زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۵ دقیقه
در ادامه مقاله قسمت قبلی و بررسی ویژگیهای خردگراها (NT) در رابطه عاطفی در این قسمت بحث را ادامه میدهیم.
۵. تعهدات کاری و حرفهایِ خردگراها ممکن است با روابطشان تداخل داشته باشد
خردگراها افرادی بسیار مستقل و خود-مدار هستند. آنها خودشان میتوانند گلیمشان را از آب بیرون بکشند و برای اجرای برنامهشان نیاز به تأیید یا دستورالعملی از بیرون ندارند. ضمن اینکه NTها قطعاً از همراهیِ یک شریک عاطفی لذت میبرند اما تحمل چسبندگی و وابستگی عاطفی را ندارند.
خردگراها علائق مختلفی در زندگیشان دارند که رابطه عاطفی یکی از آنهاست. NTها از شما انتظار دارند شما هم علائقِ خاص خودتان را دنبال کنید و تماماً متمرکز به رابطه عاطفی نباشید. از این رو NTها از رفتار بعضی از زوجها در رابطه عاطفی که هر کاری را با هم و در کنار هم انجام میدهند و در بسیاری از امور به هم وابستهاند بسیار تعجب میکنند. حفظ استقلال برای NTها مسئلهای مهم است.
خردگراها همانطور که گفتیم علائق و دلمشغولیهای دیگری هم دارند (مثل کسبوکار یا تحقیق و پژوهش) و داشتن رابطه عاطفی فقط بخشی از دلمشغولیهای آنان است. البته این نباید شما را نگران کند و فکر کنید رابطه عاطفی برای یک خردگرا اولویت ندارد، یا اینکه شما به عنوان شریک عاطفیِ این فرد از جانب او دیده نمیشوید. مسئله این است که NTها دوست دارند پروژههای مختلفی برای خودشان تعریف کنند و در آن پروژهها سرآمد باشند.
۶. اگر تاریخها و سالگردهای مهم را فراموش کردند ناراحت نشوید
در مقایسه آماری با سایر مشربها، احتمال اینکه خردگراها تاریخهای مهم در روابط عاطفی (مثل سالگرد ازدواج) را فراموش کنند بیشتر است! علاوه بر این در مورد هدیه دادن این احتمال وجود دارد که لزوماً آن هدیهای که شما انتظارش را دارید را برای شما تهیه نکنند. ممکن است هدیههای آنها مثل ایدهآلیستها (NF) خاص یا معنادار نباشد. این احتمال در مورد INTPها کمی بیشتر میشود، ممکن است آنها برای مراسمهای احساسیْ خودشان را به آب و آتش نزنند و زرق و برقهای متداول برای مراسم گرفتن، هدیه دادن، شمع روشن کردن و … را تدارک نبینند.
خصوصاً اگر از مشرب ابزارگرا یا آرمانگرا باشید ممکن است این رویکرد خردگراها شما را کاملاً ناامید کند. به ویژه اگر دنبال هدیههای غافلگیرکننده و هیجانانگیز (ابزارگراها) یا هدیههای از قبل فکر شده و رمانتیک (آرمانگرا) هستید.
اما نکته مثبت خردگراها این است که وقتی وارد رابطه عاطفی میشوند افرادی وفادار، باثبات و مسئولیتپذیر هستند، هر چند اهل چشموهمچشمی و خرید هدیههای دهنپرکن نیستند.
۷. آنها در مورد رابطه عاطفی نظریهپردازی میکنند
خردگراها به کیفیت رابطه عاطفیشان اهمیت بسیار زیادی میدهند و در این مورد وسواس و تیزبینی خاصی دارند. اگر با یک خردگرا در رابطه هستید نباید تعجب کنید که او با نگاهی تحلیلی و تئوریک در حال ارزیابی رابطه و چک کردن جنبههای مختلف آن است. آنها بر اساس تحلیلها و مطالعاتشان، در صورت لزوم تغییراتی در رابطه ایجاد میکنند تا سلامت و تداوم آن تضمین شود.
در صورتی که در رابطه عاطفی مشکل یا مسئلهای وجود داشته باشد، فرد خردگرا تمام تلاش خود را میکند تا آن مسئله را حل کند در غیر این صورت اگر رابطه از نظر آنها کارکرد مناسبی نداشته باشد، به رابطهشان با شما پایان خواهند داد.
رابطه عاطفی برای خردگراها نمایش احساسات نیست، آنها شریک عاطفیشان را ارزیابی میکنند و با نیازها و تعاریف خودشان از یک رابطه میسنجند و بعد در مورد ادامه دادن یا ندادن رابطه تصمیم میگیرند.
شاید بپرسید نیازهای اصلی NTها در یک رابطه چیست و آنها در یک رابطه عاطفی دنبال تحقق چه معیارهایی هستند؟ معمولاً NTها- غیر از نیازهای عمومی از رابطه- به دیالوگهای هوشمندانه و عمیق، وفاداری و ثبات، استقلال و شوخطبعی اهمیت میدهند. علاوه بر این اگر NTها بر این باور باشند که در یک رابطه عاطفی با پارتنرشان آیندهای ندارند در پایان دادن به آن رابطه تردید نمیکنند. چنین رویکردی ممکن است کمی توی ذوق بزند اما خردگراها معمولاً غرق در شور و شعف ابتدای رابطه نمیشوند و همواره عینیت و منطق تحلیلیشان را حفظ میکنند.
۸. آنها دنبال یک رابطه یا پارتنر «کامل» و بیعیب نمیگردند
این درست است که NTها به کیفیت رابطه اهمیت زیادی میدهند و در صورتی که احساس کنند آیندهای با یک شخص نخواهند داشت رابطه با او را متوقف خواهند کرد. اما این به معنی سختگیر بودن و کمالطلبی یا رویایی بودن NTها نیست. خردگراها آدمها را همانطور که هستند قبول دارند و نقص و اشتباه را امری نابخشودنی نمیدانند و از پارتنرشان انتظار کامل بودن ندارند.
نکتهای که در این خصوص باید به آن دقت کنید این است که نگاه NTها به جای تک تک جزئیات و خصوصیات به تصویر کلان از آدمهاست؛ تا زمانی که شریک عاطفی یک NT ملزومات کلی و اساسی را داشته باشد مشکل خاصی به وجود نمیآید. وقتی دغدغههای اصلی یک خردگرا در رابطه عاطفی برآورده شود، دیگر آنها به جزئیاتی مثل اینکه گاهی اوقات سر قرارها دیر میکنید یا گاهی اوقات لباس کثیفتان را داخل ماشین لباسشویی نمیاندازید اهمیت زیادی نمیدهند.
شاید برایتان جالب باشد که آرمانگراها (NF) عمیقاً دنبال این هستند که نیمه گمشدهشان را در رابطه عاطفی پیدا کنند. همان یک نفری که با او پیوندی ازلی و ابدی خواهند داشت. برخلاف آرمانگراها، خردگراها چنین اعتقادی ندارند و فکر نمیکنند که لزوماً برای هر کس «یک عشق ابدی» وجود دارد، به همین دلیل NTها رابطه را به دید یک سیستم میبینند که باید نقصهای احتمالی موجود در آن را پذیرفت و برای بهبودش تلاش کرد.
برای یک NT نقصهای جزئی همیشه قابل چشمپوشیاند، البته تا زمانی که به تصویر کلی سیستم آسیبی نرسیده باشد، این شیوهٔ منطقی NTها در برخورد با روابط عاطفی است. آنها معتقدند هرچیز که قابل بهبود باشد ارزش این را دارد که رویش زمان بگذارند، در غیر این صورت وقتشان را برای آن تلف نمیکنند.
امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]
۵ دیدگاه
سلام.به عنوان یه NT از این مقاله بسیار طرفداری میکنم واقعا اینکه کسی بخواد خیلی عاطفی باشه در مواجه با من زجر اوره چون لذتی چندانی برای من نداره از طرفی نمیشه بگیم یبار خوب برخورد کنیم و تو ذوق طرف نزنیم چون همین باعث تکرر کار طرف مقابل میشه. فراموشی مناسبت ها هم انصافا خیلی منطقیه ، از نظر من فایده ای نداره مغز ادم با همچین اطلاعاتی پر بشه. همچنین باید طرفین جوری همو انتخاب کنن که به یه اندازه برای کار ارزش قایل باشن. یک رابطه بدون ساختار بندی و نگاه به آینده واقعا میتونه فجیع باشه، ولی این قضیه مثل مانع عمل میکنه ، بدون داشتن تصویر روشن و به صرف علاقه اولیه نمیشه جلو رفت
منم یه ارمانگراهستم که با یه فردخردگراازدواج کردم و ازهمون روزاول رفتاراش برام عجیب و غیرقابل درک بود کم مونده بود بعد چند ماه شاخام بزنه بیرون . اخرش هم بعدازحدودیکسال به طورناگهانی از من جداشد و من روبایک دنیا سوال بی جواب تنهاگذاشت. حتی نگفت برای چی ازمن جدامیشه اونم شخصیتی مثل من که از نوع حامیه و ازارش به احدی نمیرسه.
ازدوستان خواهش میکنم قبل از ازدواج حتما باشخصیت طرفتون اشنا بشید و با اگاهی وارد رابطه بشید.
سلام. خیلی خوب و مفید و کاربردی
من یه مشکل اساسی دارم، ترجیح سوم یعنی T/F مابینی دارم، یعنی هم T هستم و هم F؛ حتا چندین بار هم که تست دادم گاهی T با شدت خیلی خیلی ضعیفی بر F غالب بود و گاهی برعکس F بر T غالب بوده. حتا تووی خوندن مطالب INTJ یا INFJ؛ در مورد خوصیاتی که درباره ترجیح سوم میگه، تقریباً همه خصوصیات جفت TوF رو دارم.
یک جورایی این تناقض و تضاد درونی اذیتم میکنه؛ اینکه نه رومی روم نه زنگی زنگ… باعث میشه تکلیف رو با خودم ندونم.( حتا جواب تست غلبه طرفی مغز هم این اومد که دونیمکره به یک اندازه مسلط هستند)
آیا این خصوصیت بینابینی خوبه؟ یا باید سعی کنم به طرف یک قطب حرکت کنم؟
سلام به شما دوست گرامی
ممنون که با تیپشناسی نوین همراه هستید.
در خصوص تست MBTI این نکته را به یاد داشته باشید که نتیجه حاصل از تست، لزوماً قابل اعتماد نیست و نیاز به ارائه تفسیر دقیق از جانب مربی یا متخصص دارد تا ابهامهای ناشی از آن برای شما برطرف شود. با مطالعه بیشتر یا با دریافت نظر کارشناس و بررسی عمیقتر قادر خواهید بود تیپ واقعی خودتان را شناسایی کنید. علاوه بر این در نظر داشته باشید که شاخصهای عددی ترجیحات (PCI) که در آزمونهای معتبر MBTI ارائه میشود، تنها میزان شفاف بودن استفاده از ترجیح را برای خود کاربر نشان میدهد و مفهوم قویتر بودن یا ضعیفتر بودن ترجیحات را ندارد.
پیروز باشید
سلام ممنون از مقاله خوبتون… باتوجه به مقاله خصوصا قسمت اخر ک به مقایسه ارمان گراها و خردگراها در عشق و ازدواج پرداخته میخواستم نکته ای ک درمورد خودم متوجه شدم بگم… از قبل میدونستم ک تیپ شخصیتیم enfp یک ارمانگرا هستم ، اما بعد از خواندن مقاله متوجه شدم ک تحت تاثیر نیروی خردگرا ک ادمهای نزدیک به من مثل پدر و دوست صمیمی ام باشه هستم… در نتیجه برا تصمیم و انتخاب شریک عاطفی ابتدا با نیروی خردگرا جلو میرم ولی در تصمیم نهایی نیروی خودم ارمانگرا غلبه میکنه … ایا این ریکشن عجیبه؟ غیر عادیه؟ چه راه حلی پیشنهاد میکنید ک بتونم به ارمانگرایی خودم غلبه کنم و خرد گرا تصمیم بگیرم؟