زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۵ دقیقه
راهکارهای مدیریت و کنترل خشم برای تیپ شخصیتی ISFJ
شاید عجیب به نظر برسد، اما گاهی اوقات ویژگیهای مثبت و نقاط قوت یک فرد میتواند تبدیل به پاشنه آشیل همان فرد شود. مثلاً تیپ شخصیتی ISFJ را در نظر بگیرید.
در حالت عادی ISFJها افرادی سختکوش، وفادار و محافظهکار هستند. این تیپ مسئولیتهایش را بسیار جدی میگیرد و برایش مهم است که به تعهداتش پایبند بماند و به قولهایش وفا کند.
برای این تیپ مهم است که کارهایش را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. به همین دلیل حواس آنها کاملاً به جزئیات و ریزهکاریها جمع است و مراقبند تا موقع انجام کار چیزی را از قلم نیندازند.
آنها عاشق خانواده و نزدیکانشان هستند و با دقت مراقبند تا همه نیازهای افراد خانواده را برآورده کنند. از طرفی داشتن تفاهم و اتفاق نظر در روابط برای این تیپ بسیار مهم است.
[box type=”tip” radius=”5″]همه این موارد جزو ویژگیهای مثبت و ارزشمند تیپ ISFJ هستند، اما با این حال وقتی این تیپ به هر دلیلی از حالت عادی خارج میشود و تعادلش را از دست میدهد همین ویژگیهای مثبت به ضرر این تیپ عمل میکنند و او را آماده یک طوفان احساسی میکنند.
مشکل اینجاست که ISFJها گاهی اوقات ممکن است بیش از حد از خودشان کار بشکند و بیش از حد در مورد موضوعات مختلف نگران باشند و بار سنگین مسئولیتهای مختلف (و بیربط) را به دوش بکشند.
یک ISFJ ممکن است از این هم فراتر برود و کاملا چشمش را بر نیازها و احساسات شخصی خودش ببندد و از آنها صرفنظر کند تا بتواند دیگران را راضی و خوشحال نگه دارد.
در چنین شرایطی ISFJها یک زندگی پر فشار و پر تنش را تجربه میکنند چون مدام دنبال سرویس دادن و رسیدگی به دیگران هستند و در نتیجه خودشان را از لذت زندگی در زمان حال محروم میکنند.
همین تنشها و حرص و جوشها به مرور زمان ممکن است به شکل دردهای مزمن مفصلی بروز کند و رفته رفته احتمال حملات قلبی را هم افزایش خواهد داد، بنابراین توجه به آن موضوع بسیار مهمی است و به سلامت ISFJها برمیگردد.
–
بهترین روش تعادل داشتن است
فرقی ندارد تیپ شخصیتی شما چیست، در هر صورت «تعادل» بهترین روش است. استفان کاوی در کتاب ارزشمند «هفت عادت مردمان موثر» در مورد اهمیت تعادل در زندگی توضیح میدهد.
در عادت هفتم با عنوان «ارهتان را تیز کنید»، درباره این صحبت میشود که لازم است هر کدام از ما زمانهایی را به خلوت و تنهایی اختصاص دهیم و ببینیم کجای مسیر زندگی ایستادهایم و داریم برای زندگیمان چه کار میکنیم.
استفان کاوی اسم این کار را «بازسازی دوباره خود» میگذارد و معتقد است با این کار ظرفیت ما برای مدیریت و مواجه شدن با چالشهای اطرافمان افزایش مییابد.
البته ممکن است اجرا کردن این نکته و رسیدن به تعادل واقعی در عمل چالشهای خودش را داشته باشد و به سادگی اتفاق نیفتد. فقط زمانی اهمیت تعادل را در زندگیمان درک خواهیم کرد که سختیهای بیتعادلی را تجربه کرده باشیم.
[box type=”tip” radius=”5″]خصوصا سنین میانسالی زمان مناسبی برای فرد است که نگاهی به مسیری که تاکنون رفته بیندازد و از این پس بیشتر مراقب خودش باشد و تغییراتی در این راستا در زندگیاش ایجاد کند.
البته در مجموع فرقی ندارد که در ابتدای راه جوانیتان باشید یا اینکه به تازگی وارد مرحله میانسالی شدهاید، مهم این است که اهمیت این موضوع را درک کنید که رسیدگی بیش از اندازه به دیگران میتواند رفته رفته شما را خسته کند تا جایی که با خودتان و نیازهای خودتان بیگانه شوید.
در نتیجه زمانی را- هر چند کوتاه- در خلوت بگذرانید و به این فکر کنید که خودتان هم مهم هستید و باید برای خودتان هم کاری کنید. همین باعث میشود زندگی شادتر، سلامتتر و متعادلتری را به عنوان یک ISFJ تجربه کنید.
از طرف دیگر اگر در اطرافتان و در خانوادهتان یک ISFJ وجود دارد، خوب است که این ویژگیها را در او بشناسید و گاه و بیگاه به او کمک کنید تا زمان کوتاهی را به خودش اختصاص دهد و گاهی فقط برای خودش باشد.
او را تشویق کنید که اندکی از فشار کاریاش کم کند و کمی استراحت کند یا حتی کمی خوشگذرانی کند. چون معمولا به طور طبیعی به ذهن ISFJها نمیرسد که باید کمی هم استراحت کنند!
[divide]
امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]
[divide]
مشارکت شما: آیا شما چنین تجربهای داشتهاید که در اثر کمک کردن و رسیدگی بیش از اندازه به دیگران تحت فشار و استرس قرار بگیرید؟ برای رفع این موضوع چه راهکاری به ذهنتان میرسد؟ لطفاً با ذکر تیپ شخصیتیتان نظرات خودتان را در قسمت کامنتهای همین مقاله با ما و سایر دوستانتان به اشتراک بگذارید.
۷ دیدگاه
این مستله واقعا من رو دچار مشکل کرده و دردهای مفصلی در من بوجود اومده خواهش میکنم راهکار برای بتعادل رسیدن پیشنهاد بدید فکر میکنم مشکلم اینه شاید خودمون رو دوست نداریم همش نگران احساسات دیگرانم
سلام به شما بیتای گرامی
راهکار خاص برای تیپ شخصیتی ISFJ همان ایجاد تعادل در رسیدگی به نیازهای دیگران است، یعنی خودتان را هم ببینید و صرفاً برای دیگران زندگی نکنید.
راهکارهای عمومیتر هم روشهای مدیریت استرس است که امیدوارم بهزودی فرصت شود و به آنها بپردازیم، البته با جستجو در اینترنت نیز میتوانید مطالب خوبی پیدا کنید
موفق باشید
سلام .. با این آزمون متوجه شدم تیپ شخصیت من IsFJ هست اما احساس می کنم تا ۶-۷ سال پیش اینجوری نبودم.
آیا این امکانش هست که تیپ شخصیتی با توجه به محیطی که توش قرار می گیریم تغییر کنه؟
من قبلا ابزار گرا بودم و تیپ شخصیت م ISTP بود (مهندس کامپیوتر رشته تحصیلیم هست) و الان دبیر هستم
و الان خیلی سردرگمم
جدا از همه ی اینها مطالبتون عالی هست
با آرزوی بهترین ها
سلام فریال گرامی،
ممنونم که با ما همراهید.
محیط حتماً روی تقویت یا تضعیف ویژگیهای Type تأثیرگذار است.
البته فراموش نکنید تغییر بنیادین Type تقریباً غیر ممکن است، آنچه دچار تغییر و دگرگونی میشود معمولاً رفتار ماست.
برای شناخت تیپ MBTI بهتر است فقط به نتیجه آزمون اکتفا نکنید چون گاهی اوقات نتیجه آزمون دقیق نیست. ببینید آیا ویژگیهای تیپ در مورد شما صدق میکند یا خیر.
موفق باشید
من isfjهستم عالی بود دوست دارم بیشترتیپ خودم رو در موقعیت های مختلف بشناسم
متشکرم بسیار مفید بود
تیپ شخصیتی من هم isfj هست و واقعا نکاتی که اشاره فرمودید رو در زندگی روزمره لمس کردم بسیاری از اوقات نا خودآگاه نیاز و علایق سایرین رو به نیازهای خودم ترجیح میدادم و برای در آرامش بودن همه خودم رو مسئول میدونستم. سعی کردم با درک آسیب های این ویژگی حد تعادل رو رعایت بکنم?
سلام به شما زهرای گرامی،
ممنون که با تیپشناسی نوین همراه هستید و تبریک بابت اینکه تلاش میکنید برای برقراری تعادل بین رسیدگی به نیازهای خودتان و اطرافیان.
موفق و پیروز باشید