به «عملگرایی» خودت از ۰ تا ۱۰ چه نمرهای میدهی؟ اگر نمرهات زیر ۷ است چه چیزی مانع عملگراییات میشود؟ برای اینکه این نمره به بالای ۷ برسد چه کارهایی باید بکنی؟
گاهی بعضی از ما فکر میکنیم «عملگرایی» نقطه مقابل «تحلیل و برنامهریزی» است! برای عملگرا بودن نیازی نیست تحلیل را تعطیل کنی! من به عنوان یک NT ذهنی با تفکر انتزاعی خیلی بالا به تو میگویم اصلاً بخشی از فرایند تحلیل در اجرا و عملگرایی اتفاق میافتد، همه تحلیلْ در ذهن اتفاق نمیافتد! تو برای تکمیل تحلیلها و پلنهایت باید بخشی از آنها را- هرچند ناقص و معمولی- «اجرا» کنی!
قدمهایی که در دنیای واقعی برمیداری خودش یک ورودی و input مهم برای تحلیلهای بعدی توست و به ذهنیت تو انسجام میدهد. گاهی از دنیای ذهنیات بیا بیرون!
من معتقدم مسلط شدن و استاد شدن (Mastery) روی هر مهارتی در زمینه توسعه فردی لازمهاش این است که شناخت خوبی از «شاخصهای کلیدی» آن حوزه داشته باشیم.
یعنی چی؟ یعنی اگر من میخواهم عملگراییام را تقویت کنم باید بدانم چه شاخصهایی وجود دارد که رعایت کردن آنها باعث میشود من فرد عملگراتری نسبت به قبل باشم. شاخص یعنی استاندارد و از این به بعد میخواهیم در مورد این استانداردها و شاخصها صحبت کنیم.
برای عملگراتر شدن چه کار کنم؟
من چند شاخص برای عملگرایی تعریف میکنم که اینها را میتوانید بعنوان متر و معیار برای فعالیتهایتان در نظر بگیرید. سعی کنید هر کدام را بررسی کنید و ببینید از ۰ تا ۱۰ به خودتان چه نمرهای میدهید. برآیند نمره شما در این شاخصها، میزان عملگرا بودن شما را معلوم میکند.حالا بیایید ببینیم این شاخصها چی هستند:
– احساس توانمندی یا خودکارآمدی (Self-eficacy)
– تفکر شفاف و عینی (در مقابل انتزاعی) (Objective Thinking)
– اقدامکننده بودن، اجرا کنندهبودن (Being a Doer)
– تمامکننده بودن (Execution)
– سرعت عمل داشتن (Agility)
این لیست را میشود ادامه داد، شما هم اگر موردی به ذهنتان میرسد اضافه کنید. طی هفتههای آینده من در مورد هرکدام از این شاخصها مفصل صحبت خواهم کرد. هدف این است که نسبت به قبل آدم عملگراتری بشویم. در واقع این پروژهای است که ما با هم شروع خواهیم کرد و احتمالا طی پنج هفته آن را به نتیجه خواهیم رساند و میزان تغییرات را در خودمان ارزیابی خواهیم کرد.
من در این پروژه پنج هفتهای قرار است کوچ (coach) مجازی شما باشم. قرار بود اول این پروژه جزو خدمات و سرویسهایی باشد که از آن کسب درآمد میکنم اما باتوجه به اهمیت آن، آن را کاملا رایگان پیش میبریم و در هر جایی از این مسیر پنج هفتهای به عنوان مربی و منتور در کنار شما هستم و نتایج و خروجیها را با هم اندازه میگیریم.
پس با من همراه باشید، میخواهیم عملگراتر شویم و برنامهها را تا اجرای قطعی آنها رها نکنیم. سوالی اگر داشتید در کامنتها از من بپرسید.
اولین قانون عملگرایی
آنچه اضافی است را حذف کن!
من اسمش را میگذارم مدل ذهنی مینیمال، زدوده از زوائد و علفهای هرز؛
من وقتم را برای آنچه کنترلی رویش ندارم تلف نمیکنم، چون در آن صورت زمان را از دست میدهم برای انجام دادن کارهایی که میتوانم در آنها تأثیرگذار باشم؛
همین الان چند دقیقه به این فکر کنید که محدوده تأثیرگذاری شما کجاست و روی چه کارهایی در زندگیتان تأثیرگذاری مستقیم دارید؟ همینها را اولویت زندگیتان کنید!
وقتِ شما صرفِ هر کارِ دیگری غیر از این چند مورد بشود، عملاً دارید وقتتان را تلف میکنید، در این صورت شما استراتژیک نیستید و اقتصاد منابعِ شخصی را نمیدانید.
این اولین قانون عملگرایی است، چون فردی که عملگرا نیست احتمالا دارد زمانش را جایی میگذارد که برگشتی برایش ندارد. هوشمند آن انسانی است که زمانش را جایی سرمایهگذاری میکند که میداند برایش «بازمیگردد»
تجربه من از این موضوع
من بعنوان مدیر یک مجموعه کوچک باید شاخصهای زیادی را در مورد آدمهای اطرافم و در مورد بیزینسم چک کنم،
یکی از مهمترین پارامترهایی که در یک انسان بررسی میکنم مسئولیتپذیری اوست. حالا این را چطور میفهمم؟ از اولویتهایی که برای خودش و برای زندگیاش انتخاب کرده، از مسئلههایی که ذهنش را مشغول کرده و تلاش میکند آنها را حل کند، از رسالت شخصیاش، از پروژههای کوچک و بزرگی که برای خودش تعریف کرده و آنها را پیگیری میکند و …
به میزانی که فرد جهت و نشانه این پروژهها و مشغولیتهای شخصی را به سمت «خودش» گرفته باشد و مسئلهاش و دغدغهاش موثر بودن به اندازه خودش و در محدوده تأثیرگذاری خودش باشد میفهمم آدم مسئولیتپذیری است، نه تنها که مسئولیتپذیر؛ بلکه میفهمم آدم عاقلی هم هست، سواد استفاده از منابع را دارد، این آدم اولویتهای درستی برای خودش تعریف کرده پس در تیم من هم آدم موثری خواهد بود و به مردم هم بهدرستی خدمت خواهد رساند.
به عکس، اگر ببینم آدمی پروژههایی بیرون از دنیای خودش و با فاصله از حوزه تأثیرگذاری خودش تعریف کرده، ابداً بهعنوان یک نیروی مسئول و کارآمد رویش حساب باز نمیکنم، چون او اقتصاد استفاده از منابع در دسترس را بلد نیست، او در مسائل شخصی خودش مانده اما سودای حل مسائلی را دارد که چندان دست خودش نیست و روی آنها تأثیرگذار نیست؛ من هرگز نمیتوانم روی چنین آدمی که هنوز الفبای اولویتبندی را بلد نیست به عنوان یک نیروی موثر و خدمتگذار اطمینان کنم و بپذیرم که بخشی از کسبوکارم را باید در دستان او و به عقل و خرد و قوه تشخیص او بسپارم. شما را نمیدانم.
حالا میتوانید این مقاله را مطالعه کنید: آن یک بهانه را پیدا کن!
۱۰ دیدگاه
خیلی مطالبتون به دردبخورن بقیشو کی میزارید؟
سلام. من طیف علاقه مندی هام و زمینه هایی که تخصصی درشون فعالیت میکنم خیلی زیادند. من دانشجوی فیزیکم و هم چنین موسیقی کار میکنم و فلسفه میخونم و در حوزه ی سواد رسانه ای هم فعالیت دارم و یک مدتی میخواستم روی یک ایده ی استارت اپ (که موقعیتش پیش اومد) کارکنم که مشغله نذاشت و…. الان فکر میکنم دانشگاه و برنامه ریزی هاش جلوی کارم را میگیرند.خودم را تحت فشار همه ی علاقه مندی هام میبینم و با اینکه نمیتونم هیچ کدومشون را ترک کنم، و با اینهمه حس میکنم تحت فشارم و نمیتونم اولویت ها را برقرار کنم و توی هر کدومشون با سرعتی که بقیه پیش میرن، من هم پیش برم، یه علت دیگه ش هم اینه که من به کیفیت کاری که بقیه انجام میدن راضی نیستم و این شاخه به شاخه شدنم توی هر یک از این زمینه ها، پیشرفتم را کند میکنه. مثلا خوندن یک مبحث که برای بقیه یک ساعت طول میکشه، برای من ممکنه سه ساعت طول بکشه، چون از روی دو تا کتاب میخونم و به یه سوال میرسم و سرچ میکنم و یک سری هم به گروه ها و فروم های مربوطه میزنم و بحث میکنم و… ولی حتی با کنترل این هرزه رفتن ها توی هر یک از این زمینه ها، بازهم نمیتونم با سرعت بقیه پیشرفت کنم (و تمایلی هم ندارم) ولی از طرفی تحت قیود بقیه و زندگی اجتماعی مجبورم که این کار را بکنم. گاهی انرژی بدنیم تحلیل میره و از نظر روحی هم وقتی همیشه عذاب وجدان انجام دادن یک چیز دیگه را دارم، باعث کاهش تمرکز و عملکردم در هر زمینه میشه ویا باعث نا امیدیم و یک بی خیالی و پوچگرایی خیام گونه که از همه شون دست میکشم و مثلا چندین قسمت سریال میبینم. الان من باید چه کار کنم؟
درود و وقت بخیر.
این موضوع عملگرا بودن خیلی کمک کننده هست برای بنده و دوستانی که کمال گرایی افراطی داریم گاهی اوقات.
ممکنه ادامه ی مبحث رو هم در سایت آپلود کنید؟
ممنون میشم 🙂
سلام نسترن گرامی
ممنونم از همراهی ارزشمندتون
حتما به زودی محتوا جدید و کاملتری را در این خصوص روی سایت میگذاریم.
موفق باشید
سلام
ادامه ی این مطلب در سایت نیست؟
من به دلیل اینکه با اینستا میونه ی خوبی ندارم اینستا ندارم
می خواستم از سایت یا کانال تلگرام دنبال کنم
سپاس
سلام بنفشه گرامی
به زودی ادامه مطلب را در سایت هم قرار میدهیم.
موفق باشید
اقای هورداد مرسی از مطالبتون
من نمیدونم روی چه چیزی تاثیر بیشتری دارم!!یا اینکه شایدم نمیدونم چجوری باید بفهمم که روی چه چیزی تاثیر زیادی دارم..باید چیکار کنم؟؟
سلام محمد گرامی
یک تمرین خیلی ساده برای این کار این است: به این فکر کنید که در زندگی روزمره شما نتیجه و خروجی کدام کارها دقیقاً به تلاش و اقدام شما وابسته است و در عوض کدام کارها چندان تأثیری از تلاش شما نمیگیرند و نتیجه آنها از دسترس شما خارج است و کنترلی روی آنها ندارید.
موفق باشید
سلام خدمت آقای هورداد عزیز
این مطلب را از کی شروع کردید ؟ آیا ۵ هفته شده ؟
سلام علیرضای گرامی
بحث را در اینستاگرام متناوب پیش میبریم و یک هفته مانده البته قطعاً ادامه خواهیم داد.
کامل شدهٔ بحثهای اینستا را در سایت قرار میدهیم.
موفق باشید