تیپهای شخصیتی MBTI و عشق
دوست داشتن بیقید و شرط
ما معتقدیم نقاط ضعف و قوت یک فرد هر دو، جنبههایی از یک سیستم واحد هستند. نقطه ضعفها و قوتهای ما در واقع دو روی یک سکه هستند به همین دلیل است که ما آنها را شاخههایی از یک درخت واحد میدانیم. در واقع ریشه این شاخهها یکی است و از یک جا نشأت میگیرد.
منظور ما از دوست داشتن بیقید و شرط یا عشق بیقیدوشرط این است که دو طرف در یک رابطه عاطفی بهطور کامل طرف مقابل را بپذیرند. این یعنی پذیرش جنبههای خوب، بد، دوستداشتنی و ناخوشایندِ طرف مقابل. خب البته باید بپذیریم که رسیدن به این ذهنیت سخت است: اینکه طرف مقابل را دقیقاً همانگونه که هست بپذیریم. در مجموع نه فقط در روابط عاطفی بلکه در هر نوع ارتباطی این حقیقت وجود دارد. چه طرف مقابل شریک عاطفی شما باشد، چه عضوی از خانواده، فرزند، همکار و یا دوست و آشنا، به هر حال آن لحظات شیرین و دوستداشتنی اول رابطه و آن ماه عسل رؤیایی تمام میشود.
علاقهمند شدن به یک نفر یعنی نزدیکتر شدن به او و دیدن همه ابعاد شخصیتی او با وضوحی بالاتر و دقیقتر. عاشق کسی بودن یعنی «پذیرش» او و «خشنود» بودن از او به همان شکلی که هست و او را میبینیم. اما ما برای این ذهنیت تربیت نشدهایم و آموزش ندیدهایم و در واقع بلد نیستیم آدمها را آنگونه که هستند ببینیم و بپذیریم. ما نقطه قوتهای آدمها را میپذیریم و از آنها استقبال میکنیم اما وقتی نوبت به نقاط ضعف یک آدم میرسد از او میخواهیم خودش را تغییر دهد، عوض کند و به شکل دیگری رفتار کند.
اما همانطور که اشاره شد، اعتقاد ما بر این است که نقاط ضعف و قوت یک فرد در کنار هم بخشهایی از یک سیستم یگانه هستند. ما از نقاط ضعف عزیزان و اطرافیان خودمان میرنجیم و از آنها میخواهیم فوراً خودشان را تغییر دهند و نقطه ضعفشان را دور بیندازند، انگار مأموریت داریم در مقابل نقطه ضعف عزیزانمان اینگونه رفتار کنیم. اما در حقیقت اینکه از کسی بخواهیم نقطه ضعفهایش را کنار بگذارد یا حذف کند درست مثل این است که بخواهیم چند تا از شاخههای درخت را ببریم و بریزیم دور، و فقط به بخشی از شاخههای درخت رسیدگی کنیم. در این صورت به درخت صدمه وارد میشود. سیستم روانی ما هم طوری طراحی شده که اگر بخواهیم بخشهایی یا جنبههایی از خودمان را حذف کنیم و بریزیم دور به کلیت سیستم صدمه وارد میشود.
و وقتی هم که خودمان بخواهیم این کار را انجام دهیم و مثلاً جنبههایی از خودمان را دور بریزیم احساس میکنیم که بخشی از وجودمان دارد میرود و از ما جدا میشود. در این مقاله ما میخواهیم درباره این موضوع صحبت کنیم که چطور میشود تیپهای شخصیتی دیگر را دوست داشت و به آنها «عشق» ورزید. خصوصاً عزیزانمان که احتمالاً مشرب یا تیپ شخصیتیشان با ما متفاوت است.
به طور خاص، میخواهیم در این باره صحبت کنیم که اگر کلیت یک رابطه برای شما مهم است و اگر قرار است آن رابطه حفظ شود، لازم است کدام جنبهها را بپذیرید و کدام جنبهها را تحمل کنید.
درخت تجربهگراها (SPها)
تجربهگراها ذاتاً خواهانِ این هستند که افرادی پردلوجرئت و انعطافپذیر باشند و اعمالِ هنرمندانه و ظریف از خودشان به نمایش بگذارند. این یعنی آنها افرادی شجاع و باشهامت هستند، فوراً (و بدون اتلاف وقت) دست به کار میشوند و ترتیب کارها را میدهند، و بهخوبی از عهدهٔ امور برمیآیند. این خصوصیات باعث میشود تجربهگراها نقطه قوّتهای بهخصوصی داشته باشند از جمله اینکه آنها افرادی جسور، منعطف و کاریزماتیک هستند. اما روی دیگر همین ویژگیها، یک سری خصوصیاتِ منفی است که میتواند به برخی نقطهضعفها منجر شود: به همین دلیل این افراد در عین حال میتوانند قلدر، گریزپای و همچنین فخرفروش و خودنما (اهل شوآف) باشند.
ما باید نقاط ضعف و قوّت تجربهگراها را در کنار هم ببینیم، نه اینکه سعی کنیم آنها را تغییر دهیم یا به اجبار آنها را به شکلی درآوریم که خودمان میخواهیم. همهٔ این ویژگیها (چه مثبت، چه منفی) دو روی یک سکهاند و قابل جدا شدن از هم نیستند. اگر ما در صدد حذفِ ویژگیهای منفی تجربهگراها برآییم، عملاً داریم به کل درخت صدمه میزنیم. بهجای تمرکز روی ویژگیهای منفی، پیشنهاد ما این است که تاحد ممکن قدردان نقاط قوّت آنها باشید و به این ترتیب به آنها انرژی و انگیزه دهید.
بنابراین اگر با یک تجربهگرا رابطه دارید یادتان باشد که باید او را با همه ویژگیهای مثبت و منفیاش دوست داشته باشید (نه فقط به خاطر ویژگیها مثبت). در نتیجه بپذیرید که ممکن است گاهی اوقات او فردی قلدر، گریزپای، و خودنما باشد و این بخشی از طبیعت اوست.
درخت پشتیبانها (SJها)
پشتیبانها ذاتاً خواهانِ این هستند که افرادی قابلاطمینان، زحمتکش و محترم (آبرومند) باشند. این یعنی آنها افرادی بسیار قابلاتکاء هستند، مسئولیتها و وظایفشان را با جدیت انجام میدهند، و رفتاری محترمانه دارند. این خصوصیات باعث میشود پشتیبانها نقطه قوّتهای بهخصوصی داشته باشند از جمله اینکه آنها افرادی مسئولیتپذیر، قابلاعتماد و وظیفهشناس هستند. اما روی دیگر همین ویژگیها، یک سری خصوصیاتِ منفی است که میتواند به برخی نقطهضعفها منجر شود: به همین دلیل این افراد در عین حال میتوانند خُردهگیر، قضاوتکننده و همچنین سختگیر باشند.
ما باید نقاط ضعف و قوّت پشتیبانها را در کنار هم ببینیم، نه اینکه سعی کنیم آنها را تغییر دهیم یا به اجبار آنها را به شکلی درآوریم که خودمان میخواهیم. همهٔ این ویژگیها (چه مثبت، چه منفی) دو روی یک سکهاند و قابل جدا شدن از هم نیستند. اگر ما در صدد حذفِ ویژگیهای منفی پشتیبانها برآییم، عملاً داریم به کل درخت صدمه میزنیم. بهجای تمرکز روی ویژگیهای منفی، پیشنهاد ما این است که تاحد ممکن قدردان نقاط قوّت آنها باشید و به این ترتیب به آنها انرژی و انگیزه دهید.
اگر با یک پشتیبان رابطه دارید یادتان باشد که باید او را با همه ویژگیهای مثبت و منفیاش بپذیرید و دوست داشته باشید. در نتیجه بپذیرید که ممکن است گاهی اوقات او فردی خردهگیر، قضاوتکننده و سختگیر باشد و این را بهعنوان بخشی از طبیعت این فرد قبول کنید.
دوره جامع شخصیتشناسی (MBTI):
درخت آرمانگراها (NFها)
آرمانگراها ذاتاً خواهانِ این هستند که افرادی یکرنگ، خیرخواه (نیکوکار) و همدل باشند. این یعنی آنها افرادی یکرو (صادق)، مهربان و فهیم هستند. این خصوصیات باعث میشود آرمانگراها نقطه قوّتهای بهخصوصی داشته باشند از جمله اینکه آنها افرادی دوستداشتنی، گرم و باعاطفه هستند. اما روی دیگر همین ویژگیها، یک سری خصوصیاتِ منفی است که میتواند به برخی نقطهضعفها منجر شود: به همین دلیل این افراد در عین حال میتوانند بیشازاندازه حساس، آویزان (وابسته) و همچنین بسیار احساساتی باشند.
ما باید نقاط ضعف و قوّت آرمانگراها را در کنار هم ببینیم، نه اینکه سعی کنیم آنها را تغییر دهیم یا به اجبار آنها را به شکلی درآوریم که خودمان میخواهیم. همهٔ این ویژگیها (چه مثبت، چه منفی) دو روی یک سکهاند و قابل جدا شدن از هم نیستند. اگر ما در صدد حذفِ ویژگیهای منفی آرمانگراها برآییم، عملاً داریم به کل درخت صدمه میزنیم. بهجای تمرکز روی ویژگیهای منفی، پیشنهاد ما این است که تاحد ممکن قدردان نقاط قوّت آنها باشید و به این ترتیب به آنها انرژی و انگیزه دهید.
اگر با یک آرمانگرا رابطه دارید یادتان باشد که باید او را با همه ویژگیهای مثبت و منفیاش بپذیرید و دوست داشته باشید. در نتیجه بپذیرید که ممکن است گاهی اوقات او فردی بیشازاندازه حساس، وابسته و آویزان، و همچنین بسیار احساساتی باشد و این را بهعنوان بخشی از طبیعت این فرد قبول کنید.
درخت خردگراها (NTها)
خردگراها ذاتاً خواهانِ این هستند که افرادی خوشفکر، خودمحور (مستقل) باشند و عزم و قدرت ارادهٔ بالایی از خود نشان میدهند. این یعنی آنها افرادی متفکر (ذهنی)، خود-متکی و تابآور هستند. این خصوصیات باعث میشود حردگراها نقطه قوّتهای بهخصوصی داشته باشند از جمله اینکه آنها افرادی باهوش، توانا و سرسخت هستند. اما روی دیگر همین ویژگیها، یک سری خصوصیاتِ منفی است که میتواند به برخی نقطهضعفها منجر شود: به همین دلیل این افراد در عین حال میتوانند متکبر، نچسب و لجوج باشند.
ما باید نقاط ضعف و قوّت خردگراها را در کنار هم ببینیم، نه اینکه سعی کنیم آنها را تغییر دهیم یا به اجبار آنها را به شکلی درآوریم که خودمان میخواهیم. همهٔ این ویژگیها (چه مثبت، چه منفی) دو روی یک سکهاند و قابل جدا شدن از هم نیستند. اگر ما در صدد حذفِ ویژگیهای منفی خردگراها برآییم، عملاً داریم به کل درخت صدمه میزنیم. بهجای تمرکز روی ویژگیهای منفی، پیشنهاد ما این است که تاحد ممکن قدردان نقاط قوّت آنها باشید و به این ترتیب به آنها انرژی و انگیزه دهید.
اگر با یک خردگرا رابطه دارید یادتان باشد که باید او را با همه ویژگیهای مثبت و منفیاش بپذیرید و دوست داشته باشید. در نتیجه بپذیرید که ممکن است گاهی اوقات او فردی متکبر، نچسب و لجوج باشد و این را بهعنوان بخشی از طبیعت این فرد قبول کنید.
دوره جامع شخصیتشناسی (MBTI):
احتمالاً از مقاله زیر هم لذت خواهید برد:
موفقیت و پولدرآوردن بر اساس تیپ شخصیتی: هر کدام از طبایع چطوری پول در میآورد؟
منبع: Keirsey’s Magazine
پیشنهاد میکنیم این مقاله را هم مطالعه کنید:
۳ دیدگاه
مطلب جالبی بود
infp ها همیشه سعی میکنن نقاط ضعفشون رو پنهان کنن اما نمیدونن که دارن نشونش میدن
سخته اما جذاب
سلام آقای هورداد عزیز…
من یه infp هستم ، شما در مقالاتتون می گیرد باید به تعادل برسیم ، مثلا بعضی وقتا قضاوت کنیم ( که من خیلی خیلی کم این کارو می کنم ) یا مثلاً اینکه برنامه ریزی روزانه داشته باشید و… آیا این کارها باعث تغییر شخصیت من میشه؟
من شخصیتمو با تمام مشکلاتش دوست دارم ، و نمیخوام تغییرش بدم اما دوست دارم که بهترش کنم و تکاملش بدم …
آیا با انجام این کارها شخصیت من بهتر میشه یا ممکنه تغییر کنه ؟( مثلا به یه تیپ شخصیتی دیگه تبدیل بشه)
لطفا پاسخ بدید🙏
سلام ایلیای عزیز. حتما کتاب شما واقعا که هستید نوشته برایان لیتل را مطالعه کنید.