مدتی است در سایت تیپشناسی نوین مبحثی را آغاز کردهایم در رابطه با اینکه چطور استعدادهای اصلی خودمان را بشناسیم (+) و در این راه MBTI چه کمکی به ما میکند؟ گفتیم بر این اساس هشت سبک مختلف وجود دارد که هر کدام مهارت و استعداد مخصوص به خودشان را دارند و در نتیجه هر کدام از این سبکها برای شغل یا کار خاصی مناسبترند.
تاکنون در مورد دو سبک عملگرا و جستجوگر صحبت کردهایم و خصوصیات و استعدادهای اصلی این دو سبک را بررسی نمودیم. بد نیست اگر دو قسمت پیشین را مطالعه نکردهاید ابتدا آن دو مقاله را بخوانید و سپس به سراغ این مقاله بیایید.
بد نیست باز هم یادآوری کنیم که فرقی ندارد تیپ شخصیتی شما از نظر MBTI چیست، مطالعه این مجموعه مقالات به شما کمک میکند با استعدادهای خودتان بیشتر آشنا شوید و در صورتی که لازم است مهارت خاصی را در خودتان تقویت کنید با دید بازتر و ذهن منسجمتر به سراغ پرورش آن مهارت بروید.
در این مقاله قصد داریم در مورد تیپهای هدفگرا صحبت کنیم و ویژگیها و استعدادهای اصلی آنها را شناسایی کنیم. پس با ما همراه باشید.
–
تیپهای هدفگرا: تیپهای صریح و قاطع (ENTJ-ESTJ)
قبل از اینکه در مورد خصوصیات این سبک توضیح دهیم، ابتدا به تعریفهای زیر توجه کنید:
۱. کسی که کارها را سریعتر و با قاطعیت بیشتر انجام میدهد.
۲. کسی که در مورد موضوعی سریع تصمیم میگیرد و وقتکشی نمیکند.
۳. کسی که روال و روند کارها را چک میکند و از اینکه همه چیز دارد به خوبی و طبق روال پیش میرود اطمینان حاصل میکند و در صورت بروز مشکل سریعاً آن را تشخیص میدهد و برای حل آن کاری انجام میدهد.
هر سه تعریف و خصوصیات بالا را میتوانیم به عنوان اصلیترین خصوصیتهای سبک هدفگرا نام ببریم.
–
خصوصیات اصلی
تیپهای هدفگرا افرادی تحلیلگر هستند و دوست دارند در موقعیتهای مختلف از قدرت تحلیل منطقیشان استفاده کنند. آنها خیلی سریع متوجه نقاط ضعف میشوند و سریع هم در مورد آن واکنش نشان میدهند. آنها از شرایطِ موجود انتقاد میکنند و بلافاصله عیبهای یک موقعیت را میبینند.
هدفگراها دوست دارند منظم و کارآمد باشند، و وقتی میتوانند کاری را طبق برنامه پیش ببرند و انجام دهند بسیار لذت میبرند، در این صورت از خودشان راضی هستند. ضمن اینکه هدفگراها دوست دارند در زمان کمتر کارِ بیشتری انجام بدهند.
تصمیمگیری، حل مسائل و چالشها، انجام مسئولیتها و وظایف با بالاترین استاندارد ممکن و توانایی مدیریت و رهبری از کارهای مورد علاقه تیپهای هدفگراست. آنها موقعیتها را سریع تحلیل میکنند، بر آن مسلط میشوند و از سایر منابع و افراد استفاده میکنند تا کار انجام شود.
البته در نظر داشته باشید که همه افراد گاهی از توانایی و استعدادِ تحلیل منطقی استفاده میکنند؛ خصوصاً زمانهایی که قصد برنامهریزی و هدفگذاری داریم یا زمانی که میخواهیم عیبیابی کنیم و نواقص را بیابیم، یا مثلاً مزایا و معایب یک موقعیت را مشخص کنیم. اما تیپهای هدفگرا به شدت دوست دارند کارهایی انجام دهند که نیاز به تحلیل و ارزیابی منطقی دارد و همچنین به آنها اجازه میدهد بتوانند سایر افراد و منابع را مدیریت کنند و در جهت رسیدن به نتیجهٔ مطلوب هدایت نمایند.
اگر شما یک هدفگرا هستید، برای شرکت در یک آزمون خودشناسی نیاز به دلیل منطقی دارید و بلافاصله اطلاعاتی که از این نوع آزمونها به دست میآورید را به کار میبرید و عملی میکنید. زمانی که دارید هدفگذاری میکنید برای شما مهم است بدانید هدفتان چیست و چرا باید به آن برسید. سعی کنید به راههای منطقی و کارآمد برای رسیدن به اهداف فکر کنید.
اما گاهی اوقات ممکن است آنقدر غرق در هدف و وظیفه شوید که توجه به نیازهای دیگران را فراموش کنید در نتیجه در این موقعیت برایتان سخت است که خودتان را جای دیگران بگذارید و از دید آنها به مسائل نگاه کنید.
خودتان را به چالش بکشید و سعی کنید موقعی که دارید به هدفِ کاری و شخصی خودتان فکر میکنید و در راستای آن پیش میروید ببینید تأثیر این هدف و تأثیر تصمیمهایتان روی عزیزانی که دوستشان دارید و برای شما مهماند چیست و فعالیتهای شما چه تأثیری روی دیگران میگذارد.
–
نقاط قوت تیپ هدفگرا:
- قاطع
- فعال
- مسئولیتپذیر
- منظم و سازمانیافته
- نتیجهگرا
–
ترجیحات هدفگراها در محیط کار چیست؟
- تحلیل و ارزیابی اطلاعات و دادهها
- سبک رفتاری قاطع و منطقی
- کار کردن در محیطهای سازمانیافته و منظم، امکان مدیریت امور
- نظم دادن و ساختار دادن به افراد و کارها
- مدیریت زمان و وظایف
- قابلیت هدفگذاری و برنامهریزی برای رسیدن به اهداف
در قسمت بعدی این بحث را ادامه میدهیم و در مورد سبک کمکرسان صحبت خواهیم کرد.
امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]
مشارکت شما
شما چه مواقعی از استعدادهای مربوط به سبک هدفگرا بیشتر استفاده میکنید؟ و استفاده از این خصلت چه نمودی در شما دارد؟ لطفاً تجربههای خودتان را با ما و سایر دوستانتان مطرح کنید.
۶ دیدگاه
پس ENTJ هستم، چون بیش از از حد قاطع و عمل گرا هستم، چون کمی احتمال داده بودم که شاید کمالگرایی دارم چون در انجام کارها بسیار منظم و معیار بالا را مد نظر دارم.
نظر شما در مورد تفاوت ENTJ ها و کمالگراها چیه آیا میشه تفاوت این دو را از هم تشخیص داد؟؟؟؟
سلام خالد عزیز،
هر تایپی میتونه هر صفتی داشته باشه، دقت کنید که بین Type و Trait لزوماً همبستگی یا correlation وجود نداره و MBTI تایپ آدمها رو بررسی میکنه. اگرچه بعضی Typeها بیشتر مستعد بروز بعضی صفتها هستند.
سلام
به نظرم اينطور ميات كه وقتي تحليل هاي ذهني رو بروني مي كنيم، بازخوردها و تاييد كننده ها و نفي كننده ها محدود ميشن به تعداد افراد موجود در موقعيت و يا تعداد چالش هاي بيش روي يا همان ذكر شده در برنامه، به همين دليل يك entj/estj ميتواند سريعتر و قاطع تر تصميم بگيرند، اما در ذهن intj (شخصا خود من) به اندازه ي همه ي كساني كه ميشناسم و يا گاهن ديده ام، به اندازه ي همه ي آركيتايپ هايي كه بررسي كرده ام، به اندازه ي همه ي چالش ها حتي در ساير مسائل بازخورد دروني ميبينم، و حل اين مساله به مراتب وقت گير تر ميشود، به همين دليل هم بعد از تصميم گيري، وقتي كسي نظري بدهد ظاهرن بي توجه هستم ولي در حقيقت نظر او را از قبل در ذهن گزرانده ام. حتي به نظرم اين تصميم گيري در يك intj متفاوت (نميدانم با انرژيِ/ محدوده ي هدف ِ كمتر يا بيشتري) از يك istj است، زيرا كه محدوده ي هدف در ذهن istj بيشتر در قسمت خودآگاه قرار دارد و اين محدوده در ذهن intj تماما در ذهن خودآگاه قرار ندارد.
دقیقا ویژگی های بالا در من صادقه؛ من یه ENTJ-T و ENFJ-T ام، و کاملا F و T بینابینی دارم. در مواقعی که جدی باشم یا در موقعیت های اجتماعی قرار بگیرم کاملا بُعد ENTJ غالب دارم و باید حتما رهبری اون حوزه رو به عهده بگیرم و کار رو به نحو احسن به سرانجام برسونم، چون عموما معتقدم افراد تو حوزه های تخصصیم کارآمدی من رو ندارن و وظیفه می دونم برای درست پیش رفتن کار، خودم مسئول اجراش بشم. به شدت از دست افراد کند، ناکارآمد، بی مسئولیت و شل و ول عصبانی میشم. از کسانی که بی تحلیل و باری به هر جهت کار میکنن بیزارم. تمایل شدیدی به تحلیل دقیق و مو به مو امور دارم و هرچیزی رو باید سریعا با برنامه ریزی، هدف گذاری دقیق، استدلال موجه و قاطعیت اجرا کنم. این بین، یعنی حین مدیریت ممکنه روحیات و احساسات اطرافیان ام رو نادیده بگیرم و باعث رنجیده شدن خاطر شون بشم، ولی چون شخصیت دوم من در شرایط آرامش بعد از طوفان ENFJ عه، عموما دلجویی میکنم و سعی میکنم خرابی های حین کار رو با هر روشی جبران کنم. بلاخره ENFJ ها دیپلمات هستن و کاریزمای بیانی خاص خودشونو دارن :)))
سلام
دو تیپ برونگرای entj و estj که مواقع سردرگمی دیگران به قول شما تصمیم می گیرند برای intj و istj مخرب عمل می کنند.
اصطلاحی بین برونگراهای نام برده وجود دارد به اسم برش، شما با بریدن یک ورقه آهن می تونید طرحی رو پیاده کنید؟ غیر از اینه که کارشون کندن و بردنه؟
تیپ شخصیتی من intj و istj هست.
سلام
من یک دوست intj دارم وقتی باید برای مساله ای تصمیم بگیره یا وقتی اتفاق غیر معمولی براش میافته به شدت تو فکر فرو میره. همیشه من (entp) و اون در اینجور مواقع یک چالش اساسی داریم. من دلم میخواد در مورد موضوع پیش اومده بحث کنم یا حداقل کنجکاوم بدونم الآن چی تو ذهنش میگذره و بنابراین نمیتونم مقاومت کنم و پشت سر هم سوال میپرسم و اون سوال های منو یکی در میان نصفه و نیمه الکی یه جوابی میده ولی من وقتی نگرانم و اون مساله برام خیلی مهمه واقعا نمیتونم ساکت بشینم. بالاخره از کوره در میره و خیلی قاطع میگه من تا وقتی در مورد موضوعی خودم به تنهایی به جمع بندی نرسم نمیخوام حرف بزنم! و این فرق ملموس دو تیپ با کارکرد اصلی Ni و Ne هست. البته infj ها که کارکرد دومشون Fe هست هم رفتارهای مشابه دارن ولی در تصمیم گیری به اندازه intj ها کله شق نیستن. این رو هم بگم که intj ها وقتی با خودشون به جمع بندی رسیده باشن اهل مشورت هم هستن و زمانی که تصمیمی بگیرن هیچ عاملی نمیتونه نظرشون رو عوض کنه و این به دلیل کارکرد Te هست.