زمین بازی من کجاست؟ مراقب کدام چالشها باشم؟
همه تیپهای شخصیتی میتوانند ذهنیتشان را رشد دهند. هر کدام از تیپهای شخصیتی نقاط قوت و ضعف مشخصی دارند که از ویژگیهای ذاتی و طبیعی آنها ناشی میشود. البته این حرف هرگز به این معنی نیست که اگر تیپ شخصیتی شما ESFP است، پس حتماً همه نقاط ضعف و قوت تیپ شخصیتی ESFP در مورد شما صدق میکند. خیر، اینطور نیست. دقت داشته باشید که ما در حال حاضر داریم فقط تیپ شخصیتی را بررسی میکنیم. طبیعی است که شخصیت ما فقط ناشی از تیپ شخصیتی (Type) نیست و رفتارها، انتخابها و محیطی که در آن هستیم هم روی شخصیت ما تأثیر گذار است.
توضیحات این قسمت را بخوانید و ببینید تیپ شخصیتی شما چه نقاط قوت و چه چالشهای احتمالی میتواند داشته باشد. سپس از اطلاعاتی که به دست میآورید استفاده کنید تا بتوانید اهداف شغلی واقعبینانهتری تعیین کنید.
تیپهای عملگرا (تیپ شخصیتی ESTP و ESFP)
تیپهای عملگرا معمولاً افرادی خوشبین، فعال و پرانرژی هستند. آنها به طور طبیعی ارتباط خوبی با بقیه افراد برقرار میکنند و معمولاً افراد را همانطور که هستند میپذیرند. آنها خودشان را بیش از اندازه نگران چیزی نمیکنند و دلواپس آن چیزهایی که تحت کنترل آنها قرار ندارد نیستند.
محیطهای کاری که تأکید بیش از اندازهای روی قوانین، ساختارها و چارچوبها دارند برای این تیپ افراد استرسآور هستند. خصوصاً افراد عملگرا دوست ندارند بیش از اندازه توسط قوانین محدود شوند تا حدی که نتوانند آزادی عمل و سیال بودن مورد نظرشان را در محیط کار داشته باشند.
آنها دوست دارند در محدوده خودشان دستشان باز باشد. علاوه بر این کار کردن روی پروژهها و وظایفِ مبهم برای شما استرسآور است و چندان دوست ندارید مشغول کارهای بیش از اندازه تئوریک و غیرکاربردی شوید. خصوصاً فعالیتهایی که کاملاً معطوف به آینده هستند، چون ترجیح طبیعی شما این است که روی وظایف لحظه حال کار کنید.
استرس در تیپهای عملگرا باعث میشود تمرکز کردن برای این تیپها سخت باشد. در واقع عدم تمرکز اولین نشانه استرس در این تیپهاست. یکی از تواناییها و قابلیتهای مهم شما این است که کاملاً متوجه نیازهای در لحظه هستید و به خوبی میدانید که دقیقاً در همین لحظه چه کاری لازم است انجام شود، اما در حالت استرس این ویژگی در شما تشدید میشود و شکل اغراقآمیزی به خود میگیرد؛
به طوری که در این حالت ممکن است خیلی سریع تمرکزتان از یک کار به کارِ دیگری جلب شود و نتوانید برای مدت زمانی مشخص روی یک پروژه واحد متمرکز بمانید. اینها نشانههایی است که به شما در مورد ایجاد استرس هشدار میدهند. در واقع با پدیدار شدن این نشانهها باید تلاش کنید تا استرستان را مدیریت کنید و آن را کاهش دهید.
در صورتی که این وضع ادامه پیدا کند و استرس شما به میزان زیادی افزایش پیدا کند، ممکن است نظم و انسجام ذهنیتان را به طور کامل از دست بدهید و مثلاً بدون هیچ دلیل موجهی نگران موضوعات مختلف شوید و فکر کنید که تلاشهایتان به نتیجه نخواهد رسید و همه چیز خراب خواهد شد.
اگر در چنین موقعیتی قرار گرفتید سعی کنید اندکی آرام بگیرید، بعد از اینکه کاملاً آرام شدید با خودتان خلوت کنید و ارزشهایتان را مجدداً مرور کنید، اولویتبندی ارزشها بسیار مهم است پس سعی کنید تا حد ممکن اولویتهایتان را مشخص کنید. پس از آن مجموعه اقداماتی که باید انجام دهید را باز-تعریف کنید و پس از استراحتی کوتاه اما کافی مجدداً دست به کار شوید.
سعی کنید خودتان موقعیت را تحلیل کنید و خواهید دید که بسیاری از نگرانیهای شما بیدلیل و بدون سند و مدرک است و در نتیجه واقعگرایانه نیست. شاید بد نباشد در چنین مواردی روی کمک دیگران حساب کنید و از آنها بخواهید به شما کمک کنند.
تیپهای جستجوگر (تیپ شخصیتی ENTP و ENFP)
به عنوان یک فرد با تیپ جستجوگر شما امیدوارانه به زندگی نگاه میکند و فردی پرنشاط، باانگیزه و آرمانگرا هستید. این شور و حرارت شما ممکن است برای بعضی از افراد غیرمنتظره و عجیب باشد در نتیجه سعی کنید بسته به موقعیتی که در آن هستید لحن، تن صدا، سرعت حرف زدن و در مجموع هیجانات خودتان را کنترل کنید تا بتوانید اعتبار لازم و کافی را کسب کنید و وجهه خودتان را بیدلیل خدشهدار نکنید.
وظایف و کارهایی که نیازمند توجه بسیار زیاد به جزئیات هستند و همچنین محیطهای کاری که قوانین و چارچوبهای سفتوسختی دارند اغلب برای شما استرسآور هستند چون احساس میکنید انعطافپذیری و خلاقیت شما محدود شده است.
از طرفی ممکن است زمانی که فرصتی برای جستجوگری در دنیای ایدهها و تخیلات ندارید و نمیتوانید آزادانه در مورد آنچه در ذهن دارید ایدهپردازی کنید، دچار استرس شوید. ضمناً اگر اطرافیانتان اهمیت و ارزشی برای ایدهها و احتمالات یک موقعیت قائل نباشند باز هم توی ذوقتان میخورد.
وقتی دچار استرس میشوید اولین نشانه احساس خستگیِ بیشازاندازه است. یکی از قابلیتها و توانمندیهای اصلی شما ابتکار و ایدهپردازی و دیدن احتمالاتِ مختلف در یک موقعیت است که در شرایط استرس این ویژگی به صورت اغراقآمیز و ناکارآمد درمیآید.
به جای اینکه به واسطه احتمالاتِ جذاب و جدید انگیزه بگیرید و روبهجلو حرکت کنید، غرق در ایدههای بیپایان میشود و مسیر و هدف نهایی را گم میکنید. در صورتی که چنین نشانههایی را دیدید باید تلاش کنید و استرستان را مدیریت کرده و آن را کاهش دهید.
اگر این روند ادامه پیدا کند و میزان استرس در شما افزایش یابد احتمالاً ترجیح میدهید تنها باشید و از اطرافیان فاصله میگیرید یا ممکن است روی جزئيات بیمورد بیش از اندازه حساسیت نشان دهید.
در چنین شرایطی بهتر است اندکی به خودتان استراحت بدهید و به طور موقت به سراغ فعالیتهای آرامکننده مثل نرمش، پیادهروی و خوردن غذاهای سالم و گیاهی بروید. همچنین سعی کنید بیش از حد توانتان زیر بار مسئولیت و تعهد نروید و در صورت لزوم بعضی از وظایف را به دیگران محول کنید.
مشارکت شما:
تجربه شما از مواردی که در این مقاله آمده بود چیست؟ آیا عوامل استرسزای شما هم همین موارد هستند؟ دیدگاههای خودتان را در قسمت کامنتهای زیر همین مقاله برای ما بنویسید.
۹ دیدگاه
سلام وقت بخیر من یک ENTP
هستم
از لحاظ احساسی زود احساساتم به حرکت در میاد ولی همواره سعی می کنم خودم رو خنثی نشون بدم
در مورد شرایط استرس اینجوریه که من نمی تونم دامنه ایده هام رو محدود کنم و فکر می کنم با شروع یک ایده یک ایده مهم تر و جذاب تر رو از دست خواهم داد
اما موقعی سطح استرس زیاد بالا میره اصلا نمی فهمم اهمیت کدوم ایده بیش تره و کدوم کارآمد تره و حتی دیگه نمی تونم ایده پردازی کنم و ذهنم واقعیت های خشک گذشته را با یک ذره بین منفی جلوم میگذاره
و خیلی هم درگیر جزئیات میشم و نمی تونم بفهمم کدوم جزئیات اهمیت نداره
و یک چیز دیگه ای که زمان استرس برام اتفاق میوفته و بنظرم عجیبه گریه های طولانی مدته
مثلا تمایل دارم بدون دلیل دو ساعت گریه کنم
البته بدون دلیل بدون دلیل هم نیست اما دلایلی که داره چیزایی نیست که در حالت عادی باعث همچین واکنش هیجانی شدیدی بشه
خداقوت، سایت فوق العاده ای دارین.
سوال من این هست:
جواب تست من گاهی enfp و گاهی entp در میاد. هر دوتیپ رو مطالعه کردم و بهم نزدیک هستند و هنوز مطمئن نیستم که جز کدوم دسته ام؟؟
سلام به شما سحر گرامی
خوشحالم که همراه ما هستید،
این چندان غیر معمول نیست که نتیجه تست MBTI دقیق نباشد (+)
لازم است بعد از تست، با مطالعه بیشتر، ترجیحات و تیپ شخصیتی غالب خودتان را پیدا کنید. البته دقت داشته باشید که در واقعیت ما با یک طیف مواجهایم و کسی مثلا F یا T مطلق نیست اما تمام مسئله در یافتن ترجیح غالب است.
ضمن اینکه کارگاه شخصیتشناسی MBTI هم به شما کمک میکند ترجیحات دقیق خودتان را بشناسید.
برای شما آرزوی موفقیت دارم
سلام ، وقت بخیر
من یک ENFP هستم و وقتی پارسال به تیپ شخصیتی خودم پی بردم خیلی زندگی ام زیباتر و تا قبل از اون خیلی نا امیدتر بودم چون مدام شغلم رو عوض میکردم و کارهای نیمه تموم ، خیال پردازی های بی پایان داشتم و الان هم همچنان در وجود خودم دارم ولی از وقتی خودم رو شناختم خیلی کمرنگ تر شده و هرچقدر کانال و مقاله های شما رو مطالعه میکنم بیشتر خودمو میشناسم و بیشتر لذت میبرم
اینکه الان متوجه شدم ک باید هیجاناتم رو کنترل کنم تا بتونم لحن و تن صدام رو کنترل کنم که وجهه ام خدشه دار نشه چون خیلی این موضوع در خیلی از موقعیت ها گریبان گیرم شده.
و خیلی خوشحالم ک تونستم با شناخت خودم تو یه موقعیت شغلی ک دوستش دارم و دقیقا مطابق تیپ شخصیتی ام بمونم و خوشحال باشم اهدافم رو روی کاغذ دنبال کنم نه با رویا پردازی و امروز متوجه شدم ک ENFP ها باید هیجانات خودشون رو کنترل کنن.
?? واقعا ممنونم بابت مقاله های ارزشمندتون من خیلی سعی میکنم کتابهای متعددی بخونم در راستای ارتقای شخصیتی ام که نقاط ضعف ام رو کمرنگ تر کنم که البته به لطف شناخت خودم و مقاله های ارزشمند شماست که میتونم خودم رو بهتر کنم و نا امید نشم و بدونم که من هم نقاط مثبتی دارم و اهداف شغلی و تحصیلی ام رو در راستای شخصیت ام قرار بدم ??
?? با آرزوی موفقیت روز افزون جناب آقای آرسام هورداد??
به عنوان یک entp، خیلی زود هیجانی میشم و از کشف یک پدیده خیلی زیاد ذوق زده میشم!..دقیقا کارهایی که نیازمند پرداختن به جزئیات هست من رو تو منگنه و استرس قرار میده، و وقتی سابقه کاری خودم رو مرور میکنم، از همه محیط های کاری که قوانین و چارچوب های کاری خطی و سفت و سخت داشتن، یعد از مدت کوتاهی فرار کردم، تنها تو دوتا کار خیلی راضی بودم، اولی پروژه ای بود که اختیار عمل زیادی بهم داد و با وجود همه سختی ها که باعث شد خیلی ها از تیم پژوهشی کنار برن، تا آخرش موندم و دومی که الان هم مشغولش هستم مترجمی زبان در فیلد تخصصی خودم و گزارش نویسی هست که اختیار عمل دست خودمه، تو شاخه های مختلف ترجمه میکنم و آزادی عملم تامینه. خیلی پیش اومده با خیال پردازی و ایده پردازی های بی پایان هدف اصلی رو فراموش کنم که یکم کلافم میکنه، اما تصمیم گرفتم هدف رو بنویسم، برای خودم مجسمش کنم و هر چند وقت درمیون مرورش کنم تا زیادی از مسیر منحرف نشم که نتیجه داده.
چقدر جالب! به عنوان یک entp همه موارد فوق رو تجربه کردم و جالب تر اینکه خیلی مواقع متوجه نبودم این موارد از استرس ناشی میشه. در شرایط استرس زا بدترین حالت های ممکن وقوع اتفاقات مختلف رو متصور میشم و اون خوش بینی حالت عادیم رو از دست میدم. ایمانم رو به انتخابهام از دست میدم و همش فکر میکنم مسیر بیهوده ای رو انتخاب کردم.
ممنونم، دقیقاً اون تردید در مورد مسیری که دارم طی میکنم رو خیلی خوب اشاره کردید.
احساس میکنم جنبه کمالگرایی این شخصیتم داره ذره ذره روحمو میخوره
علی گرامی تنها راه عملی و قابل اجرا برای حل مشکل کمالطلبی این است که دست به اقدام و اجرا بزنید و نتیجهٔ کار را در عمل بهبود دهید. (کمالطلبی سالم در مقابل کمالطلبی ناسالم)