ایدههایی پر از وقوف و بینش از هرمان هِسه درباره:
- فردیت
- سختیهای زندگی
- شجاعت «خود» بودن
- یافتن مسیر شخصی
نوشتار اول
ما عادت کردهایم به اینکه نداهای درونمان را خفه کنیم. به اینکه شبیه دیگران شویم و دست از آنچه در درون داریم بکشیم. این عادت مخرب را کنار بگذارید. تقلیدی از صدای دیگران نباشید. صورتکهای دیگران را بر چهره نزنید. (…) چیزی به همه انسانها داده شده است که او را متمایز میکند، از او یک خدا میسازد و به او یادآوری میکند که تو یک خدایی؛ آن چیز این است: اراده به ساختن مسیر شخصی.
نوشتار دوم
مسیر شخصی یا سرنوشت نهایی چیزی نیست که از برون بر تو اتفاق بیفتد. بیچاره انسانی که چنین نگرشی دارد! او مثل گوزنی تیر خورده از درد برخود میپیچد و به زمین میافتد. مسیر شخصی چیزی است که تو باید آن را خلق کنی. سرنوشت از درون شکل میگیرد. این نگرش تو را قدرتمند میکند: وقتی به شخصیترین ندای درونت گوش میدهی و مسیر شخصیات را خلق میکنی، قدرتی غیرقابل باور خواهی داشت.
نوشتار سوم
زندگیهای ما از همنشینیِ جداییناپذیرِ اقدام و رنج شکل گرفته است. این دو در کنار هم یک کل را میسازند. ما از کودکی با رنج آشناییم: رنج تولد، رنج راه رفتن، رنج به سخن آمدن… ما هرلحظه و هرجا در حال تجربه رنج هستیم، و تا زمانیکه بمیریم این رنج را تجربه میکنیم. اما تمام آنچه از یک شخص، انسانی قوی و توانمند میسازد رنج کشیدنِ خوب است. رنج کشیدنِ درست و مفید، بهشکلی درست و قابل قبول. تقریباً معنی همه زندگی خلاصه میشود به توانایی رنج بردن صحیح. دنبال کردن مسیر شخصی هم به ما رنج تحمیل میکند که شایسته است آن رنج را در آغوش بگیریم. نه اینکه از آن فرار کنیم. خوش به حال آنکس که میداند چگونه رنج ببرد!
نوشتار چهارم
فردیت یافتنْ تنها راه ساختن مسیر شخصی است. تنها راه شکل دادن به سرنوشتْ فردیت و استقبال از تنهایی است. اغلب آدمها فکر میکنند همین که از پدر و مادر جدا میشوند فردیت یافتهاند، اما فردیت این نیست. آنها هرگز استقلال را تجربه نمیکنند، آنها تنهایی و فردیت را تجربه نمیکنند، آنها با خودشان ارتباط نمیگیرند. کسی که در فردیت یافتن جدی است باید تنهایی و سختی را در آغوش بگیرد و نباید از آن فرار کند. همراه شدن با اکثریت بسیار سادهتر و امنتر و مطمئنتر است اما ما را به فردیت نمیرساند.
نوشتار پنجم
تو پا به این دنیا گذاشتهای برای اینکه خودت باشی. برای اینکه صدای خودت باشی. تو به این دنیا آمدهای تا آن را با صدای درونت، غنی و روشن کنی.
نوشتار ششم
درون هرکدام از ما یک «خود پنهان» نهفته است که هنوز در خواب عمیقی کودکی است. این خود را و این «بودن» را به زندگی بیاورید! درون هرکدام از ما صدایی هست، آرزویی، ندایی، زمزمهای ذاتی، زمزمهای که ما را به آینده فرامیخواند، به زیبایی، به تازگی به بهتر بودن. بگذارید این ندا پخته شود، به بلوغ برسد، رشد کند. آن را پرورش دهید. آینده شما به پول یا قدرت خلاصه نمیشود، به موفقیت در کسبوکار یا چنین چیزهایی خلاصه نمیشود. آینده شما، آن مسیر خطرناک و دشواری که باید طی کنید در همین یک مأموریت خلاصه میشود: آن «خدایی» که در وجودتان است را پیدا کنید و آن را پرورش دهید.
منبع: Brainpickings
۳ دیدگاه
سلام وقتتون بخیر
من intj هستم و واقعا زندگی کردن برام دشواره و حتی ارتباط گرفتن یا آدم ها.البته بطور کلی دشوار نیست اما در ابتدا اینطوریه.با اقایی اشنا شدم که infp هستن.فکر میکنم واقعا احساس خوبی نسبت به ایشون دارم اما از طرفی ۱۱ ماه از من کوچکتر هستن با این حال و با توجه به اینکه intj هستم اما حس نمیکنم سنشون از من کمتره.من واقعا موندم چیکار کنم و اینکه تیپ شخصیتیمون بهم میخوره یا نه.من بشدت درونگرا هستم و نگرانم اگر شریک زندگیم هم درونگرا باشه.از طرفی ادمای برونگرا هم در حد خیلی کمی جذابن و بعد جذابیتشونو از دست میدن برام.خیلی احساسات عجیبی دارم:(
ممنون میشم کمکم کنید
دوست عزیز من هم intj هستم. سالها درمورد روابط عمومی ضعیفم ناراحت بودم.و همیشه دنبال پیدا کردن راه حل این مشکل بودم .فکر میکردم تو مغزم مشکلی دارم … و همیشه در رنج و عذاب بودم …ولی الان با شناختن تیپ های شخصیتی خودم رو بهتر شناختم و دارم رو خودم کار میکنم ک نقاط ضعفم رو پوشش بدم و آدم بهتری باشم..میتونید از نقاط قوت خودتون دراین مسیر بهره ببرید.یکی از نقاط قوت ما اینه ک شدیدا میخوایم بهترین خودمون باشیم و خودمون رو ارتقا بدیم …از دوستانی ک بهتون حس خوب دارن شروع کنید و ارتباطتون رو گسترش بدید و در مورد مسیله ازدواج هم حتما با مشاورقبل از ازدواج مشورت کنید تا با زوایای شخصیتی هم بهتر اشنا بشید . حتما براتون راهکارهایی برای ارتباط بهتر و موثرتر هست … شناخت پیدا کردن از روحیات و شخصیت آدمهای اطراف بهترین شیوه برای اداره و مدیریت کردن روابط هست … خصوصا ک شما میدونید ایشون چ تیپ شخصیتی و نقاط ضعف و قدرتی دارن …. موفق باشید .
سلام به شما دوست گرامی
خوشحالم که همراه ما در سایت هستید و مطالب را پیگیری میکنید؛
دغدغههای مهمی دارید که هرکدام ارزش وقت گذاشتن و کار کردن را دارند، مواردی مثل ارتباط گرفتن با آدمها، سختی ابتدای ارتباط برقرار کردن، انتخاب شریک عاطفی مناسب و داشتن رابطه عاطفی موفق و هدفمند.
البته مطمئنم توجه دارید که اینها عموماً در حوزه «مهارت»های ما هستند و طبیعتاً قابل اکتساب و تسلط یافتن. لذا عموماً نگرانیهای شما و سردرگمی شما تماماً بیمورد است و خصوصاً پیوند دادن این نگرانیها به تیپ شخصیتی نادرست است.
شما یا هرکس دیگری با هر تیپ شخصیتی، انسانی آزاد با حق انتخاب هستید و قابلیت رشد و توسعه شخصیت دارید، هرجایی که احساس میکنید ضعف وجود دارد با مطالعه، یادگیری، تجربه و مشورت با متخصص میتوانید توانمندیهایتان را رشد دهید و رشد آدمی را پایانی نیست.
لذا نگرانی را کنار بگذارید و از تجربههای ارزشمند زندگی مثل خلوت با خود، مطالعه، تفریح، رابطه عاطفی و ارتباط برقرار کردن با آدمها و … برای رشد و وسیع کردن دیدتان استفاده کنید. MBTI هم ابزاری است که در این مسیر به توسعه دید شما در برخی جنبهها کمک میکند و قرار نیست شما را محبوس و محدود به یک انتخاب اجباری یا چیزی که خودتان دوست ندارید کند. شرکت در کارگاه MBTI میتواند به شکلگیری ذهنیت مناسب برای استفاده درست از ابزار به شما کمک کند
امیدوارم دفعه بعدی که برایم از تجربهتان مینویسید از حسوحال خوبتان برایم بگویید.
موفق باشید
آرسام هورداد