تکنیکهای جرأتمندی
در این مقاله قصد داریم در مورد چند راهکار و تکنیک ساده برای پرورش مهارت جرأتمندی صحبت کنیم. مزیت جانبی جرأتمند بودن این است که به دیگران هم کمک میکنید تا در برقراری ارتباط به جای استفاده از سبکهای منفعل یا تهاجمی از روش جرأتمند استفاده کنند.
در مقالات قبلی هم گفتیم که رفتار جرأتمندانه نشانه عزت نفس بالاست و باعث میشود احساس خوبی در مورد خودمان داشته باشیم و به نوعی احساس ارزشمندی ما را ارتقاء میدهد.
گاهی اوقات پیش میآید که بعد از یک ارتباط، از جوابهایی که ارائه کردیم و واکنشهایی که نشان دادیم راضی نبودهایم و احساس پشیمانی، احساس گناه یا عذاب وجدان به ما دست میدهد. در این مواقع احساس میکنیم میشد مسئله را بهتر مدیریت کنیم. احتمالاً دلیل این موضوع این است که رفتار منفعلی از خودمان نشان دادهایم.
از طرفی ممکن است در میانه گفتگو با دیگران احساس خشم داشته باشیم و دیگران را مقصر بدانیم و سرزنش کنیم. در مقالات قبلی گفتیم که این نشانهای از رفتار تهاجمی در ارتباط است.
در این مقاله قصد داریم روشها و راهکارهایی را برای کاهش و مدیریت رفتار منفعل و تهاجمی ذکر کنیم. علاوه بر این هدف این است که با استفاده از نکاتی ساده دو سبک منفعل و تهاجمی را با رفتارهای جرأتمندانه جایگزین کنیم و در نهایت هدف نهایی و اصلی ما این است که بتوانیم با استفاده از روش جرأتمندانه و عزت نفس بالا، روابط بین فردی موفق و سازندهای را تجربه کنیم.
وقتی دارید این مقاله را میخوانید و به اجرای راهکارهای جرأتمندی فکر میکنید، خوب است مدام تعریفی که در قسمت اول مقاله از جرأتمندی ارائه دادیم را در ذهن داشته باشید. ضمناً باید دلیلی مناسب برای جرأتمند بودن داشته باشید، یعنی باید مزیت آن را بدانید و متوجه این باشید که جرأتمند بودن دقیقاً کدام مشکل را در رابطه حل میکند؟ اگر هنوز برای این پرسشها پاسخی شخصی پیدا نکردهاید پیشنهاد ما این است که حتماً سری به مقالات قبلی، خصوصاً بخشهای اول و تعریف جرأتمندی بزنید و بعد به مطالعه این مقاله ادامه دهید.
[box type=”tip” radius=”5″]حتماً یادتان هست که گفتیم جرأتمندی به معنی پرخاشگری یا تهاجم نیست و کاملاً با سبک تهاجمی متفاوت است. جرأتمندی یعنی اینکه بتوانید خواستهها و حقوحقوق خودتان را با صراحت و شفافیت بیان کنید و مدافع حقوق خودتان باشید.
جرأتمند بودن یعنی بتوانید افکار، احساسات و باورهایتان را به شکلی صادقانه و البته در موقعیت مناسب و به شکل صحیح ارائه کنید. علاوه بر این بخش مهمی از جرأتمندی در مورد این است که افکار، احساسات و باورهای دیگران را هم ارزشمند بدانیم و به آنها احترام بگذاریم.
به عبارتی جرأتمندی یعنی من حقوق خودم را میشناسم و برای رسیدن به آنها تلاش میکنم، اما در این بین به حقوق شما هم احترام میگذارم و آنها را هم ارزشمند و معتبر میدانم. جرأتمندی یک تعادل هوشمندانه میان انفعال و تهاجم است. فرد جرأتمند خواستههای خودش را با اعتماد به نفس بیان میکند و آماده است تا خواستههای دیگران را هم با صبر و حوصله بشوند.
راهکارهای عمومی برای پرورش مهارت جرأتمندی
دو تکنیک اصلی و زیربنایی برای جرأتمندی وجود دارد که در ادامه آنها را توضیح میدهیم. از شما میخواهیم در خصوص استفاده از این دو تکنیک اگر تجربهای مشابه دارید برای ما بنویسید.
تکنیک تنشگریزی
زمانی که طرف مقابل عصبانی است و رفتاری تهاجمی دارد یا دارد شما را متهم میکند و در حال سرزنش شماست، تکنیک تنشگریزی میتواند سودمند باشد.
بر اساس تکنیک تنشگریزی، نباید وارد جروبحث با طرف مقابل شویم، بلکه کافی است به صحبتهای او پاسخهایی کوتاه و مختصر، با لحنی آرام و غیرسرزنشگرانه بدهیم و از عبارتهایی تسکیندهنده استفاده کنیم اما نباید وارد حالت دفاعی و انفعال شویم. برای اینکار باید قسمتی از حرفهایی طرف مقابل که درست و منطقی است و ریشه در واقعیت دارد را قبول کنیم و همان قسمت را به او اعلام کنیم. در عین حال لزومی ندارد با همه قسمتهای حرف طرف مقابل موافقت کنیم و او را تأیید نماییم.
[box type=”tip” radius=”5″]در تکنیک تنشگریزی حتی اگر بخشی کوچک و کماهمیت از حرفهای طرف مقابل صحیح است باید آن را بپذیریم، حتی اگر آن حرف جنبه انتقادی دارد و شنیدنش برای ما تلخ است.
مزیت این روش در این است که طرف مقابل معمولاً انتظار دارد ما هم درست مثل او وارد یک جنگ تهاجمی تمام عیار شویم. اما وقتی با استفاده از تکنیک تنشگریزی به شیوهای متفاوت و بر خلاف انتظار او پاسخ میدهید، شخص مقابل احساس میکند به هدفش نرسیده است و از این رو بگومگو را متوقف خواهد کرد. پس از این میتوانید گفتگوی ریشهایتر و بحث عمیقتر در خصوص موضوع را به زمانی موکول کنید که فضا آرامتر شده است و تنش تا حدی از میان رفته است.
به این سناریوی فرضی توجه کنید:
نفر اول: این چه موقع رسیدنه؟! یک ساعت و نیم دیر اومدی! دیگه از دست تو و این کارات خسته شدم!
نفر دوم (پاسخ با روش تنشگریزی): درسته، من دیر کردم. فکر نمیکردم اینقدر تأخیر داشته باشم و به نظرم از این بابت خیلی دلخور شدی.
نفر اول: دلخور شدم؟! معلومه که دلخور شدم! بیست ساعته اینجا منو کاشتی، کاش یه ذره ملاحظهکار بودی!
نفر دوم (پاسخ با روش تنشگریزی): درسته، متأسفم از اینکه حدود یک ساعت و نیم معطل شدی.
نفر اول: خیلی خوب… حالا بگو ببینم چرا دیر اومدی؟
تکنیک نوار ضبط شده
با استفاده از تکنیک نوار ضبط شده که یکی از انشعابهای مهارت جرأتمندی است، باید بتوانید با آرامش کامل روی خواستهتان پافشاری کنید.
فرض کنید میخواهید یک محصولِ معیوب را به فروشگاه پس دهید و پولتان را پس بگیرید. یک سناریوی فرضی برای استفاده از تکنیک نوار ضبط شده این است:
خریدار: من این کفشها رو هفته پیش از فروشگاه شما خریدم اما پاشنهاش از جا کنده شد. لطفاً پول من رو پس بدید.
فروشنده: به نظر میرسه چندین و چند بار از این کفشها استفاده شده، این کفشها فقط برای استفاده مناسبتی و گاه به گاه هست.
خریدار: من فقط یک هفته است که این کفشها رو خریدم و الان خراب شدن، لطفاً پول من رو پس بدید.
فروشنده: شما بارها این کفش رو پوشیدید و استفاده کردید، در نتیجه من نمیتونم پولتون رو پس بدم.
خریدار: پاشنههای این کفش بعد از فقط یک هفته از جا کنده شد، لطفاً پول من رو پس بدید.
و به همین ترتیب این بحث ادامه پیدا میکند و خریدار یک پیام را بارها و بارها تکرار میکند.
به این نکته مهم در خصوص تکنیک نوار ضبط شده توجه کنید که با تکرار چند باره یک فکت، تمرکز روی موضوع اصلیِ بحث باقی میماند و شما به این ترتیب اجازه نمیدهید که بحث به حاشیه کشیده شود و وارد جروبحثهای بیمورد شوید. کلید استفاده از این تکنیک این است که آرام باقی بمانید، شمردهشمرده صحبت کنید، پیامتان را شفاف انتقال دهید و از یک فکت قابل استناد استفاده کنید و مدام روی موضع خودتان پافشاری کنید و کوتاه نیایید.
امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]
۵ دیدگاه
سلام.ممنون بابت توضیحات مفیدتون. من فکر کنم از روش تنش گریزی استفاده میکنم. من یک intp هستم و مشکلم اینه که خیلی انتقاد پذیرم. وقتی کسی از من انتقاد میکنه، حرفش اگه درست باشه، قبول میکنم و اگه نباشه هم توجه نمیکنم. ولی این باعث میشه بقیه به خودشون اجازه بدن هر بار و هربار بیشتر انتقاد بکنن. تا جایی که این انتقاد به مسخره کردن و دست انداختن میرسه و من هر بار نمیتونم رفتار درستی نشون بدم. راهکار هایی که به کار گرفتم، یکیش بی توجهی بود،یعنی زیاد اهمیت نمیدادم و میگفتم اره راست میگی یا حتی در مواقعی باهاشون میخندیدم، باعث میشد مسخره کردن بین خودشون و خندیدن بین خودشون براشون عادت بشه. راهکار دیگه این بود که بهشون رک گفتم از این رفتارشون خوم نمیاد. ولی اونها فکر کردند دارم شوخی میکنم. در اصل هر جایی برم روی ریز ترین رفتارم تمرکز میکنن و اونها را به سخره میگیرن. من چه بخوندم و باهاشون همراه بشم، چه بهشون رک بگم ناراحتم، چه جبهه بگیرم، هیچ کدوم باعث نمیشه اونها از کارشون دست بکشن. اگه جبهه بگیرم تازه فکر میکنن خودشون محقند. توی نه گفتن و اینکه بخوام جدی با کسی برخورد کنم مشکل دارم. چطور باید به کسی بفهمونم که فلان کار اذیتم میکنه. یا اینقدر به خودشون اجازه ندن توی حریم شخصیم دخالت بکنن؟
سلام به شما همراه و دوست گرامی، کتاب آدمهای سمی نوشته لیلیان گلاس را پیشنهاد میکنم.
موفق باشید
آرسام هورداد
خیلی ممنونم
نمیدونم درست منظور شما رو گرفته باشم یا نه ولی تیپهای NTP به خاطر Si و Fe چایلد یا اینفریور که با هم هستن و خیلی بلوغ یافته نیستن (چون کارکرد سوم و چهارمن) بیشتر از تیپای شخصیتی دیگه دچار سوشل فوبیا میشن. خو منم intp ام و موقع حرف زدن منمن میکردم یا دستوپاهام یخ میشد و حسابی دستام میلرزیدن. باید به بلوغ فکری برسین تا این مشکلو حل کنین و عزت نفستون افزایش پیدا بکنه
من از روش تنش گریزی تقربیا همیشه استفاده میکنم اما هیچوقت حواسم به این نبود که ممکنه بعضی از انتقادها و سرزنش ها غیرواقعی و اغراق آمیز باشن و من همه حرف های طرف مقابل رو تایید میکردم و اون لحظه همه رو به خودم نسبت میدادم و قبول میکردم و بعد از فروکش کردن بحث، بی نهایت احساس سرخوردگی، بی ارزش بودن و کمبود اعتماد به نفس به من دست میداد.