زمان لازم برای مطالعه این مقاله: ۶ دقیقه
از قسمت قبلی مبحثی را آغاز کردیم تحت عنوان «عوامل ایجادکننده استرس در تیپ شخصیتی ENFP» و سعی کردیم دلایلی که باعث ایجاد استرس در این تیپ میشود را بررسی کنیم.
در آن قسمت ۶ مورد را به عنوان دلایل ایجاد استرس در این تیپ مرور کردیم و در این مقاله میخواهیم این بحث را ادامه دهیم و ببینیم ENFPها موقع استرس چه رفتارهایی از خودشان نشان میدهند و چطور میتوانند به حالت عادی بازگردند.
علاوه بر این گفتیم که یکی از خصوصیاتی که ممکن است به طور بالقوه باعث ایجاد استرس و تنش در ENFPها شوند این است که این تیپ به طور طبیعی هوشیاری و حساسیت زیادی نسبت به احساسات دیگران دارد.
پیشنهاد سردبیر: روشهایی برای کنترل رفتار عجولانه و تکانشی در تیپ شخصیتی ENFP
به این معنی که ممکن است انتقادهای دیگران را به صورت شخصی به دل بگیرند و واقعاً ناراحت شوند. حساس بودن به خودیِ خود یک ویژگی منفی نیست، اما در صورتی که کار به جایی برسد که شخص با کوچکترین انتقادی ساعتها خودش را مشغول کند و درگیری ذهنی و احساسی نسبت به این موضوع پیدا کند، میتواند اثرات مخربی روی عزت نفس فرد بگذارد.
پژوهشهای بسیاری هم نشان میدهند که عزت نفس پایین به نوبه خودش میتواند منجر به احساس افسردگی شود.
از طرفی مسئلهٔ دیگری که ممکن است برای ENFPها مشکلساز شود این است که گاهی این تیپ در لطف کردن به دیگران زیادهروی میکند و ممکن است بیش از حد توان خودش برای دیگران مایه بگذارد یا مسئولیت قبول کند، در این صورت ENFPها دچار تنش و استرس ناشی از اجرای تعهدات و وظایفشان در قبال دیگران میشوند.
–
ENFPها موقع استرس چه رفتاری دارند؟
وقتی ENFPها تحت تنش و استرس قرار میگیرند، دیگر با آن فرد خوشاخلاق، اجتماعی، مهربان و همدل در حالت عادی مواجه نیستیم. بلکه در چنین شرایطی روحیه این تیپ به یک فرد بدعنق، بیش از اندازه احساسی، تدافعی و شلخته تبدیل میشود.
از نظر ذهنی هم وقتی ENFPها دچار استرس میشوند، از درون احساس تنش خواهند کرد، در برقراری ارتباطات با دیگران دچار مشکل میشوند، منزوی میشوند و حرف کسی را گوش نمیکنند.
در شرایط حادتر، ENFPها احساس میکنند در تلهای گرفتار شدهاند که رهایی از آن ممکن نیست، پس حالِ درونیشان بدتر و بدتر میشود. شروع به مقصر دانستن دیگران میکنند، کوچکترین اشتباه را به رخ دیگران میکشند، به شدت منتقد اوضاع میشوند و خیلی راحت عصبانی میشوند.
این رفتارها به نوعی فرایندی برای تیپ ENFP است که بتواند تسلطِ از دست رفته روی موقعیت خودش را دوباره به دست بیاورد.
برخی از ENFPها هم ممکن است به شدت درگیر نظم و روتین شوند و روی جزئیاتِ بیمورد حساسیت به خرج دهند: مثلاً به شکلی جدی و سختگیرانه از دیگران بخواهند که کارها باید به شیوهٔ دلخواه ENFP انجام شود.
از طرفی وقتی ENFPها وارد تنش و استرس میشوند اصلاً به اینکه خودشان هم در ایجاد این شرایط سهمی داشتهاند فکر نمیکنند و در واقع حاضر نیستند اشتباهات و خطاهای خودشان را ببینند.
پیشنهاد سردبیر: چهار عامل ایجادکنندهٔ استرس در INFJها و روشهای مقابله با این عوامل
آنها به نوعی حالت خود-فریبی روی میآورند و به این باور میرسند که خودشان به هیچ وجه مقصر نیستند و اشتباهی نکردهاند.
ENFPها در چنین شرایطی از درون احساس خالی بودن میکنند و توانایی قضاوت صحیح در مورد احساسات و عواطف خودشان را از دست میدهند.
[box type=”tip” radius=”5″]استرس در ENFPها ممکن است به شکل جسمانی و فیزیکی هم نمود پیدا کند، به صورتی که این تیپ دچار خستگیهای زیاد و تنشهای عضلانی را تجربه کند.
تمایل ENFPها به رسیدگی بیش از اندازه به دیگران باعث میشود این تیپ چشم بر روی نیازهای حیاتی خودش ببندد و نسبت به خودش کمتوجه شود، مثلاً ممکن است به خواب، استراحت و تغذیه خودش اهمیت کافی ندهد.
مشکل دیگر این است که ENFPها ممکن است متوجه نشوند که دچار استرس و تنش شدهاند، در نتیجه ممکن است اصلاً به فکر راه حل برای خروج از این وضعیت نباشند و تنها در صورتی که این استرس نمود جسمانی پیدا کند و مثلاً باعث بیماری آنها شود آن موقع به فکر راه چاره و مداوا میافتند.
–
ENFPها چطور میتوانند به خودشان کمک کنند؟
همان طور که تا به حال گفتیم، وقتی ENFPها دچار استرس میشوند به نوعی احساس میکنند در یک چرخهٔ منفی قرار گرفتهاند که مدام بر احساس افسردگیشان افزوده میشود و سعی میکنند راه خروجی از این وضعیت پیدا کنند.
مکانیزمهای ENFPها برای به دست آوردن تسلطِ از دست رفتهشان هم معمولاً وضعیت را بدتر میکند، مثلاً اینکه خودشان را منزوی میکنند، بیشتر کار میکنند و مدام از دیگران انتقاد میکنند طبیعتاً کمکی به بهتر شدن وضعیت نمیکند.
با این حال، همه این نشانهها را گفتیم که بگوییم برای خارج شدن از چرخهٔ معیوب استرس راه حلهایی هم وجود دارد.
در ادامه این مقاله با هم راهکارها و نکاتی را بررسی میکنیم که به کمک آنها میتوانید مدیریت بهتری روی استرستان داشته باشید.
پیشنهاد سردبیر: مطالعه ادامه این مقاله
مشارکت شما: موقعی که دچار استرس میشود معمولا از چه راهکار یا راهکارهایی برای خروج از این حالت استفاده میکنید؟ همین پایین و در قسمت نظرات ایدههایتان را برای ما و سایر دوستانتان بنویسید.
۱۱ دیدگاه
سلام من enfp هستم و ۱۵ سالمه و به طور وحشتناک استرس دارم جوریه که حتی اگه یک روز هیچ کاری برای انجام دادن نداشته باشم بازم استرس دارم خیلی بخاطر استرس اذیتم دوستی هم ندارم که باهاش وقت بگذرونم و تمام درد و دلام از بین برن کلا تو شرایط بد روحی قرار گرفتم و نمیدونم چیکار کنم
سلام، من حامدم ۱۸ سالمه و ENFP هستم!
برای اولین بار این تجربه رو کسب کردم که با تمامی دیدگاه ها احساس نزدیکی خیلی زیاد پیدا کردم، جوری که انگار مطلب رو من نوشته بودم…
متاسفانه توی دوره خوبی به سر نمیبرم و از همه چیز شاکیم، به حدی که روزی یک بار حداقل گریه میکنم، واقعا حالم خوب نیست و دلایل مختلفی داره که همینجور رو هم چیده شدن و هنوز توشون گیر کردم، گاهی اوقات به مرگ هم فکر میکنم، وقتی میبینم همه ناراحتن برام و گریه میکنن خیلی لذت بخش میشه، الان که اینو گفتم به این فکر افتادم که شاید بخاطر تنهاییمه، البته که با فامیل و خانواده وقت میگزرونم ولی اونی که احساس میکنم باید باشش نیستش، منزوی افتادم گوشه ی اتاق و همش فیلم و سریال میبینم و سیگار میکشم، قول داده بودم ترک کنم اما بازم دارم میکشم، شده ی درد دیگه رو دردام، دوست ندارم اینقدر انتقاد کنم و حال همه رو بد کنم، اما تنها راه خالی شدنم اینه که خودمو بدون سانسور خالی کنم، تنها چیزی که این روز ها بهم امید میده اینه که اینم میگذره و گذراست، با توجه به اینکه روحیه ام ثابت نیست شاید با ی موفقیت یا دستاورد بتونم دوباره شاد باشم، وقتشه که دوباره خودم رو پیدا کنم و پر انرژی تر باشم و روی هدف خاصی تمرکز کنم، دوستای خوب و مثبت داشته باشم و اینقدر حساس نباشم، به امید اینکه حال همه ی ENFP ها خوب باشه:)
درود حامد عزیز،
متأسفم بابت شرایط دشواری که در اون قرار دارید و براتون روزهای بهتری رو آرزومندم.
حضور فعال در اجتماع، معاشرت با دوستانی که همفکر و همفاز شما هستند، مشغول شدن به فعالیتی که به شما احساس مفید و مؤثر بودن بده و همچنین یادگیری مهارت میتونه به شکل قابل توجهی در بهبود حالتون مؤثر باشه.
من یک enfp نوزده ساله هستم و این مقاله به شدت درست هستش،من توی دوران دبیرستانم استرسم شروع شد و هنوز ادامه داره،بخاطر کرونا روابطم به شدت محدود شده و از شخصیت واقعیم خیلی فاصله گرفتم،اصلا اون فرد شاداب و خندون نیستم، صبح تا شب تو اتاقمم و کاری از پیش نمیبرم و ایده های خفنی دارم ولی عملیشون نمیکنم و روی رابطم با اعضای خانوادم هم اثرات خیلی منفی گذاشته بصورتیکه خیلی سریع و بخاطر دلایل مسخره عصبانی میشم و خیلی لجوج شدم،با وجود دونستن همه اینها میلی به برقراری ارتباط با افراد نزدیکم رو هم ندارم و اوصاعم هی داره بدتر میشه
سلام آقای هورداد
بنده یک entp هستم. هر چه توی سایتتون گشتم، نتوستم مطلبی در مورد رفتار entp ها در هنگام استرس پیدا کنم. آیا اونا هم مثل enfp ها در هنگام استرس رفتار انتقادی از خود نشون می دهند و توی این چرخه قرار می گیرند؟! یا همچنان کارکرد انتقادی به خود می گیرند؟! من که به شخصه به شدت روی جزئیات تمرکز می کنم و از بقیه انتقاد می کنم. خوشحال میشم یک کمک جزئی کرده باشید. ممنون
سلام به شما علی گرامی
بله، دقت ذرهبینی روی بعضی از جزئیات دنیای بیرون موردیه که معمولا ENTPها هم تحت فشار و استرس دچارش میشن. البته این تنها الگو نیست و ممکنه رفتار فرد تحت تنش و فشار اشکال مختلفی به خودش بگیره.
شاد و موفق باشید
سلام من enfp هستم
الان دقیقا تو همین چرخه ک اینجا نوشته هستم احساس میکنم ته چاه هستم?
هر راهکاری در نظر میگیرم نمیدونم چطور ازین چرخه بیرون بیام ?
من پارسال امتحان جامع دادم الان یکسال بیشتره که دراین چرخه ام و نتونستم بیرون بیام وبه کارام رسیدگی کنم?? از همه زودتر امتحان دادم سریع استاد راهنما و مشاور گرفتم در طول ترمهای درسی خیلی خوب میخوندم معدلم بالای ۱۸ونیم بود با اینکه ذهن اشفته ای داشتم ولی ب یکباره تمام زندگیم ایست کردومن هروز احساس میکنم کاری ازم برنمیاد??
ممنون میشم راهکار بدین
سلام به شما آیدای گرامی،
ممنون که تجربهتان را بازگو کردید. در قسمت آینده این مقاله وارد راهکارها خواهیم شد و دقیقتر این موضوع را بررسی خواهیم کرد.
اما به عنوان یک کلید برای خروج از چنین شرایطی در مرحله اول باید سعی کنید اولویت اهداف و ارزشهای اصلیتان را در زندگی مشخص کنید و به هر هدف بر اساس اهمیت و اولویتی که در زندگیتان دارد زمان اختصاص دهید.
نکته دیگر خروج از چرخه تحلیل و بیش از اندازه آنالیز کردن امور است. سعی کنید خودتان را مشغول فعالیتهایی کنید که نتیجه روشن و ملموس برای شما دارد. به مرور زمان از این چرخه تحلیلِ تمام نشدنی فاصله خواهید گرفت.
پیروز باشید
سلام
به عنوان یک ENFP چندتا پیشنهاد دارم:
۱٫ اتفاق پیش آمده حتماً در زمان یا پیروی یک رخداد مشخص ایجاد شده پس با کنکاش ذهنی که یکی از مشخصات بارز ENFP هست ریشه ایراد رو مشخص کنید. (دلیل بروز وضعیت موجود را کشف کنید)
نکته: پیشنهاد میشه یک دل سیر برونگرایی کنید یعنی یک دوست یا آشنای قابل اطمینان را پیدا کنید و در خصوص مشکل پیش آمده صحبت کنید. حتما به مکاشفه درونی شما کمک بسزایی می کند و آرامش پیدا خواهید کرد.
۲٫ در این مرحله من ریشه رخداد پیش آمده را به اصطلاح خودم نوازش میکنم یعنی دلایل را پذیرا میشوم یعنی عاملی را که در گذشته وجود داشته و نمیتوانستم تغییری در آن بدهم می بخشم ، دقت کنید در این مرحله از قضاوت کردنِ خود و دیگران در آن پیش آمد پرهیز کنید.
۳٫ بلافاصله شروع به تعریف پروژه جدیدی کنید که حتماً مانند همه ENFP ها در مدت زمان کوتاهی عاشق پروژه های جدیدتان خواهید شد و اتفاقات گذشته را فراموش میکنید.
موفق باشید
سلام من یک enfp هستم مثل همه enfp ها از دادن نظرم و شرکت در بحثها لذت هم می برم.
در خصوص استرس کاملا با این مطلب موافقم و جالبه بدونید که دردهای عضلانی از رایجترین حالتهای بالا رفتن استرس در این تیپ شخصیتی هست. من معمولا ترجیح نمیدم که در زمان مواجهه با استرس در انزوا باشم در این وضعیت دنبال یک گوش شنوا میگردم و یک دل سیر برونگرایی میکنم (آخه من کلا با حرف زدن فکر میکنم?) بعد از اینکه کاملا تخلیه شدم و البته تا اندازه ای دلداری گرفتم پی میبرم که بیش از حد در افسردگی فرورفتم و از این به بعد فرآیند خارج شدن از بحران آغاز میشه.
راستی من یک دوست istj دارم که معمولا شنونده و رازنگهداره خوبیه و بهش پناه میبرم? و با توجه به خصلتهای کاملا متفاوت بهم کمکهای زیادی میکنه.
اقلب راه حلها جلوی چشمم هست که نمیبیمش یا میبینم و بخاطر پشت گوش اندازی تصمیماتم رو عملی نمیکنم که این خودش استرس رو افزایش میده.
دیدن جزئیات بیشتری از رخدادها و قطعیت در تصمیم گیری و البته برونریزی بیشتر افکار، به خارج شدن از استرس بینهایت کم میکنه.
ممنونم که تجربهتون را گفتید، نکات جالبی را اشاره کردید.