زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۵ دقیقه
در قسمتهای قبلی گفتیم که تیپ شخصیتی دلیل و بهانه مناسبی برای شانه خالی کردن از مسئولیتهای مختلف نیست. اینکه من ترجیح درونگرا یا برونگرا دارم دلیلی بر این نیست که بعضی از نقاط ضعف خودم را توجیه کنم.
در واقع گفتیم که تیپ شخصیتی دلیل مناسبی برای بهانهجویی نیست. در قسمتهای قبلی در مورد ترجیح کسب انرژی، دریافت اطلاعات و تصمیمگیری صحبت کردیم و در این قسمت که بخش پایانی این مبحث است میخواهیم در مورد ترجیح سازماندهی به دنیای بیرون صحبت کنیم.
بنابراین اگر قسمتهای قبلی را مطالعه نکردید میتوانید از فهرست پایین همین مقاله به بخشهای قبلی نگاهی بیندازید.
۷. بهانههای رایج افراد انعطافپذیر (P)
بهانههای رایج افراد انعطافپذیر میتواند شامل موارد زیر باشد:
۱. من انعطافپذیر (P) هستم و در نتیجه دوست ندارم/ نمیتوانم از قبل برای پروژههای پیشِ رو برنامهریزی کنم.
۲. چون انعطافپذیر (P) هستم، پس طبیعی است که نتوانم خیلی سریع تصمیم بگیرم.
نمود بهانهجوییهای بالا را حتما زیاد دیدهایم. از برنامهنویس سازمان خواستهایم تاریخ نهایی تحویل پروژه سایت را به ما اعلام کند اما مدام طفره میرود و میگوید باید ببینیم چه پیش میآید! یا قرار است یکی از دوستانم خبر نهایی آمدن یا نیامدنش را به کوهنوردی صبح جمعه اعلام کند، اما مدام تصمیمگیری نهایی را به تاخیر میاندازد و ما را هم بلاتکلیف کرده است.
وقتی هم به او اعتراض میکنیم و میگوییم لازم است از قبل برنامهریزی کنیم و در نتیجه تعداد افرادی که قرار است بیایند برای ما مهم است، میگوید چه انتظاری از من داری؟! من یک P هستم و نمیتوانم خیلی سریع تصمیم بگیرم!
اینها بهانههای رایجی است که افراد ناآگاه از شخصیتشناسی MBTI بسیار آنها را به کار میبرند. اما لازم است هوشیار باشیم و همان طور که بارها گفتهایم استفادهای حرفهای از این ابزار مفید داشته باشیم.
در چنین مواقعی اگر خودتان معمولا اسیر این بهانهجوییها میشوید یا کسانی را میشناسید که P بودن را مترادف با دو مورد بالا میبینند، بهتر است این دیدگاه اشتباه را با دیدگاههای صحیح زیر جایگزین کنید:
۱. به طور آگاهانه برنامهریزی کنید و مهارت برنامهریزی را در خودتان تقویت کنید
دقت کنید اصلا لازم نیست شما به عنوان یک P دقیقا مدل یک ISTJ برنامهریزی کنید و به همان شیوه برنامهتان را عملی کنید. این اشتباه است. اما لازم است حتما به شیوه خودتان، برای کارها و پروژهها برنامهریزی کنید.
انعطافپذیر بودن (P) به معنی ناتوانی در برنامهریزی نیست. نباید فکر کنیم Pها کلی مسئولیت دارند و آن قدر سردرگم هستند که نمیدانند این مسئولیتها را از کجا باید شروع کنند و به کجا باید برسند.
اگر P هستید برنامهتان را روی یک صفحه کاغذ بنویسید و تمام کارهایی که لازم است انجام شود را زیر هم ردیف کنید. همین میزان برنامهریزی و اینکه بدانید طی روزهای آینده لازم است چه کاری انجام دهید کافی است و میتواند تغییر بزرگی در زندگیتان ایجاد کند.
فقط دقت کنید لازم است برای هر کاری بین پنج تا پانزده دقیقه حاشیه امنیت زمانی برای خودتان در نظر بگیرید. مثلا اگر یک قرار مهم دارید و فکر میکنید یک ساعته به آنجا میرسید، این زمان را در ذهنتان یک ساعت و پانزده دقیقه در نظر بگیرید و زمانبندی کنید. در این صورت اگر اتفاق غیرمنتظره یا خارج از برنامهای هم رخ بدهد شما آن را در برنامهتان گنجاندهاید.
۲. اغلب تصمیمات ما مسئله مرگ و زندگی نیست!
برای اغلب تصمیمات نیازی نیست تا دقیقه ۹۰ صبر و تعلل کنیم تا اطلاعات بیشتری به دست بیاوریم. مطابق تخمینهایی که صورت گرفته، هر فرد بالغ در روز به طور متوسط ۳۵۰۰۰ تصمیم آگاهانه میگیرد.
در نتیجه اگر قرار باشد قبل از هر تصمیم تعلل کنیم و نتیجهگیری نهایی را مدام به زمان دیگری موکول کنیم احتمالا فرصتهای بسیاری را در زندگی از دست خواهیم داد.
اگر انعطافپذیر (P) هستید بهتر است خیلی خودتان را بلاتکلیف نکنید و دیگران را هم در بلاتکلیفی قرار ندهید. سعی کنید کمی زودتر تصمیم بگیرید و نتیجه نهایی را اعلام کنید. بهترین راهکار این است که برای هر تصمیمگیری بازه زمانی مشخصی در نظر بگیرید و در همان بازه زمانی تکلیف را معلوم کنید و پرونده را ببندید تا وقت تلف نشود.
۸. بهانههای رایج افراد ساختارگرا (J)
موارد زیر بهانههایی است که گاهی برخی از افراد ساختارگرا در مورد خودشان به کار میبرند تا خودشان را از انجام مسئولیتی معاف کنند. در حالی که تیپ شخصیتی و هیچ کدام از ترجیحات وسیلهای برای راه فرار ما از مسئولیتها و وظایف اجتماعی نیستند و ما میتوانیم از همه ترجیحات خودمان در مواقع لزوم بهترین استفاده را داشته باشیم.
حالا به بهانههای رایج افراد ساختارگرا (J) توجه کنید:
۱. من ساختارگرا (J) هستم پس نمیتوانم خودم را با تغییرات در برنامه وفق بدهم
۲. چون ساختارگرا (J) هستم پس روش و دیدگاه من ثابت است
راهکارهای زیر به شما کمک میکنند باورهای نادرست بالا را با باورهای صحیح جایگزین کنید:
۱. در مواقع لازم و ضروری دیدگاه و روشتان را تغییر دهید
شکی نیست که برنامهریزی کردن برای کارهای پیشِ رو اتفاق خوبی است. اما سعی کنید برنامهریزیتان تا حدی انعطافپذیر باشد و در آن پیشبینیِ رویدادهای خارج از برنامه و غیر منتظره را هم بگنجانید.
البته هرگز نمیتوانیم این اتفاقات را صد در صد پیشبینی کنیم، اما میتوانیم یک حاشیه امن یا درصد خطایی در برنامه در نظر بگیریم تا اگر برنامه آن طور که مورد انتظار ما بود پیش نرفت، یک برنامه جایگزین برای پیشروی و ادامه کار داشته باشیم.
وقتی تغییرِ ناخواستهای در برنامهتان رخ میدهد، سعی کنید به حفظ راندمان و نتیجه پایانی فکر کنید، نه اجرای مو به موی برنامه! اگر لازم است، سریع تغییرات لازم را اعمال کنید و خودتان را با شرایط جدید وفق دهید و دوباره کار را ادامه دهید. متوقف نشوید!
۲. بپذیرید که دیگران ممکن است روشها و دیدگاههای متفاوتی داشته باشند
بیبرنامه بودن دیگران افراد ساختارگرا (J) را اذیت میکند، حتی ممکن است تحمل شیوههای متفاوت دیگران برای انجام کارها هم Jها را اذیت کند. گاهی اوقات ما فکر میکنیم دیگران هم باید دقیقا از روش ما یک کار را انجام دهند.
اما واقعیت این است که ممکن است هر کس روش خاص خودش را برای انجام کارها داشته باشد و این روشها لزوما ناکارآمد نیستند. اگر ساختارگرا هستید حتما مراقب باشید دیگران را وادار نکنید کارها را به روشی یکسان و حتما مطابق با روش شما انجام دهند.
این موضوع در مورد دیدگاهها و باورهای شخصی هم صدق میکند. این را بپذیرید که دیگران میتوانند دیدگاههایی متفاوت و مختلف داشته باشند و لزوما قرار نیست همه در مورد یک موضوع باور یکسان و مشابهی داشته باشند.
شاید آن مثل معروف که بر اساس جملهای از لاروشفوکو متفکر فرانسوی است باید همیشه یادمان باشد که میگوید: «خدایا به من بینشی عطا فرما که آنچه را نمیتوانم تغییر دهم، بپذیرم. شجاعتی عطا فرما تا چیزی را که میتوانم، تغییر دهم و خردی که تفاوت این دو را درک کنم.»
در قسمتهای آینده سعی میکنیم موضوع تفکر حرفهای نسبت به ابزار شخصیت شناسی MBTI را در بافت دیگری بررسی کنیم.
[kkstarratings]
دسترسی آسان به مجموعه مقالات «مهارتهای ارتباطی»:
مهارتهای ارتباطی: مقاله اول- تیپ شخصیتی و خطای نتیجهگیری
مهارتهای ارتباطی: مقاله دوم- برونگرایی و خطای نتیجهگیری
مهارتهای ارتباطی: مقاله سوم- ترجیح دریافت اطلاعات و خطای نتیجه گیری
مهارتهای ارتباطی: مقاله چهارم- اشتباهات رایج افراد F و T
مهارتهای ارتباطی: مقاله پنجم- اشتباهات احتمالی ما در مورد فکریها
مهارتهای ارتباطی: مقاله ششم- چطور از اشتباهات افراد J و P در برابر هم اجتناب کنیم؟
۱ دیدگاه
نمایان شدن تیپ شخصیت infj در جنس مذکر با مونث متفاوت است. این تفاوت در تیپ های دیگر آنچنان زیاد نیست.
شرایط برای infjهای مذکر کمی مشکل است. infj ها ویژگی هایی دارند که جامعه معمولا از یک مرد انتظار ندارد، این حالت باعث می شود بیشتر infj های مذکر به درونگرایی خود شدت ببخشند.