زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۶ دقیقه
از قسمت قبلی مبحثی را باز کردیم و در مورد نکاتی که بهتر است یک ESTJ در ارتباطاتش به آنها توجه کند بحث کردیم.
ابتدا در مورد ویژگیها و خصوصیات کلی این تیپ صحبت کردیم و گفتیم ESTJها در محل کار در موقعیت و جایگاههای مدیریتی قرار میگیرند و خارج از محل کار هم عموماً مشکلی با اینکه در رأس امور باشند ندارند و اتفاقاً خیلی هم خوب عمل میکنند.
علاوه بر این گفتیم که این خصوصیات ممکن است باعث شود ESTJها به دلیل صراحتی که دارند و نیز به دلیل تمرکز و توجهشان روی انجام شدن وظایف و مسئولیتها، نسبت به ظرافتهای ارتباط بیتوجه باشند. مثلاً به دیدگاهها و نظرات دیگران چندان توجه نکنند و یا در ارائه بازخورد به دیگران، به طور ناخواسته باعث دلخوری آنها شوند.
در ادامه گفتیم اگر ESTJها برای روابطشان اهمیت قائل هستند (که طبیعتاً باید اینگونه هم باشد!) لازم است بازخوردهایشان به دیگران را با کمی چاشنی و هنرمندی بیامیزند و رسیدیم به اهمیت «همدلی» و مزایای آن.
–
در این قسمت میخواهیم بحث را ادامه دهیم و بنا شد در مورد مزایای همدلی صحبت کنیم. طبق این پژوهش بلد بودن مهارت همدلی فایدههای زیر را دارد:
- همدلی کردن برای بقای ما ضروری است. دلیلش این است که یک همدلیِ خوب نیازمند این است که «مشاهدهکنندهٔ» خوبی باشیم، «تفسیرکنندهٔ» خوبی باشیم و پاسخ مناسبی به علائمِ احساسی که از جانب دیگران دریافت میکنیم بدهیم.
- همدلی کلید ایجاد اعتماد و تقویت رفتار خیرخواهانه بین افراد است. وقتی فضای همدلی بر روابط حاکم باشد، افراد به طور طبیعی و خودخواسته دوست دارند به نفع دیگران و برای خیر و منفعت آنها تلاش کنند.
- وجود همدلی در یک رابطه عاطفی سالم ضروری است و به سلامت رابطه کمک میکند.
- تسلط روی مهارت همدلی به افراد کمک میکند اختلافات و تعارضهای موجود را با کمترین تنش و به شکلی بالغانه حل و فصل کنند.
- ابراز حس همدلی به نوعی نشاندهندهٔ بلوغ و مسئولیتپذیری اجتماعی فرد است.
–
چطور همدلی را در خودمان تقویت کنیم؟
برای بعضی تیپهای شخصیتی از جمله ESTJ نشان دادن همدلی ممکن است یک نقطه قوت نباشد، اما به هر حال مهارتی است که میتوان آن را آموخت و برای بهتر شدن در آن تمرین کرد.
در ادامه با هم چند راهکار را بررسی میکنیم که به ESTJها (و یا هر تیپ دیگری) کمک میکند تا هوش عاطفی (Emotional Intelligence) را در خودشان تقویت کنند و با استفاده از مهارتهای ارتباطی به سطح بالاتری ارتقا پیدا کنند.
–
۱. قضاوت را کنار بگذارید
گوش دادن به نظرات و احساسات دیگران شاید برای شما بیمعنی باشد، اما گوش دادن به دیگران را یک منبع اطلاعاتی ارزشمند بدانید که به شما کمک میکند دیدگاه کاملتری در مورد دیگران در ذهن خودتان شکل دهید.
سعی کنید وسط حرف دیگران نپرید، جملههای آنان را کامل نکنید و بدتر از آن سعی نکنید نظر دیگران را نادیده بگیرید. اتفاقاً اجازه دهید دیگران هم حرف و نظرشان را بگویند و اندکی زمان بگذارید برای ارزیابی کردن اطلاعاتی که دارند به شما میدهند.
مطمئن شوید که نکته و منظور دیگران را تا حد ممکن به طور کامل دریافت کردهاید، فراموش نکنید که هر کس چیزی برای ارائه کردن دارد.
–
۲. انعطافپذیر باشید
وقتی با ایدههای جدید یا روشهای متفاوت برای انجام کارها مواجه میشوید خیلی سریع آنها را رد نکنید. اجازه دهید این روشها و دیدگاههای متفاوت کمی در ذهنتان هوا بخورد! اگر ذهنتان را باز بگذارید احتمالش هست که راهکارهایی تازه و موثرتر از روشهای قبلی و سنتی خودتان به ذهنتان برسد.
یادتان باشد به ایدهها و دیدگاههای جدید دیگران توجهِ کافی داشته باشید و در مواقع لازم از آنها به خاطر بازخوردهایشان تشکر کنید. همه افراد مثل هم فکر نمیکنند و در نتیجه قرار نیست همه مثل شما فکر کنند یا با روشهای شما پیش بروند. تفاوتها را بپذیرید و به این ترتیب فضایی پر از اعتماد و همدلی خلق کنید که البته روی ایجاد خروجی مثبت و مفید هم تأثیرگذار است.
–
۳. با اشتیاق و فعالانه گوش دادن را تمرین کنید
هنر گوش دادن فعال را تمرین کنید. اغلب ESTJها با اشتیاق در مورد ایدهها و برنامههای خودشان صحبت میکنند و معمولاً سهمِ بیشتری از گفتگو را به خودشان اختصاص میدهند. به همین دلیل به دیگران فرصت کافی برای حرف زدن نمیدهند و یا موقع صحبت آنها به خوبی گوش نمیدهند.
[box type=”tip” radius=”5″]با این حال تمرین کنید موقع گوش دادن به دیگران به آنها نشان دهید که برای ایدهها، احساسات و دغدغههای آنها احترام قائلید و آنها را درک میکنید. همین باعث میشود اعتمادِ اولیه بین شما و طرف مقابل شکل بگیرد.
گوش دادن فعال، تمرکز شما را از ایدههای خودتان به ایدهها و صحبتهای دیگران منتقل میکند و به این معنی است که با توجه کامل به صحبتهای دیگران گوش میدهید و خیلی سریع آن را قضاوت نمیکنید. سعی کنید فقط به پیام آنها گوش دهید و هیچ تلاشی برای قضاوت یا راهکار دادن به آنها نکنید.
یک تمرین موثر و بسیار ساده برای گوش دادن فعال این است که پس از اتمام حرف طرف مقابل، چکیده و ایدهٔ اصلی پیام را به او بازگردانید تا هم مطمئن شوید مطلب را متوجه شدهاید و هم به او این اطمینان را بدهید که به حرفهایش گوش میدادهاید.
–
۴. پیامتان را مختصر کنید
وقتی میخواهید ایدههایتان را به دیگران عرضه کنید مراقب باشید بیش از اندازه وقت یک مکالمه یا جلسه را نگیرید، جزئیاتِ غیر ضروری را رها کنید و به ایدهٔ اصلی و تصویر بزرگتر بپردازید و بعد اجازه دهید اگر دیگران ابهامی داشتند از شما سوال بپرسند و سپس نقاط تاریک و مبهم را برایشان شفاف کنید.
–
۵. عجله نکنید
وقتی دارید صحبت میکنید زمان بگذارید و در مورد چیزی که در ادامه میخواهید بگویید چند ثانیه فکر کنید. این عادت رهبران کارآمد است که قبل از ارائه کردن یک ایده یا به زبان آوردن یک جمله در مورد آن به خوبی فکر میکنند. خیال نکنید اگر در میانه یک گفتگو وقفهای پیش آمد حتماً شما باید پیش قدم شوید و سکوت را بشکنید.
ضمن اینکه دقت کنید در یک مکالمه لحن آمرانه نداشته باشید و از دیگران انتظار نداشته باشید به شما بازخورد و پاسخ فوری بدهند. صبر کنید و به آنها زمان بدهید. خودتان هم به پاسخهایی که قرار است بدهید به خوبی فکر کنید.
[divide]
امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]
[divide]
مشارکت شما: در صورت تمایل لطفاً تیپ شخصیتیتان را ذکر کنید و بفرمایید آیا همدلی کردن با دیگران و مهارت گوش دادن فعال برای شما ساده است یا خیر؟ اگر نه برای تقویت آن چه راهکارهایی به ذهنتان میرسد؟
۶ دیدگاه
سلام
تیپ estj و entj که کارکرد اولشون Te هست، من نمیتونم باهاشون کنار بیام چون هم قدرت طلب هستن هم خیلی ساختارگرا و دوس دارن حرفشونو ب کرسی بنشونن ک همیشه برنده باشن
میخوام بدونم چطور میشه با این تیپا تعامل کنیم
یکی هم من تو سایت در مورد تیپ های enfj istp esfp مقاله ای ندیدم (بجز مقالات ۱۶تیپ) ، دوست دارم درباره این تیپها یه توضیحاتی بدید که بیشتر اشنا بشیم باهاشون
موفق باشید
سلام به شما محمدرضای گرامی
همان طور که اشاره کردید کارکرد نخست این دو تیپ Te است، به این معنی که در مذاکرات و ارتباطات کاری بیش از هرچیز به راندمان بالا و سرعت انجام شدن کار توجه میکنند، در نتیجه برای تأثیرگذاری روی این دو تیپ لازم است روی وظیفه و task در حال انجام و اتمام و تکمیل آن با راندمان بالا تمرکز شود.
در ارتباطات غیر کاری هم در صورت وجود تعارض در خواستهها لازم است فضایی برای گفتگوی دو طرف برای توضیح مسئله، ارائه راهکارها و شنیدن نظرات دو طرف ایجاد شود. به عبارتی لازم است این دو تیپ را به میز مذاکره و گفتگو آورد و با ارائه دلایل آدرسدار آنها را متوجه این مسئله نمود که خواستههای طرف دیگر گفتگو نیز به اندازه آنها مهم است و ارزش شنیدن و تأمل را دارد.
در خصوص قسمت دوم پرسش شما، مقالات و محتوای سایت در حال تکمیل است و طبق برنامه و زمانبندی از قبل تعیینشده به همه تیپها پرداخته میشود. در این بین ممکن است سهم برخی تیپها بیشتر یا کمتر از سایرین باشد اما تلاش ما این است به مرور زمان همه تیپها را به طور کامل و دقیق بررسی کنیم.
پیروز باشید
سلام من یک INTJ هستم همدلی در من بسیار پایین است من شنونده خوبی هستم ولی در دل میگم که می خواستی این کار رو نکنی.من همیشه در روابط عاطفی و احساسی با افراد مشکل دارم و زیاد هم برام پیش میاد که رابطه هام به هم بخورن که ی بخش به خاطر منتقد بودنم هست ی جاهایی هم که نه بیشتر وقتا من زود به دل میگیرم همه چیز رو ،بعدش خودم رو از اون افراد دور می گیرم و باهاشون سر سنگین میشم به جای اینکه بگم ناراحتم کردید فاصله میگیرم در واقع منفعل هستم اما اینو هم بگم که عاشق قضاوت دیگران هستم و همیشه درحال تجزیه و تحلیل افراد هستم البته بیشتر عیوب و اشکالات رو میبینم.و چیزی رو دلم میخواد بدونم آیا همه INTJها جوانتر از سن واقعی اشون نشون میدن یا من فقط شانسی اینجوری ام؟؟؟؟و آیا همه INTJها تیپ شخصیتی ENFJرو از همه بیشتر دوست دارن یا فقط من این طورم؟؟؟ ی چیز دیگه هم در مورد خودم بگمخیلی زیاد به من میگن نکته سنجی،و یکی از مشکلات بزرگ من،نداشتن قدرت ابرازوجود نمیدونم چرا نمیتونم همه شخصیتم رو نشون بدم؟؟.تشکر.
سلام به شما مهدخت گرامی،
تشکر از اینکه تجربهتان را با ما در میان گذاشتید،
در خصوص اینکه آیا همه INTJها جوانتر از سن واقعیشان نشان میدهند یا نه، سند یا تحقیقی مرتبط با این موضوع در منابع در دسترس مشاهده نکردهایم و بنابراین نمیتوانیم نظر دقیقی در این خصوص بدهیم.
در خصوص قسمت دوم پرسش شما نیز وضع به همین ترتیب است، تحقیق میدانی با جامعه آماری بالا که مشخص کند چند درصد INTJها جذب تیپ شخصیتی ENFJ میشوند انجام نشده است (یا حداقل ما در مشاهداتمان به چنین تحقیقی برنخوردیم)
در خصوص بخش سوم پرسشتان، خودافشایی یک مهارت ارتباطی است که در صورت اجرای صحیح میتواند موثر و کارآمد باشد و در صورت اجرای غیر دقیق به ارتباط با دیگران آسیب میزند. برای مطالعه بیشتر در این خصوص میتوانید مطلب خودافشایی در سایت متمم (motamem.org) را مطالعه نمایید.
پیروز باشید
سلام
ممنون از توضیحات کارآمدتان.
تیپ من isfp هست ویکی از دنبال کنندگان پیگیر سایت خوب شما هستم
مطالب برای من بسیار جذاب و کارآمد هستند
در مورد مبحث همدلی کردن من خودم بسیار در این رابطه فکر می کنم مهارت داشته باشم و همیشه سعی می کنم یک شنونده خوب و همراه و صمیمی و دلسوز باشم
و تا حدی موفقم خصوصا اگر طرف مقابل هم تا حدی مهارت ارتباطی مناسب را داشته باشد.
تیپ پسر و همسر من estjو entjهست
و می تونم درک کنم که حس همدلی کردن در انها ضعیفه
من در این مورد راهنماگر خوبی برای مشکلات ارتباطاتی انها با دیگرانم ولی خیلی دوست داشتم انها هم ارتباطاتشون خصوصا در خانه با حس همدلی بیشتر پیش می رفت…
انها کنار من یاد گرفتن کمتر تحکم کنن
ولی خب مثل خیلی وقتا که اونا از دست من حرص می خورن به خاطر تفاوتهای تقریبا زیاد تیپ شخصیتی
منم از دست اونا حرص می خورم… ?
ولی در کل سازگاری من باعث میشه روابط همیشه آروم باشه و صلح برقرار?
ناگفته نمونه که منم خیلی چیزا از اونا یاد می گیرم و می تونم بگم
اگر همین حس همدلی در همه ما تقویت بشه و اونا در این زمینه بیشتر همکاری کنن
روابط عالی پیش میره…
با تشکر از شما که صبورانه نظر منو خوندین
موفق وپیروز باشین?
سلام به شما دوست گرامی،
بسیار خوشحالیم که مقالات برای شما موثر واقع شده و امیدواریم مطالب سایت هر چه بیشتر در بهبود کیفیت ارتباطات شما با اطرافیان و عزیزانتان موثر باشد. تشکر از همراهی ارزشمند شما با تیپشناسی نوین و ممنون از اینکه تجربیات پر ارزش خودتان را با ما و سایر دوستان در میان میگذارید.
پیروز باشید