پنج غول درون‌گرای دنیای کارآفرینی- قسمت اول

زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۴ دقیقه

مقاله زیر ترجمه یکی از نوشته‌های مشهور Kara Foran مدیر بازاریابی محتوا در شرکت AfterCollege است. در این مقاله با پنج کارآفرین بسیار موفق دنیای کسب‌و‌کار آشنا می‌شویم.

نکته جالب این جاست که این پنج کارآفرین همگی درون‌گرا هستند. عنوان اصلی مقاله این است: «پنج درون‌گرای بسیار موفق و دلیل موفقیت آن‌ها» با هم این مقاله را می‌خوانیم:

ما در عصر پیشتازی درون‌گرایان زندگی می‌کنیم. مشاغل درون‌گرایانه این‌ روزها به توفیقات چشمگیری دست پیدا کرده‌اند.

اگر در شش ماه گذشته سری به اینترنت زده باشید، حتماً متوجه شده‌اید که اخیراً یک کلیدواژه در سایت‌هایی مثل Business Insider، The Huffington Post و Forbes به شدت دارد تکرار می‌شود. آن کلیدواژه «هوش عاطفی» است.

آن طور که روان‌شناسان می‌گویند شاخص‌های هوش هیجانی شامل موارد زیر است: توانایی مشاهده و درک احساسات دیگران، گوش دادن فعال، خودآگاهی احساسی و هیجانی و توانایی کنترل کردن این احساسات و هیجان‌ها.

جالب این جاست که این روزها بسیاری از رهبران درون‌گرا یا با تیم‌هایی همکاری می‌کنند که هوش عاطفی بالایی دارند یا این که خودشان به طور مستقیم روی پرورش این مهارت کار می‌کنند. در واقع این کلید موفقیت یک رهبر درون‌گراست.

در ادامه پنج نمونه از این رهبران درون‌گرای فوقِ موفق در دنیای کسب‌و‌کار را می‌بینید که هوش عاطفی‌شان آن‌ها را به این موفقیت‌های چشمگیر در عرصه کسب‌و‌کار رسانده است.

۱. وارن بافِت- مؤسس Berkshire Hathaway

وارن بافت در آمریکا به عنوان مشهورترین رهبر مالی و فردی بشردوست شناخته می‌شود. اما فقط تعداد کمی از مردم می‌دانند که «درو‌ن‌گرا بودن» یک عامل حیاتی برای موفقیت بی‌نظیر او بوده است.

وارن بافت سازمانی را رهبری می‌کند که بر پایه تمرکززدایی از خودش بنا شده است. استراتژی‌ای که معمولاً مورد علاقهٔ رهبران درون‌گراست.

در واقع وارن بافت معمولاً عقب می‌نشیند و اجازه می‌دهد کارمندان و سرمایه‌گذاران کارشان را انجام دهند. البته این به معنی در دسترس نبودنِ او نیست.

او همیشه برای مشورت دادن به کارمندانش حاضر و آماده است، اما در عین حال اعتماد بالایی به افراد و شرکت‌های زیرمجموعه خودش دارد و می‌داند آن‌ها از عهده کار برمی‌آیند. در نتیجه استقلال عمل زیادی را به مدیران اجرایی شرکتش داده است.

علاوه بر این، وارن بافت اصراری به برگزاری جلسات و گرد‌هم‌آیی‌های شلوغ برای تبادل اطلاعات که معمولاً نظم سازمان را بر هم می‌زند ندارد. بلکه او کارمندانش را بیشتر تشویق به مطالعه و پژوهش شخصی می‌کند تا از این طریق از سازمان‌های رقیب پیش بیفتند.

اما مهم‌ترین خصوصیات درون‌گرایانه وارن بافت که باعث موفقیت و پیشتازی او و سازمانش شده است این است که او می‌تواند برای مدتی طولانی روی تحقق اهداف بلند-مدت تمرکز کند.

درون‌گراها متفکران بلند-مدت هستند. به این معنی که می‌توانند برای مدتی طولانی یک ایده را در سر بپرورانند و به جوانب مختلف آن فکر کنند. عموماً این تمرکز بلند-مدت پاداش‌های قابل توجهی هم برای آن‌ها خواهد داشت.

همان‌طور که سوزان کین در مورد وارن بافت گفته است: «او روی ارزش‌ها سرمایه‌گذاری می‌کند و اعتقادی به تصمیم‌های آنی و تکانشی و موفقیت‌های یک-شبه و بدون تلاش ندارد.»

۲. لری پیج (Larry Page)- هم‌بنیان‌گذار و مدیر ارشد گوگل

تا قبل از لری پیج برای کم‌تر کسی واژهٔ «مدیر ارشد درون‌گرا» یک واژه پذیرفته‌شده بود. در واقع کسی تصور نمی‌کرد یک فرد در عین حال هم درون‌گرا باشد و هم بتواند مدیریت اجرایی یک شرکت و سازمان بزرگ را بر عهده بگیرد.

اما لری پیج نه تنها این باور غلط را شکست بلکه باعث شد افراد بپذیرند که «مدیر ارشد درون‌گرا» می‌تواند یک دارایی گران‌بها برای سازمان باشد.

لری پیج را عموماً به واسطه نوآوری‌هایش می‌شناسند. او یک رهبر آزاد اندیش در حوزه کسب‌و‌کار است که به برابری حقوق افراد اعتقاد فراوان دارد. در حوزه کسب‌و‌کار نگاه او به رهبری سازمان تا حد زیادی مشابه وارن بافت است و در نتیجه استقلال کاری زیادی به مدیران زیر دست خودش اعطا می‌کند.

در قسمت آینده در مورد سه رهبر درون‌گرای دیگر صحبت خواهیم کرد و به طور مختصر مدل رهبری آن‌ها را نیز با هم مرور می‌کنیم.

استیو وزنیاک، مارک زاکربرگ و ایلان ماسک سه کارآفرینی هستند که در قسمت آینده بیشتر در مورد آن‌ها و سبک رهبری مخصوصشان (رهبری درون‌گرا) صحبت می‌کنیم.

ضمن این‌که در نظر داریم در آینده مطالب بیشتری را در خصوص سبک‌های مختلف رهبری کسب‌و‌کار، خصوصاً مدل‌های مختلف رهبری تیپ‌های شخصیتی در سایت منتشر کنیم که این مطالب می‌تواند برای کسانی که قصد شروع یک کسب‌و‌کار و یا تیم‌ سازی را دارند مفید و مؤثر باشد.

قسمت بعدی: پنج غول درون‌گرای دنیای کارآفرینی (قسمت دوم)