مطالب پیشنهادی:

یک ESTJ در ارتباطاتش باید به چه نکاتی توجه کند؟

زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۴ دقیقه

به طور کلی ESTJها افرادی هستند که به راحتی در جایگاه «رئیس» قرار می‌گیرند، به این معنی که امر و نهی کردن برای این تیپ راحت است و به خوبی می‌توانند هدایت افراد را بر عهده بگیرند.

مثلاً فرض کنید قصد دارید یک صبح جمعه با دوستانتان به کوه بروید، اگر در بین شما یک ESTJ وجود داشته باشد به راحتی برنامه‌ریزی این سفر یکروزه را به عهده می‌گیرد و همه جزئیات از جمله خرج و مخارج، نقش اجتماعی هر کس در این سفر و مواردی مثل این‌ها را به خوبی مدیریت می‌کند.

[box type=”tip” radius=”5″]یک نکته مهم در مورد این تیپ این است که ESTJها کاملاً متوجه اتفاقات و رویدادهای واقعی و بیرونی هستند و حواسشان به واقعیت‌ها و کارهای ریز و درشتی که باید انجام شود هست.

برای این تیپ مهم است که خیالشان از اینکه همه چیز طبق برنامه‌ریزی پیش می‌رود راحت باشد. ضمنا ESTJها روی مقررات و توافق‌هایی که از قبل انجام شده نیز تأکید زیادی دارند و عموماً مطابق با همان چارچوب‌های عرف و رایج پیش می‌روند.

به همین دلیل اغلب در موقعیت‌های مدیریت یا رهبری قرار می‌گیرند تا بهتر بتوانند نتیجه باورها و اعتقاداتشان را در عمل ببینند. آن‌ها دوست دارند عملیاتی شدنِ خواسته‌هایشان را به چشم ببینند.

[box type=”tip” radius=”5″]یک ESTJ دیدگاه‌ها و نظراتش را به راحتی و با اطمینان بیان می‌کند و در مورد نیت‌ها و خواسته‌های درونی‌اش صادق و شفاف است.

آن‌ها به راحتی به دیگران بازخورد می‌دهند، خصوصاً اگر اشتباهی از جانب دیگران ببینند سعی می‌کنند این نقص را به او گوشزد کنند.

منش و شیوه آن‌ها در گفتار و رفتار صریح و شفاف است و از این طریق خیالشان راحت است که منظورشان به درستی توسط دیگران فهمیده می‌شود و در نهایت کارها و مسئولیت‌ها به درستی انجام خواهند شد.

اما نکته‌ اینجاست که روش صریح و شفاف ESTJها و تمرکز آن‌ها روی قوانین، مقررات و مسئولیت‌ها ممکن است باعث شود چندان به لحن و نحوهٔ انتقال پیامشان به دیگران توجه نکنند و خصوصا عواطف دیگران را در این بین لحاظ نکنند.

خیلی ساده است: در حالت عادی (و در وهله نخست) یک ESTJ به این فکر نمی‌کند که «نکند حرفی که می‌خواهم بزنم یا خواسته‌ای که از این کارمند دارم برای او خوشایند نباشد.»

[box type=”tip” radius=”5″]این تیپ ممکن است در نحوه بیان و انتقال منظور خودش، احساسات، عواطف و خوشایند دیگران را در نظر نگیرد و در نتیجه گاهی اوقات به طور ناخواسته باعث ناراحت شدنِ دیگران شود.

این موضوع خصوصا هنگام بازخورد دادن به دیگران برای ESTJها پیش‌ می‌آید. آن‌ها ممکن است به دیدگاه‌ها و عقاید دیگران کاری نداشته باشند و خیلی راحت و بی‌پیرایش حرف و نظر خودشان را بیان کنند و از این رو باعث دلگیر شدن برخی از همکاران یا دوستان و اطرافیانشان شوند.

البته خود ESTJها اصلاً قصد یا نیت ناراحت کردن دیگران را ندارند و حتی از دلگیر شدن دیگران تعجب می‌کنند. اما به هر حال اگر حفظ روابط و پایدار ماندن دوستی‌ها برای این تیپ مهم است لازم است مهارت همدلی و هنر انتقال پیام را تمرین کنند.

ESTJها دوست دارند در رأس امور باشند اما باید دقت کنند که رهبری تأثیرگذار لزوماً به معنای یک گوشه‌ ایستادن و امر و نهی کردن نیست؛ بلکه یکی از مهارت‌ها و توانمندی‌هایی که یک رهبر باید بر آن مسلط باشد «همدلی» است.

اینجا لازم است کمی در مورد تفاوت میان همدلی و همدردی صحبت کنیم. همدردی به معنی فهمیدن احساسات و نیازهای دیگران است. اما در همدلی، ما یک قدم جلوتر می‌رویم و علاوه بر فهمیدن احساس و خواسته‌ٔ دیگران، سعی می‌کنیم خودمان را جای آن‌ها بگذاریم و از زاویه دید آن‌ها به مسئله نگاه کنیم.

مهارت همدلی به ما کمک می‌کند طوری به مسئلهٔ دیگران نگاه کنیم که انگار مسئلهٔ خودِ ماست و خودمان درگیر آن هستیم.

*-* *-* “۴۵”]

چرا لازم است همدلی کنیم؟

در این پژوهش بیان شده که همدلی ارتباط مستقیم با عملکرد مثبت شغلی دارد. بر اساس این تحقیق مدیرانی که در محل کار در همدلی کردن با سایرین بهتر عمل می‌کنند، از نظر مافوق‌هایشان افراد شایسته‌تر و توانمندتری هستند و علاوه بر این، کارمندانی که مدیر آن‌ها مهارت همدلی را بلد است، عملکرد اجرایی بهتری دارند چون به او اعتماد دارند.

در پژوهشی دیگر، محققان به این نتیجه رسیدند که همدلی کردن می‌تواند کیفیت همکاری ما با سایرین را افزایش دهد و منجر به خروجی‌ها و نتایج بسیار بهتری نسبت به حالت عادی شود. دلیل این امر این است که در فضایی که همدلی وجود دارد، احتمالاً ما در تفسیرِ نیات دیگران بهتر و آسوده‌تر عمل می‌کنیم. به عبارت دیگر فضای اعتماد بین افراد حاکم است.

علاوه بر این‌ها در تحقیقاتی که انجام شده مزایا و منفعت‌های دیگری نیز برای همدلی بیان شده است که این موارد را در قسمت آینده مورد بررسی قرار خواهیم داد.

[divide]

امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]

[divide]

مشارکت شما: در مورد خودتان به این موضوع فکر کنید: آیا تجربه کار کردن در محیطی را داشته‌اید که همدلی بین اعضا جریان داشته باشد؟ برعکس آن، به این فکر کنید که در فضایی که همدلی وجود ندارد و در نتیجه اعتماد پایین است کار کردن چه حس و حالی خواهد داشت؟ تفاوت بین این‌ها در مورد خودتان چیست؟ آیا واقعاً این تفاوت در عملکرد شما تأثیرگذار است؟

[ تیپ‌شناسی نوین ]

گروه تیپ‌شناسی نوین (تایپ‌شناسی) به سرپرستی آرسام هورداد به ارائه آموزش‌های نوین خودشناسی و توسعه فردی می‌پردازد

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۱ دیدگاه

  • فاطمه گفت:

    من يكestj هستم
    دقيقا مواردي كه تو مقاله بود با من منطبقه
    و مخصوصا قسمت همدلي
    من با توجه به شغل پرستاري كه دارم تونستم با همدلي اون نقايصي كه فرموديد در خصوص رك و صريح بودن و تا حدود زيادي درطرف كنم
    البته اين بيشتر در محيط كاري هست ولي تو روابط عاطفي يه مقدار صراحت لحجه و رك گوييم بيشتر نمود داره كه معمولا مشكل ساز ميشه برام