبک ارتباطی منفعل یا تهاجمی دارند،‌ یعنی یا به یک پناهگاه امن ذهنی مهاجرت می‌کنند و در برابر خواسته‌ای دیگران زود تسلیم می‌شوند (منفعل) یا با پرخاش و نادیده‌ گرفتن حقوق دیگران سعی می‌کنند خودشان را در امان نگه دارند (تهاجمی).

نکته اینجاست که خود این رفتارها منجر به بیشتر شدن استرسِ قبلی فرد می‌شود.

صفت‌های شخصیتی

گاهی اوقات ممکن است فکر کنیم منفعل بودن یا تهاجمی بودن ذاتی است و به صفات ما برمی‌گردد. به عبارت دیگر آن‌ها رفتار منفعل یا پرخاشگر خودشان را محصول صفاتِ ذاتی خودشان می‌دانند و به همین دلیل معتقدند که کنترلی روی آن نخواهند داشت و نمی‌توانند طبیعت خودشان را عوض کنند.

این یک ذهنیت کاملاً اشتباه است. بدون تردید ما قادر هستیم «مهارت»های مورد نیاز را یاد بگیریم و در «رفتار» خودمان تغییراتی ایجاد کنیم. در نتیجه همه افراد- فارغ از اینکه تیپ شخصیتی‌شان چیست- می‌توانند جرأت‌مندی را یاد بگیرند، حتی اگر ترجیحات و صفات ذاتی آن‌ها بیشتر به سمت انفعال و تهاجم گرایش داشته باشد.

حق‌و‌حقوق طبیعی ما چیست؟

حق‌و‌حقوق طبیعی ما همانطور که از اسمش پیداست حقوق طبیعی ما هستند که نباید آن‌ها را نادیده بگیریم. جرأت‌مند بودن یعنی بپذیریم هر کس- از جمله خود ما- حقوقی طبیعی دارد که باید محترم شمرده شود.

در صورتی که رفتار منفعل داشته باشیم ممکن است این حقوق توسط دیگران نادیده گرفته شود و از رسیدن به آن‌ها محروم بمانیم. برعکس، اگر رفتاری تهاجمی داشته باشیم به این معنی است که حقوق دیگران را نادیده گرفته‌ایم و داریم از آن‌ها سوءاستفاده می‌کنیم.

در ادامه لیستی با عنوان «حقوق شخصی من» تهیه کرده‌ایم، البته موارد ذکر شده در این لیست می‌توانند بیشتر از این‌ها باشند. شما هم فکر کنید و ببینید از نظر خودتان چه موارد دیگری را می‌توانید به این فهرست اضافه کنید. فراموش نکنید که مواردی که در این لیست آمده حق اساسی شما و دیگران در رابطه است که باید به آن توجه شود.

نکته بسیار مهم که مطمئنیم همه شما به آن توجه دارید این است که این لیست در حوزه «ارتباطات بین فردی» معنادار است.

  • من- درست مثل دیگران- حق دارم عقیده، نظر، احساسات و ارزش‌های شخصی خودم را بیان کنم
  • من- درست مثل دیگران- حق دارم نظرات و دیدگاه‌هایم را با دریافت اطلاعات جدید تغییر دهم (قرار نیست تا آخر عمرم یک نظر ثابت داشته باشم)
  • من- درست مثل دیگران- حق دارم برای خودم تصمیم بگیرم
  • من- درست مثل دیگران- حق دارم بگویم: «نمی‌دانم.» یا «متوجه نشدم، دوباره توضیح دهید
  • من- درست مثل دیگران- حق دارم بدون داشتن احساس گناه جواب «نه» بدهم
  • من- درست مثل دیگران- حق اشتباه کردن دارم
  • من- درست مثل دیگران- حق دارم «خودم» باشم
  • من- درست مثل دیگران- حق دارم گاهی تنها و مستقل و برای خودم باشم

دقت کنید جرأت‌مندی یعنی باید بین حق و حقوق خودتان و دیگران همیشه تعادلی منطقی برقرار کنید. یعنی باید هر دو را همزمان در محاسباتتان لحاظ کنید و به حساب بیاورید. اگر بیش از اندازه به نیازهای خودتان توجه کنید و اگر بیش از اندازه نیازهای خودتان را نادیده بگیرید از حالت جرأت‌مندی خارج شده‌اید و احتمالاً دارید به شیوه‌ای تهاجمی یا منفعلانه رفتار می‌کنید.

نکته مهم دیگر اینکه، باید این هوشمندی را هم داشته باشید که گفتن هر حرفی شرایطی دارد و لازم است حرف، نظر، دیدگاه و احساساتان را در جای درست و به شکلی مناسب به دیگران انتقال دهید.

مذاکره و مشارکت با دیگران

توجه داشته باشید که جرأ‌ت‌مند بودن تضمینی برای این نیست که شما به همه خواسته‌هایتان خواهید رسید. ممکن است جرأت‌مند رفتار کنید اما به آنچه می‌خواهید نرسید. جرأت‌مند بودن صرفاً روشی درست و بالغانه نسبت به دو سبک منفعل و پرخاشگر است.

همیشه قرار نیست به همه خواسته‌هایتان برسید. اما جرأت‌مند بودن فرصت بحث و گفتگو را به طرفین می‌دهد، شما حرف‌هایتان را می‌زنید، دیگران هم دیدگاه‌هایشان را بیان می‌کنند اما ممکن است نظر متفاوتی با شما داشته باشند و خواسته‌ها و منافع آن‌ها با شما در تضاد باشد. ممکن است نتیجه مطلوب و ایده‌آل آن‌ها چیز دیگری باشد. در این خصوص در درس تعارض بیشتر توضیح داده‌ایم.

برای اینکه بتوانیم بر تعارض بین فردی غلبه کنیم، علاوه بر جرأت‌مندی نیازمند همکاری و مذاکره با طرف مقابلمان هستیم. مشارکت و همکاری باعث می‌شود هر دو طرف زمان کافی برای بیان دیدگاه‌هایشان را داشته باشند و در نتیجه حرفشان شنیده می‌شود. هر نتیجه‌ای که در طول یک مذاکرهٔ اینچنینی حاصل شود به احتمال زیاد مورد پذیرش و رضایت هر دو طرف خواهد بود چون هر دو طرف معتقدند در رسیدن به نتیجه سهم داشته‌اند و خواسته‌هایشان لحاظ شده است.

در قسمت‌های آینده این بحث را ادامه خواهیم داد.


امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]


مشارکت شما:

اگر میزان جرأت‌مندی پایینی دارید ریشه کدامیک از دلایلی که در این مقاله بررسی کردیم را در عدم جرأت‌مندی خودتان پررنگ‌تر می‌بینید؟

[ آرسام هورداد ]

مدرس و پژوهشگر شخصیت‌شناسی و چیرگی | چیرگی یعنی خودِ منحصربه‌فردت را پیدا کنی و آن را به بهترین شکل به عالم عرضه نمایی

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۱ دیدگاه

  • محمد گفت:

    توی کانال مدتها پیش مطلب کوتاهی در مورد کارکردها گذاشتید که در مورد Te,Ti,Ne,Ni در حالتهای سالم ویژگی یک خطی رو ذکر کرده بودید. خواهش میکنم در مورد F و S هم همین تحلیل رو بذارید. فکر میکنم کمک زیادی به درک ما میکنه.

    مچکرم.