MBTI و معنویت
نگاه طبعها به معنویت
آیا معنوی بودن منطقی است؟ هرکدام از مشربها زمانیکه احساس کنند معنویت پاسخی مناسب برای نیاز آنان دارد، به آن توسل میجویند. و این زمانی اتفاق میافتد که امر الهی و معنوی عطش درونی فرد را سیراب کند. به همین دلیل هرفرد براساس نیاز متفاوتی به معنویت رومیآورد و هرکس نگاهی متفاوتی به امور روحانی دارد. چیزی که برای یک نفر معنادار و قابل احترام است ممکن است برای فرد دیگر غیرمنطقی و نامعقول باشد. به همین دلیل است که معنویت سفری است که برای هرکس از مسیرهای متفاوتی طی میشود. در این بخش نگاهی گذرا داریم به مقوله معنویت و باورهای مرکزی هر مشرب درباره آن.
تجربهگراها
معنویت: کاهش درد و رنج
معنویت زمانی میتواند عطش درونی تجربهگراها را سیراب کند که بتواند دردها را سبک کند. هرآنچه باعث سبک کردن و کاستن از درد شود همان چیزی است که تجربهگراها نسبت به آن حس معنوی دارند. وقتی یک تجربهگرا با یک واقعه ناگوار و تراژیک مواجه میشود، یا به ته خط میرسد و احساس میکند از خودش خسته شده است، یا بهنوعی از خواب غفلت بیدار میشود؛ در این شرایط معنویت را بهتر درک میکند. در واقع آنها امر معنوی را درست زمانی تجربه میکنند که از همه لذتهای جسمانی و فیزیکی سیر شدهاند و دیگر محرکهای بیرونی و مادی آنها را به هیجان نمیآورد، در چنین شرایطی آنها در وضعیت کرختی لذت قرار دارند و معنویت و الوهیت را در عمیقترین قسمتهای رنجشان درک میکنند. این وضعیت برای آنها درست مثل پیدا کردن نوری در ظلمت است؛ این حس برای آنها ارزشمند است چون فراتر از لحظه است و رضایتی پایدار به آنان میدهد.
پشتیبانها
معنویت: پاداش کار نیک
معنویت عطش درونی پشتیبانها را زمانی سیراب میکند که آنها پاداش سختکوشی و اعمال خیرشان را دریافت میکنند. آنها تلاش میکنند در دنیایی که افراد گناهکار و بدطینت آنرا فاسد و آلوده کردهاند طوری زندگی کنند که به رستگاری و عشق برسند. موقعیت معنوی و الهی برای آنها یعنی وضعیتی که توانستهاند در برابر وسوسهها مقاومت کنند و در برابر سیاهیهای نوع بشر ایستادگی نمایند؛ یعنی پاداش پرهیزکاری و دفع وسوسهها. آنها درحالیکه در حرم امن خودشان حضور دارند نگاهی به دنیای تیره و تاریک بیرون میاندازند و افراد گناهکار را برای وضعیت بد دنیا مورد سرزنش قرار میدهند. آنها معنویت را زمانی حس میکنند و از آن آرامش میگیرند که ببینند اعمال و کردار نیک دارند و درستکارانه زندگی میکنند.
آرمانگراها
امید برای برآورده شدن آرزوها
معنویت عطش درونی آرمانگراها را زمانی سیراب میکند که دل آنها را برای محقق کردن رؤیاها و آرزوهایشان قوی و مطمئن میکند. از نظر آنها زندگی یعنی تحقق سرنوشت و ارتباط با امر معنوی و الهی باعث میشود فرد اطمینانی قلبی برای برآورده شدن آرزوهایش در آینده داشته باشد. معنویت یعنی اطمینان برای برآورده شدن تصویری آرمانی که در ذهن ما وجود دارد. آرمانگراها به دنبال ایجاد روابط هماهنگ و دوستانه با دیگران هستند، آنها دوست دارند عشق بورزند و عشق بگیرند و شایسته محبت و توجه دیگران باشند و این معنویترین دستاورد برای آنان تلقی میشود. در واقع در چنین جایگاهی است که آرمانگراها میتوانند کاملاً صادق و یکرنگ باشند و احساس پذیرفتهشدنِبیقیدوشرط بکنند. در این شرایط نیازی نیست به دنبال هویتشان بگردند، چون کاملاً شناخته و درک شدهاند؛ جستجو برای معنا و مقصود دیگر ضرورتی برایشان ندارد، چون هماکنون میتوانند خود عشق را در آغوش بگیرند و فقط «بودن» را در کاملترین حالتش تجربه کنند.
خردگراها
ایمان مبتنی بر دلیل
معنویت عطش درونی خردگراها را زمانی سیراب میکند که برای پرسشهای عمیق آنها پاسخی قانعکننده و معقول داشته باشد. آنها نیاز به توضیحی برای آنچه از قبل میدانند دارند، هر فکر و نظریهای که خردگراها قبول دارند در واقع در نوع خودش قویترین و منطقیترین توضیح و توجیه برای پرسشهایی است که آنها در ذهن دارند و بهخاطر این است که از نظر آنها توضیح بهتری درباره واقعیت، آنگونه که خردگراها تجربهاش میکنند، ارائه میدهد. آنها هیچ باور یا نظریهای را کورکورانه دنبال نمیکنند. آنها چشموگوش بسته زیر بار هیچ نسخهای نمیروند مگر اینکه کارآمدی و قابل استفاده بودن آن برایشان محرز شده باشد. خردگراها روحیهای آگنوستیک (ندانمگرا) دربرابر پدیدههای مختلف دارند به همین دلیل براین باورند که چیزهای زیادی در عالم هست که آنها هنوز نمیدانند.
پیشنهاد میکنیم در ادامه مقاله زیر را هم مطالعه کنید:
MBTI چارچوبی برای روابط عاطفی بهتر
اگر این مقاله را مفید یافتید، حتماً نظر یا تجربهتان را زیر آن و در قسمت کامنتها ذکر کنید.
✅میخواهید از بینش MBTI در روابطتان استفاده کنید پیشنهاد ما شرکت در دوره شش ماهه MBTI با تدریس و راهبری کامل آرسام هورداد است.