کارکرد فکری برون‌ریز

کارکردهای یونگ: کارکرد فکری برون‌ریز

در ادامه بحث کارکردهای تیپ‌های شخصیتی در این قسمت می‌خواهیم بحث را پیگیری کنیم و درباره کارکرد فکری برون‌ریز (Te) صحبت کنیم. اگر پیگیر قسمت‌های قبلی بوده باشید حتماً اطلاع‌ دارید که تاکنون درباره چهار کارکرد دریافت اطلاعات یعنی حسی برون‌ریز، حسی درون‌ریز، شهود برون‌ریز و شهود درون‌ریز صحبت کرده‌ایم و ویژگی‌ها و خصوصیات بارز این کارکردها را مورد بحث قرار دادیم. در این مقاله می‌خواهیم بحث را ادامه دهیم.

همانند مقالات قبلی این‌جا هم باید به این موضوع دقت داشته باشید که هیچ‌کدام از ویژگی‌ها و جملات قرار نیست به‌تنهایی تصویر کاملی از کارکرد Te به ما ارائه دهند. بلکه وقتی مجموعه این خصوصیات را در کنار هم قرار می‌دهیم بناست به تصویری روشن و واضح از کارکرد Te برسیم و با مشاهده آن در افراد این کارکرد را شناسایی کنیم.

کارکرد Te یک نوع فرایند تصمیم‌گیری است و روی دنیای واقعی و ملموس بیرونی تمرکز دارد و وظیفه آن برقرار کردن سیستم‌های منظم و سازمان‌یافته و دسته‌بندی کردن هرگونه اطلاعات وابسته به سیستم در جای درست و مناسب است. ارزیابی، تصمیم‌گیری و تکمیل کردن کارها وظیفه اصلی Te است و این‌کار را براساس مجموعه‌ای از پیش‌فرض‌ها و داوری‌های منطقیِ صفر و یکی انجام می‌دهد.

خصوصیات کلیدی Te

کارکرد Te:

• با اتخاذ مجموعه‌ای از استانداردهای کارآمد و قابل استفاده تصمیم‌گیری می‌کند
• شیفتهٔ نظم بیرونی است و دوست دارد به محیط پیرامون نظم و ساختار بدهد
• همه‌چیز را مرتب می‌کند و در جای خودش می‌گذارد و سیستمی منظم و منضبط ایجاد می‌کند
• منطق عینی را درون چارچوبی از قواعد، استانداردهای اجرایی، دستورالعمل‌های عملیاتی و هرنوع از قوانین به کار می‌برد
• به نظرش می‌آید احداث و حفظ سیستم‌هایی که منجر به تأمین نیازهای آدم‌ها می‌شود اثربخش‌تر از رسیدگیِ مستقیم به نیازهای آدم‌هاست
• از دست‌یابی به اهداف و رسیدن به هدف پایانی انرژی می‌گیرد
• به دنبال شفافیت و نظم در محیط پیرامون است

تفسیر و توضیحی مختصر درباره Te

وقتی شخصی از کارکرد Te استفاده می‌کند در واقع دارد چه اتفاقی می‌افتد؟

• فرد به دنبال برقراری نظم و ساختارِ منطقی در دنیای واقعی و بیرونی است
• از ابزارهای تحلیلیِ امتحان‌پس‌داده استفاده می‌کند
• به قوانین پراکنده نظم و انسجام می‌بخشد و با گردآوری آن‌ها یک سیستمِ باعملکرد خلق می‌کند
• فوراً متوجه نواقص و ضعف‌های منطقی در سیستم می‌شود
• تحلیل‌گر است
• معتقد به برابری و تساوی در برخورد با موضوعات و حتی انسان‌هاست
• از طریق نظمْ شفافیت دلخواهش را به وجود می‌آورد و احساس کنترل و تسلط روی محیط را به‌دست می‌آورد

استفاده از کارکرد Te

زمانی‌که افراد به‌عنوان ترجیح اصلی از کارکرد Te استفاده می‌کنند:

• لازم است برای این‌که ارتباط بین موضوعات (کارها، پروژه‌ها، قواعد و …) را درک کنند، آن‌ها را داخل یک سیستم بیاورند: مثل قوانین فیزیک
• ساختار این کارکرد کاملاً قابل مشاهده است. مثلاً اگر یک گروه دانشمند بخواهند فرضیات و مشاهدات گروهی دیگر از دانشمندان را درباره آن‌چه از فرد Te دیده‌اند بررسی کنند این کار قابل انجام است (چون مشاهده‌پذیر، تکرار شونده و قابل توضیح دادن است)
• آن‌ها نیاز به سیستمی دارند که تمام روابط درون آن قابل شناسایی است؛ چون لازم است منطق فرایند تصمیم‌گیری‌شان درست و مؤثر عمل کند
• آن‌ها به دنبال سیستم‌ها و استانداردهای شفاف و جامع هستند تا از این طریق به چارچوبی برسند که در وضعیت‌های مختلف قابل استفاده است و می‌توان به آن رجوع کرد
• از آن‌جایی که همه حالت‌های ممکن را در نظر می‌گیرند، ممکن است در نهایت سیستمی با قوانین و ساختارهای پیچیده و پردردسر وضع کنند؛ مثل بوروکراسی‌های دولتی
• ترجیح اصلی آن‌ها کار کردن با سازوکارهای ماشینی و مدل‌های علت‌و‌معلولی است
• آن میزان از دقت‌نظر، ریزبینی و وشفافیتی که مدنظر آن‌هاست معمولاً در قاعده و قانون، حقوق، آئین‌نامه، مقررات، سیاست‌ها و روال‌ها و استانداردها وجود دارد
• آن‌ها به‌صورت روشمند، حقایقِ موقعیت را یکی‌یکی در نظر می‌گیرند و با طی کردن یک مسیر منظم مطابق با حقایق جلو می‌روند تا به نتیجه‌گیری نهایی برسند
• آن‌ها دوست دارند از معیارها و شاخص‌های شفاف، واضح، ملموس و قابل‌اندازه‌گیری استفاده کنند؛ مثلاً ترجیح می‌دهند از کلمات کمّی مثل: «بزرگ‌تر» یا «بیشتر» استفاده کنند نه از کلماتِ کیفی مثل: «بهتر» یا «مهم‌تر»
• هرچند تمرکز آگاهانه آن‌ها روی نتیجه نهایی است اما انگیزاننده اصلی آن‌ها خودِ فرایند تکمیل کارهاست
• تکمیل کردن کارها حس دریافت پاداش به آن‌ها می‌دهد و نیاز درونی‌شان به جلو رفتن و پیشروی کردن حس قدرتمندی در آنان ایجاد می‌کند. به همین ترتیب موانع یا توقف‌ و رکود در طول مسیر به‌شدت برایشان آزاردهنده و سخت است
• برقراری عدالت و تساوی برای آنان مهم است و این کار را از طریق اعمال مداومِ قوانین انجام می‌دهند. وجود استثنا در قوانین یعنی قوانین نیاز به بهبود دارند، در یک دنیای کامل قوانین کاملی وجود دارد که هیچ استثنایی در آن وارد نمی‌شود
• آن‌ها انتخاب‌های بزرگ‌تر را به مجموعه‌ای متوالی از تصمیم‌گیری‌های بله-خیر می‌شکنند. تکنیک آن‌ها برای این کار استفاده از برچسب‌گذاری، کمیت‌دهی، سنجش و استفاده از استانداردهای عینی است
• آن‌ها در فرایند تصمیم‌گیری‌شان از مجموعه‌ای از داده‌های کمّی و قابل‌سنجش استفاده می‌کنند و این داده‌ها را در ماتریسی صفر و یکی قرار می‌دهند، این برای آن‌ها چارچوب اصلی تصمیم‌گیری‌های بله-خیر را شکل می‌دهد

اگر علاقه‌مندید اطلاعات بیشتر و کاربردی درباره مبحث کارکردها و ارتباط آن با تیپ‌شناسی شخصیت و مدل MBTI به دست بیاورید پیشنهاد ما شرکت در کارگاه حضوری شخصیت‌شناسی MBTI با تدریس آرسام هورداد است.

دوره حضوری مرتبط