مطالب پیشنهادی:

در ادامه بازخوانی کتاب سودمند «۱۳ کاری که افرادی که از نظر ذهنی قوی هستند انجام نمی‌دهند» نوشته خانم ایمی مارین در این قسمت می‌خواهیم بخش‌هایی از فصل چهارم این کتاب را با هم مرور کنیم.

ضمناً خاطرتان هست که گفتیم ایمی مارین اصرار دارد از لفظ «افرادی که از نظر ذهنی قوی هستند» یا «افرادی که ذهنی قوی» دارند (Mentally Strong People) استفاده کند. ما هم برای راحتی انتقال مفهوم قرار گذاشتیم که از عبارت «افراد برنده» استفاده کنیم، اما هر بار که در این مجموعه مقالات از این عبارت استفاده کردیم خاطرتان باشد که منظورِ اصلی همان منظور ایمی مارین است، مگر اینکه خلاف آن را ذکر کنیم.

در فصل چهارم کتاب ایمی مارین به موضوع مهمی می‌پردازد که کم یا بیش هر کدام ما در مقاطعی از زندگی‌مان به آن دچار بوده یا هستیم.

موضوع این فصل درباره توجه کردن به مواردی در زندگی است که تحت کنترل ما نیستند و هیچگونه تسلطی روی آن‌ها نداریم. در واقع ایمی مارین معتقد است افراد برنده پذیرفته‌اند که مواردی در زندگی‌شان هست که از دسترس یا کنترلِ مستقیم آن‌ها خارج است. آن‌ها به جای اینکه خودشان را درگیر این موضوعات کنند به مواردی توجه می‌کنند که دستِ خودشان است و می‌توانند مستقیماً روی خروجی و نتیجه آن‌ها تأثیر بگذارند.

در واقع از نظر ما هم این یک استراتژی برنده است که مواردی که تحت کنترل ماست و مواردی که کنترلی رویشان نداریم را هوشمندانه از هم تفکیک کنیم و به صورت آگاهانه خودمان را مشغول و متوجه موضوعاتی کنیم که خودمان می‌توانیم روی نتیجه آن‌ها تأثیر بگذاریم و البته درگیرِ مواردی که از دسترس ما خارج است نشویم.

قسمت‌های قبلی را می‌توانید از لینک‌های زیر مطالعه کنید:


قسمت اول) ما قربانی شرایط هستیم؟

قسمت دوم) مسلط شدن روی زندگی یعنی چه؟

قسمت سوم) درسی مهم از زندگی اپرا وینفری


آیا شما هم می‌خواهید همه چیز را تحت کنترل خودتان بگیرید؟

در ادامه ایمی مارین نشانه‌هایی از این رفتار ناسالم را می‌آورد. به جملات زیر دقت کنید و ببینید کدامشان در مورد شما صادق است. سعی کنید الگویی برای این رفتار پیدا کنید و اگر احساس می‌کنید گاهی اوقات ناخواسته در دام «کنترلِ همه چیز» قرار می‌گیرید، از این دام خارج شوید. جملات زیر نمودهای رفتاری هستند که با توجه کردن به آن‌ها می‌توانید کنترلشان کنید:

زمان و انرژی زیادی را صرف این می‌کنید که مانع از وقوع یک رویداد ناخوشایند شوید، حتی ممکن است از این بابت دچار استرس و تشویش هم بشوید.

تلاش می‌کنید رفتار دیگران را تغییر دهید.

معتقدید نتیجه و خروجی هر موقعیتی فقط و فقط بستگی تلاش‌های شما و انرژی‌ای که برای آن کار صرف می‌کنید دارد.

بر این باورید که شانس یا اتفاق هیچ نقش و سهمی در موفقیت شما ندارد. در عوض معتقدید که موفقیت شما به طور کامل وابسته به خود شما و اقداماتی است که انجام می‌دهید.

دیگران گاهی اوقات شما به به «کنترل‌گری» بیش از اندازه متهم می‌کنند.

واگذار کردن قسمتی از کارها به دیگران برای شما سخت است، چون فکر می‌کنید دیگران کار را به درستی انجام نمی‌دهند.

حتی زمانی که متوجه می‌شوید تأثیری روی وضعیت ندارید و تصمیم‌گیری و انتخاب از دست شما خارج است، باز هم برایتان سخت است که درگیری ذهنی‌تان را متوقف کنید و آرام شوید.

اگر در کاری شکست بخورید مسئولیت این شکست را به طور کاملاً بر عهده خودتان می‌دانید و مثلاً فکر می‌کنید به اندازه کافی تلاش نکرده‌اید.

تقاضای کمک از دیگران برای شما سخت است.

بر این باورید که اگر دیگران به اهدافشان نرسیده‌اند و موفقیتی کسب نکرده‌اند اشتباه از خودشان بوده و تماماً خودشان مسئول ناکامی‌هایشان هستند.

کار تیمی برای شما سخت است چون به توانایی‌ سایر اعضای تیم اطمینان ندارید.

اندکی فکر کنید و ببینید کدام یک از ویژگی‌های بالا در مورد شما صادق است؟ نکته‌ای که در اینجا ایملی مارین تأکید دارد این است ما لزوماً نمی‌توانیم شرایط زندگی‌مان و آدم‌هایی که وارد زندگی‌مان می‌شوند را دقیقاً همان‌طور که خودمان می‌پسندیم و مورد قبولمان است انتخاب کنیم در حقیقت موارد زیادی هستند که ممکن است مطابق میل ما نباشند.

[box type=”tip” radius=”5″]اما ایده اصلی این است که اگر بپذیریم از نظر ذهنی خودمان را مشغول مواردی که کنترلی رویشان نداریم نکنیم، در این صورت زمانِ بیشتری خواهیم داشت که می‌توانیم آن را صرف مواردی کنیم که بیشتر روی آن‌ها کنترل داریم.

حرف ایمی مارین ساده است، او می‌گوید روی کارهایی تمرکز کن که اقدام و عمل‌گرایی تو می‌تواند به تغییر نتیجه و خروجی آن‌ها منجر شود یا حداقل نقشی در تعیین نتیجه نهایی داشته باشد.

چرا می‌خواهیم همه چیز را خودمان کنترل کنیم؟

وقتی بر همه چیز مسلط هستیم خیالمان راحت است که چیزی از زیر دستمان در نمی‌رود. احساس می‌کنیم اختیار شرایط دست ماست، در غیر این صورت احساس اضطراب می‌کنیم.

در نتیجه اولین و ریشه‌ای‌ترین دلیلِ میلِ به کنترل‌گری این است که می‌خواهیم اضطراب یا نگرانی‌هایمان را کمتر کنیم. چون اگر مطمئن باشیم همه چیز تحت کنترل ماست و همانطور پیش می‌رود که ما می‌خواهیم دیگر دلیلی برای اضطراب وجود ندارد.

اما اشتباه اینجاست که ما برای مدیریت استرس و نگرانی‌هایمان نباید شرایط را کنترل کنیم، بلکه باید خود استرس و نگرانی را کنترل کنیم. اغلبِ ما تلاش می‌کنیم محیط بیرون را تغییر دهیم تا احساس خوبی داشته باشیم در حالی که این چرخه خودش منجر به اضطراب بیشتر ما می‌شود. آن چیزی که باید در اختیار بگیریم و مدیریتش کنیم احساساتِ درونی خودمان است.

[box type=”tip” radius=”5″]علاوه بر این مفهومی که ایمی مارین از آن تعبیر به «عقده ابرقهرمان» می‌کند هم عاملی است که باعث می‌شود یک فرد بخواهد همه چیز در زندگی مطابق میل و نظر او پیش برود. ابرقهرمان می‌خواهد همه چیز را درست کند و این در اغلب مواقع امکان‌پذیر نیست.

در زندگی روزمره این باور اشتباه به این شکل نمود دارد: ما فکر می‌کنیم اگر به اندازه کافی تلاش کنیم، می‌توانیم به هر نتیجه‌ای که می‌خواهیم برسیم و نتیجهٔ رویدادها مطابق میل ما پیش خواهد رفت. این نگرش خطرناک است چون ما را وارد چرخه‌ای از تلاش‌های بیهوده و بی‌نتیجه می‌کند. چرا بی‌نتیجه؟ چون در زندگی لزوماً نتیجهٔ همه رویدادها و اتفاقات دستِ خودِ آدم نیست و عواملِ مشخصی هم وجود دارد که تلاش من روی آن‌ها تأثیر چندانی ندارد و من از آن‌ها غافل هستم.

در قسمت آینده این بحث را بیشتر باز می‌کنیم و در مورد مرکز کنترل درونی و مرکز کنترل بیرونی صحبت خواهیم کرد و خواهیم گفت که یکی دیگر از دلایلی که ما دوست داریم نتیجه همه اتفاقات را خودمان رقم بزنیم این است که مرکز کنترل درونی در ما فعال‌تر و قوی‌تر است و این می‌تواند منجر به فرسودگی ما شود.


مطالعه قسمت بعدی: نقش مرکز کنترل درونی و بیرونی در انتخاب‌های ما


مایلم به این موضوع بیشتر پرداخته شود:

[kkstarratings]


مشارکت شما)

بر اساس تستی که ایمی مارین در کتابش آورده و ما هم در این مقاله در مورد آن صحبت کردیم، شما کجای این طیف قرار می‌گیرید؟ تجربه‌ای مرتبط با این موضوع اگر دارید خوشحال می‌شویم آن را با ما و سایر دوستانتان مطرح کنید.

کارگاه شخصیت شناسی mbti

[ تیپ‌شناسی نوین ]

گروه تیپ‌شناسی نوین (تایپ‌شناسی) به سرپرستی آرسام هورداد به ارائه آموزش‌های نوین خودشناسی و توسعه فردی می‌پردازد

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *