مهارت جرأتمندی
تمرین جرأتمندی در موقعیتهای مختلف
وقتی از ما درخواستی میشود یا مسئولیت و وظیفهای از ما طلب میشود یا وقتی از مورد انتقاد قرار میگیریم رفتار جرأتمندانه چطور میتواند به ما کمک کند؟
در این موقعیتها استفاده از سبک جرأتمند ممکن است کمی دشوارتر از حالات دیگر باشد اما اینها دقیقاً موقعیتهایی هستند که باید رفتار جرأتمندانه را در آنها تمرین کنیم. یعنی در این دو موقعیت: اول زمانی که کسی از ما خواستهای دارد، خصوصاً خواستهای نامنصفانه، یا کاری که دوست نداریم انجامش دهیم و دوم زمانی که عملکرد ما مورد انتقاد قرار میگیرد.
چطور به درخواستهای دیگران پاسخ بدهیم؟
وقتی کسی از ما درخواستی دارد، خصوصاً اگر این درخواست غیرقابلقبول، ناموجه یا بیمورد باشد، احتمالاً خیلی از ما احساس میکنیم عملاً در موقعیت دشواری قرار گرفتهایم که ای کاش راه فراری از آن وجود داشت. به خصوص اینکه پرجرئت رفتار کردن در چنین موقعیتهایی برای خیلی از ما راحت نیست.
وقتی در موقعیتی مشابه قرار گرفتید که کسی از شما درخواستی داشت به موارد زیر توجه کنید:
اول- خیلی از خواستههای غیرمعقول ریشه در استریوتایپها و باورهای قالبی دارد. استریوتایپ یعنی تعمیم دادن یک یا چند مشاهده محدود، به یک جامعه آماری بزرگترِ مشابه. مثلاً این جمله نشان دهنده یک استریوتایپ رایج در کشور ماست: «خانمها که رانندگیشان اصلاً خوب نیست!»
چیزی که به بحث ما مربوط میشود استریوتایپهای دیگری مثل اینهاست: «مادر فداکار» یا «وحید یک کارمند نمونه و ایثارگر است»
اگر اغلب افراد شرکت در ذهنشان از وحید تمثال یک کارمند ایثارگر را ساخته باشند، جای تعجبی ندارد اگر فکر کنیم رفتهرفته وحید تبدیل به کسی میشود که باید بارهای دیگران را روی دوش خودش حمل کند و به مرور زمان این کار تبدیل به وظیفه او میشود.
قاعده این است: شما حق دارید خواستههایی که ریشه در استریوتایپهای اینچنینی دارند را رد کنید و به آنها جواب منفی بدهید. انتخاب با شماست.
دوم- زمانی که خواسته کسی را رد میکنید، سعی کنید این پیام شفاف را منتقل کنید که شما دارید «درخواست» آن شخص را رد میکنید، نه خودِ شخص را.
سوم- موقعی که به کسی جواب نه میدهید و درخواست او را رد میکنید، لزومی ندارد برای این نه گفتن دلیلی بیاورید یا نه گفتنتان را توجیه کنید، یا تلاش کنید طرف مقابل را قانع کنید. نیاز به هیچکدام از اینها نیست. این حق شماست که به وقت، انرژی و برنامهریزی شخصی خودتان احترام بگذارید و مطمئناً دیگران این را درک میکنند.
چهارم- اگر خواستهای را رد کردید، در میانه راه تصمیمتان را عوض نکنید. اگر در اثر اصرار دیگران نظرتان را برگردانید این پیام را به دیگران منتقل میکنید که میشود با کمی اصرار کردن و تحت فشار قرار دادن، نظر شما را نسبت به موضوعات تغییر داد.
البته در صورتی که شرایط تغییر کند و موقعیت اجازه دهد، این حق شماست که در هر زمانی تصمیمتان را عوض کنید.
پنجم- درخواست کردن برای بسیاری از ما سخت است و موقعی که خواستهای از کسی داریم یا رفتار منفعل پیش میگیریم یا با کنایه و لفافه سعی میکنیم منظورمان را برسانیم. خیلی از ما هم در این مواقع به دیگران اتکا میکنیم و از آنها میخواهیم به جای ما حرف بزنند.
یادتان باشد هر کس مسئول رفتار خودش است، اگر شما خواستهای از کسی دارید باید خودتان بدون وابستگی به دیگران آن را مطرح کنید.
جمعبندی
جرأتمند بودن در چنین موقعیتی یعنی به شیوهای آرام، بدون تهاجم اما قاطع و محکم حقوق خودتان را بیان کنید. یکی از حقوق شما این است که درخواستهایی که به نظرتان نامعقول است یا شما نمیتوانید آنها را انجام دهید را مودبانه رد کنید.
در عین حال، شما باید این حق را برای دیگران قائل شوید که از شما دعوت یا درخواستی داشته باشند و پاسخی مودبانه از شما دریافت کنند.
چطور انتقادات را مدیریت کنیم؟
وقتی کسی از شما انتقاد میکند سعی کنید موارد زیر را تمرین و اجرا کنید:
اول- قبل از هر چیز مهمترین نکته این است که ببینید آیا انتقادی که از شما شده صادقانه و به منظور حل یک مسئله است یا اینکه دلایل دیگری برای آن وجود دارد. مثلاً ممکن است شخصی عصبانی است و چون شما دمِ دستش هستید، شما را هدف گرفته!
دوم- انتقاد را با همان جملهبندی تکرار کنید. مثلاً بگویید: «پس شما معتقدید که …» در مورد هر بازخوردی که به شما داده میشود، سعی کنید از شخصی که آن را بیان کرده تشکر کنید.
سوم- بخشهایی از انتقاد که احساس میکنید صحیح است و با مستندات ارائه شده را بپذیرید.
چهارم- اگر احساس میکنید انتقادِ طرف مقابل صحیح است هرگز سعی نکنید در پاسخِ او، از خودتان دفاع کنید یا دلیل و توجیهی بیاورید.
اینگونه انتقاد کنید
تا حد ممکن سعی کنید از انتقاد کردن خودداری کنید. در عوض سعی کنید به جای انتقاد، بازخوردی سازنده- اگرچه منفی- به منظور حل یک مسئله یا تغییر یک رفتار ارائه کنید. این رویکرد باعث میشود موقع ارائه بازخورد کنترل خودتان را از دست ندهید و عصبانی نشوید و بازخوردتان را به شکلی سازندهتر بیان کنید.
انتقاد یا همان بازخورد منفی در صورتی که همراه با ابراز حمایت از طرف مقابل باشد درد و گزندگی کمتری خواهد داشت. نکته حیاتی در ارائه باخورد این است که شما باید این اطمینان را به طرف مقابل بدهید که انتقاد شما متوجه عملکرد اوست، نه خودِ آن شخص. شما نباید موقع انتقاد کردن هویت و کیستی طرف مقابلتان را نشانه بگیرید. مثلاً میتوانید انتقادتان را با یک جمله حمایتی مثل این آغاز کنید: «من از همه زحماتی که در این مدت کشیدی خبر دارم و به خاطر این زحمات ازت ممنونم، اما نکتهای در خصوص … وجود داره که باید در موردش صحبت کنیم.»
سعی کنید در جملاتتان از عبارت «تو باعث شدی» یا «تو اینچنین هستی» خودداری کنید. شما به هیچ وجه نباید انتقاد را شخصی کنید، انتقاد صرفاً باید متوجه عملکرد فرد باشد.
نکته مهم دیگر این است که هرگز کلیگویی نکنید، با جزئیات دقیق در مورد موضوع حرف بزنید و تا میتوانید از فکت و عدد و کمیت در گفتارتان استفاده کنید. به جای اینکه بگویید: «تو همیشه دیر میکنی!» بهتر است بگویید: «میخواستیم ساعت ۴ آنجا باشیم اما تو نیم ساعت تأخیر داشتی!» جملاتی که به صورت کلیگویی بیان میشوند هرگز حقیقت ماجرا را بازگو نمیکنند و بیشتر شخص را زیر سوال میبرند نه عملکرد او را.
مسئله مهم دیگر که باید به آن توجه کنید این است که هیچوقت شخص دیگری را مسئول حال و احساساتِ خودتان ندانید! مثلاً نگویید: «تو با این کارهات واقعاً منو عصبانی میکنی.» در عوض بهتر است خودتان را مسئول احساسات خودتان بدانید و قبول کنید که این شما هستید که در این خصوص محوریت دارید. به جای عبارت بالا میتوانید بگویید: «وقتی کار ایکس را انجام میدهی من خیلی عصبانی میشوم.»
تعریف و تمجید چطور؟
برای بعضی از افراد تعریف و تمجید کردن از دیگران یا برعکس مورد تعریف واقع شدن هم باعث خجالت و معذب شدن آنها میشود. اگرچه این موقعیت به اندازه دو موقعیت قبلی (درخواست و انتقاد) دشوار نیست اما با توجه به اینکه مدیریت آن برای بعضی از افراد ممکن است دشوار باشد، اندکی به آن میپردازیم.
حتماً دیدهاید خیلی وقتها زمانی که از کسی تعریف میشود او میگوید: «نه! اینطوریم نیست! شما لطف دارید، این مبحت شماست.» و …
تعریف و تمجید کردن از دیگران یکی از روشهای مثبت حمایت کردن از آنهاست. هم تعریف کردن از دیگران و هم پذیرشِ تعریف و تمجید دیگران، هر دو از مهارتهای مهم ارتباطی هستند.
وقتی تعریف و تمجید دیگران را نمیپذیریم و میگوییم: «نه! اینطور نیست!» یا «نه واقعاً، من اینجوریام که میگید نیستم!» در واقع به نوعی داریم به شعور و قضاوت طرف مقابل بیاحترامی میکنیم و قطعاً فرد مقابل از شنیدن این جملات احساس خوبی پیدا نمیکند. مسئله اینجاست که کسی آن شخص را مجبور به تعریف کردن از شما نکرده، او خودش و با میل خودش لازم دیده از شما تعریف کند و منصفانهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که تعریف و تمجید او را بپذیرید و خیلی ساده از او قدردانی کنید و بگویید: «متشکرم!»
اگر میخواهید از کسی تعریف کنید بد نیست به نکات زیر توجه کنید:
اول- تعریفتان حتماً صادقانه و بر اساس واقعیت باشد. معمولاً تعاریفِ ساختگی خیلی زود به چشم میآید و صداقت شما زیر سوال میرود.
دوم- یادتان باشد که تعریف و تمجید همیشه به محکم کردن رابطه بین فردی کمک میکند. ضمن اینکه تعریف از دیگران اغلب در ذهن آنها میماند و تصویر مثبتی از شما به جای میگذارد.
جمعبندی
توجه داشته باشید که در روابط بین فردی همیشه اولویت با رفتار جرأتمندانه است. معمولاً و در اغلب موقعیتها رفتار جرأتمندانه منجر به ایجاد رابطه کارآمدتری نسبت به دو سبک تهاجمی و منفعل میشود.
همیشه این جمله معروف را به خاطر داشته باشید: با دیگران به همان شکلی رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود: با ادب و احترام. داشتن ادب و احترام باعث میشود راحتتر بتوانید در موقعیتهای مختلف رفتاری جرأتمندانه داشته باشید.
امتیاز شما به این مقاله:
[kkstarratings]
۱ دیدگاه
عالی