زمان لازم برای مطالعه این مقاله: ۴ دقیقه
آیا آرمانگراها (NF) میتوانند در کسبوکار موفق باشند؟
اگر فردی از مشرب آرمانگرا (NF) باشید احتمالاً در سایتهای مختلف یا توضیحات تیپتان دیدهاید که مشاغلی که عموما به این مشرب پیشنهاد میشود موضوعاتی مثل: مشاوره، خدمات عمومی، تدریس و کارهایی است که در آن عمدتاً به برطرف کردن نیازهای دیگران پرداخته میشود.
حالا اگر یک NF بخواهد وارد بیزینس و کسبوکار شود و به پر کردن حساب بانکیاش فکر کند تکلیف چیست؟ آيا چنین چیزی امکانپذیر هست یا نه؟
همین پرسش بهانهای شد برای بررسی دقیقترِ این موضوع و از این رو تصمیم گرفتیم یکی از مقالات جذاب در همین زمینه از خانم (Mikayla Gowaty) را مورد بررسی قرار دهیم و طی دو قسمت آن را در سایت منتشر کنیم. آنچه در ادامه میخوانید برگرفته از همین مقاله است.
نکته جالب توجه این است که خود خانم Gowaty مشرب آرمانگرا و تیپ شخصیتی INFJ دارد و در رشته بازاریابی تحصیل کرده است و به گفته خودش در طی چهار سال فعالیت در حوزه کسبوکار این موضوع مدام ذهنش را درگیر نموده است.
او اینچنین ادامه میدهد:
وقتی وارد دانشگاه شدم تصمیم گرفتم در رشته بازاریابی تحصیل کنم. خلاقیتی که در این رشته وجود داشت مرا جذب خودش کرده بود. در واقع روانشناسی خرید و فروش و رفتار مصرفکننده برای من جالب بود و مهمتر اینکه بازاریابی دقیقاً با انسانها و افراد سروکار دارد و در نتیجه به ارتباطات شما با دیگران وابسته است.
علاوه بر این دوست داشتم بعد از فارغ التحصیلی در سازمانی کار کنم که سابقه و اعتبار خوبی داشته باشد تا بتوانم واقعاً تأثیرگذار باشم. و خب این خواستهها کاملاً با NF بودن من هماهنگ بود و نکته جالب اینجاست که اغلب افراد همرشته من در دانشگاه هم همین دغدغهها و انتظارات را داشتند.
–
تغییر ذهنیت بعد از ورود به بازارکار
اما به محض فارغالتحصیلی و وارد شدن به بازار کار، داستان به کلی تغییر کرد. بازاریابی از دید من چیزی جز «فروش» و تکرار مکررات برای مشتریان نبود.
تأکید فقط روی یک چیز بود، همه چیز به فروش ختم میشد و سایر جنبهها مثل رضایت مشتریان کمتر مورد توجه قرار میگرفت یا اصلاٌ مهم نبود. پول تنها انگیزه بود و این اصلاً برای من کافی نبود، یا حداقل برای من انگیزه چشمگیری نبود.
البته با وجود این من از ادامه کار منصرف نشدم و فقط به این دلیل که نیازهای تیپ شخصیتیام در کار ارضا نمیشد تصمیم ناگهانی برای ترک شغل نگرفتم.
از طرفی هم خودم را فردی شاغل در حوزه کسبوکار میدانستم. پس در عوض تصمیم گرفتم خودم را تغییر دهم، تلاش کردم پوست کلفتتر باشم، نگاه بیزینسیتری به کار داشته باشم، روی مأموریتها و وظایف کاری متمرکز شوم و چالشها را بهتر مدیریت کنم.
اما در حقیقت تلاشهایم آن طور که میخواستم موثر نبود و این باعث شد احساس ناکارآمدی و ضعف به من دست بدهد و رفته رفته خودم را متقاعد کردم که من به درد بیزینس نمیخورم.
–
وقتی از خصوصیات تیپم کمک گرفتم…
احساس بدی داشتم؛ من یک دانشجوی مشتاق و با اعتماد به نفس بودم که خودم را آماده انجام دادن کارها و مأموریتهای بزرگ کرده بودم، اما الان میدیدم افرادی که به مراتب شایستگی کمتری از من دارند، در این کار موفقتر عمل میکنند.
اما بعد از آن انگار معجزهای اتفاق افتاد. من متوجه شدم که عملکرد من چندان هم ناموفق نبوده و بلکه خیلی جاها کاملاً درست عمل کرده بودم و نتیجهٔ مطلوب را به دست آورده بودم، اما مشکلی که وجود داشت این بود که نیازهای مشرب خودم (NF) را نادیده گرفته بودم و آن را سیراب نمیکردم.
متوجه شدم که مدتهاست در کارم بیانگیزه هستم و هدف بلند-مدتی برای خودم تعریف نکردهام، در نتیجه بازدهی دلخواهم را نداشتم. در حالی که انگیزه داشتن، خلاق بودن و داشتن آرمانهای بلند از محرکهای مهم مشرب من بوده است.
وقتی به این بینش رسیدم و توانستم ذهنیتم را تغییر دهم و مطابق با نیازهای مشربم پیش بروم خیلی چیزها تغییر کرد و من به موفقیتهای ارزشمندی هم رسیدم.
در قسمت آینده این مبحث را ادامه خواهیم داد و موارد بیشتری را بررسی خواهیم کرد.
[divide]
امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]
[divide]
مشارکت شما: اگر NF هستید و در حوزه کسبوکار فعالیت میکنید لطفاً از تجربه خودتان برای ما و دوستانتان بنویسید و بفرمایید تیپ شما کجاها به کمکتان آمده و در عوض کجاها پیشرفت شما را تحت تأثیر قرار داده؟ راه حل شما برای عملکرد بهتر چه بوده است؟ لطفاً دیدگاههای خودتان را در قسمت نظرات پایین همین مقاله برای ما و سایر دوستانتان بنویسید.
۷ دیدگاه
سلام
خیلیی ممنونم ازتون.
قبل از اینکه تجربه مو بگم خیلی خوب میشد اگه یه دوره انلاین یا غیرحضوری در مورد mbti تهیه میکردید و روی سایت قرار میدادید یا فیلم کارگاه تون رو ارسال میکردید چون واقعا کاربردیه و خیلی میتونه بهمون کمک کنه، من فایل pdf تون رو مطالعه کردم تونستم بخشی از خودم رو بشناسم اما راهکارهای زیادی نداشت!(برای افزایش بهره وری و بالانس بین زندگی و سبک کاری)
من سالها بعنوان دیجیتال مارکتر در شرکت ها و استارتاپ ها فعالیت کردم و بعد از مطالعه فایل pdf مربوط به شخصیتم، سعی کردم سبک کاری ام رو باتوجه به یک ارمان بزرگ تغییر بدهم.
در حال حاضر در شهرستان رفسنجان یک دفتر مشاوره دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی اینترنتی دارم و باتوجه به اهداف و چشم اندازی که برای اینده کاری و شهر و در مقیاس بزرگتر، کشورم در نظر گرفتم، امیدوارم بتونم موفق باشم. حس خیلی خوب میده وقتی طبق شخصیت خودمون عمل میکنیم.
همواره از اطرافیان و افراد، توصیه هایی شنیدم مبنی بر کار در شرکت ها یا تغییر سبک کاری. گاهی این توصیه ها برای اونها و خیلی از شرکت ها مفید بوده اما از نظر من جالب نیست و به شخصیت من نمیخوره. اینجور جاها بنظرتون باید چکار کنم؟ در بعضی کتاب ها هم توصیه هایی شده که برای من جالب نیست اما برای خیلی از شرکت ها جواب داده!
من enfp و مدیر کیفیت هستم
کلا برای یک nf مدیریت کار سختیه ولی نشدنی نیست.
بنظر میرسه رعایت اصول و ارزشهای درونی و اجتناب از برخوردهای قهریه با پرسنل و سایر واحدها می تواند تسلط بر کارها رو کمی سخت و پر استرس کند.
ولی تجربه من نشون داده که قابلیت همدلی و درک متقابل کارکنان میتوند همراهی آنها با مدیر رو تضمین کند. ضمنا مهارت در شناخت ماهیت و مکانیزم واقعی فرآیندها یکی از نقاط برتری یک nf هست که یکی از اصول مدیریت هست.
من معتقدم رهبران بزرگ حتما از جنس nf هستن! وگر نشود همراهی مردم رو داشته باشند.
در خصوص شخصیت enfp یک نقطه مثبت قابل تامل وجود داره و اون هم قدرت مشاوره هست. مطمئنا درک خوب از فرایندها و سیستمها ، قدرت انگیزشی بالا ، مهارت در تعریف پروژه های بهبود و البته روابط عمومی بالا رو میشه در فاکتورهای یک مشاور خوب دید.
من هم مشاور هستم و هم پیمانکار. از زمانی که با mbti آشنا شدم و فهمیدم infp هستم. از اینکه شغل پیمانکاری تعمیرات کارخانجات صنعتی را انتخاب کرده ام(که اصولا متناسب با تیپestj است) از انتخاب سالهای گذشته ام ، پشیمان شدم .ولی سوالم این بود که اگر این کار را ادامه ندهم چگونه صرفا از طریق مشاوره در آمد مورد نظرم را کسب کنم .این مقاله برایم راهگشا خواهد بود و امیدوارم با پیاده کردن این دیدگاه بتوانم در هر دو بخش کارم موفق تر باشم.
ممنون که با ما همراه هستید آقای هاشمی عزیز، خوشحالم که راهکارهای این مقاله تونسته به بخشی از ابهامات شما پاسخ مناسبی بده.
برای شما آرزوی موفقیت دارم.
سلام
میخواستم یه چرای محکم و یه دلیل محکم برای انجام دادن کارها به nf ای یای عزیز معرفی کنم،چون بیشترشون دنبال معنادر زندگی هستن؛
سعی کنین اول کاراتون رو خدایی کنین و بوی خدایی بگیره،دوم خودتونو دست کم نگیرید و به این فکر کنین که خدا فقط منتظر رفتار و حرکات خوب شماست و بابقیه کاری نداره، منتظر شماست که کارای زمین مونده برای آماده سازی ظهور امام مهدی علیه السلام رو انجام بدید،تو اقتصاد تو فرهنگ و … خودتونو دست کم نگیرین به خودتون اعتماد داشته باشین مثل همون کسی که بهت اطمینان داره و امروز رو گذاشته زندگی کنی و دنیا رو تبدیل به جایی برای بهترزندگی کردن بشریت و موجودات بکنی.
به نور وجودتون به اون استعدادی نهفته ای که تو نتیجه تست mbti مشخص شده اطمینان کنین،باور کنین هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست.
عذرمیخوام یکم طولانی شد
سلام ، ممنون از تدوین مقاله خوب
قبلا تو خدمات پشتیبانی ماشینهای اداری کارمیکردم، از اونجا متوجه خصلتی تو وجودم شدم که بعد از تست زدن mbti برام شفاف تر شد.
و اون خصلت این بود که هر دستگاه و وسیله ای میدیدم در پی رفع مشکلاتی بودم که زیاد به چشم نمیومد، بعد از گفتن مشکلات به اوستام،شگفت زده میشد.
و یه جورم میشه گفت خیلی دوست داشتم این دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن میکردم.
و خیلی خوشحالم که با این سایت آشناشدم.
ممنون که تجربهتان را گفتید حامد عزیز،
خوشحالیم که با تیپشناسی نوین همراه هستید.
پیروز باشید