MBTI و رابطه عاطفی- آرمانگراها
پیچیدگیهای رابطه عاطفی برای افراد آرمانگرا
آرمانگراها عاشق دوست داشته شدن هستند، آنها تشنه این هستند که جفت روحیشان را پیدا کنند؛ کسیکه نیمه گمشده آنهاست و برای آنها کنار گذاشته شده. آرمانگراها به نشانهها، تقدیر و عشق حقیقی اعتقاد دارند و عاشق این هستند که به دیگران عشق بدهند، در نتیجه عاشق داشتن رابطه عاطفی هستند.
با هر رابطهای که تجربه میکنند این احتمال برایشان تقویت میشود که طرف مقابل احتمالاً نیمه گمشده آنهاست. اما از طرفی قرار ملاقاتهای عاشقانه و رابطه عاطفی ممکن است برای آرمانگراها پیچیده هم باشد، چون معمولاً آنها از اینکه میبینند واقعیتهای موجود با ایدهآلها و تصاویر ذهنیشان هماهنگ نیست ناامید و سرخورده میشوند.
اگر آنها شخص برگزیده و مناسبشان را پیدا کنند، لبریز از خوشحالی و وجد درونی میشوند مگر اینکه روزی پی ببرند این شخص برخلاف تصوراتشان، جفت روحی آنها نبوده است.
یعنی خوشحالی آنها تا زمانی دوام دارد که احساس کنند طرف مقابل دقیقاً همانی است که باید باشد. آنها امید به این دارند که وقتی با شخصی که دقیقاً مناسب آنهاست مواجه میشوند با نشانهای یا علامتی این را از ته دل متوجه بشوند، و زمانیکه چنین احساسی به آنها دست بدهد در حقیقت عشق واقعی را تجربه میکنند و عاشق میشوند.
احساس یکی شدن با طرف مقابل میتواند نقطه شروع رشد و توسعه برای آنها باشد، اما از طرفی اگر متوجه شوند که طرف مقابل آنقدر که فکر میکردهاند ایدهآل و آرمانی نبوده یا با باورهای درونی و تصاویر ذهنی آنها در تناقض است احساس خالی شدن از عشق به آنها دست میدهد.
آرمانگراها میتوانند بر این احساس غلبه کنند اگر یادبگیرند که عشق واقعی این نیست که کسی را پیدا کنیم که تماماً بینقص و آرمانی است و با تصاویر ایدهآلِ درون ذهن ما مطابقت دارد؛ بلکه عشق بیشتر شبیه سفری است که دو طرف در طول مسیر و رفتهرفته به جفت روحی یکدیگر تبدیل میشوند و آرمان و تصویر ذهنیشان را به واقعیت تبدیل میکنند. و میپذیرند بنا نیست از همان ابتدا چنین واقعیتی وجود داشته باشد و ما آنرا پیدا کنیم، بلکه باید این واقعیت را خودمان بسازیم.
تجربهگرا با آرمانگرا
آرمانگراها ممکن است عاشق تجربهگراها شوند به این دلیل که احساس میکنند بالاخره شخص مورد نظرشان را پیدا کردهاند چون طرفِ تجربهگرا بهطور کامل به آنها توجه دارد و در کنارشان است.
تجربهگراها در اینجا و اکنون زندگی میکنند، به همین دلیل برای آرمانگرا این تجربهگرای همیشه حاضر در لحظهٔ حال میتواند جذاب و دوستداشتنی باشد. در این صورت آرمانگراها بهشکلی احساس ارتباط و نزدیکی با طرف مقابل میکنند که روحشان را لمس میکند، آنها احساس میکنند عشق واقعی را پیدا کردهاند و قلبشان برای طرف مقابل میزند.
اما در حقیقت اتفاقی که میافتد این است که آرمانگراها اغلب حضورِ همیشگی و در لحظهٔ شخص تجربهگرا را بهاشتباه، یک ارتباط و پیوند روحی و عمیق تعبیر میکنند. تجربهگراها همیشه حاضرند چون میخواهند بیشترین استفاده را برای لذت بردن از لحظه حال داشته باشند؛ آنها عاشق بازی کردن و خوشگذراندناند.
در واقع آنها بیش از اینکه خودشان را درگیر روح کنند، درگیر لحظه میشوند. شیوه عشقورزی تجربهگراها این است که دنبال همبازی خوب میگردند و خودشان هم همبازی خوب و پایهای برای طرف مقابلشان هستند: غرق شدن در لحظه حال.
درحالیکه شیوه عشقورزی آرمانگراها این است که دنبال جفتروحی خودشان میگردند: کسی که بتواند او را درک کند و توسط او درک شود، کسی که همراهشان باشد و همراهیاش کنند، تا در نهایت با هم یکی شوند: یکی شدن در قلب، جان، ذهن، روح و جسم. این ذهنیت ممکن است تجربهگراها را- اگر به اندازه کافی آماده نباشند- کاملاً بترساند و باعث عقبنشینیشان شود.
برای تجربهگراها وارد شدن به یک رابطه عاطفی یعنی بعد از تمام بازیگوشیها و تفریحاتشان حالا میخواهند کمی سروسامان بگیرند اما برای آرمانگراها رابطه عاطفی و پیدا کردن شخص مورد نظر آرمان و رؤیایی است که همیشه با آنها هست.
پشتیبان با آرمانگرا
آرمانگراها به این دلیل ممکن است عاشق پشتیبانها شوند که احساس میکنند بالاخره کسی را پیدا کردهاند که میتواند به آنها امنیت و اطمینانخاطری که دنبالش هستند را بدهد. پشتیبانها در تمام جنبههای زندگیشان افرادی قابلاحترام و باثُبات هستند و این خصلتی است که برای آرمانگراها جذاب و دوستداشتنی است.
آنها احساس میکنند بالاخره کسی را پیدا کردهاند که همه ضروریات و ملزومات یک رابطه را به شکل معقول و متعادل دارد: خانواده، دوست، تناسب اندام، وضعیت مالی. با این حال ممکن است آرمانگراها به اشتباه تصور کنند زندگی باثبات پشتیبانها در واقع همان وضعیت ایدهآلی است که من همیشه دنبالش بودهام.
پشتیبانها زندگی باثباتی دارند چون امنیت و پیشرفت تدریجی و مسئولیتپذیری برایشان مهم است و از مواجهه با ابهام و ناشناختهها هراس دارند. پشتیبانها در یک رابطه عاطفی یا ازدواج موفق دنبال کسی هستند که به اندازه خودشان مسئولیتپذیر باشد و برای انجام کارها روی یکدیگر حسابکنند؛ آنها در یک رابطه عاطفی دنبال یک کمکحال و عصای دست هستند (خودشان هم همینگونهاند) تا با هم و در کنار هم مسئولیتهای روزمره زندگی را انجام دهند.
در حالیکه آرمانگراها از خود عشقوعاشقی لذت میبرند و در رابطه عاطفیشان دنبال کسی هستند که کائنات برای آنها در نظر گرفته و میتواند تا ابد یار و غمخوارشان باشد (خودشان هم همینگونهاند). پشتیبانها کسی را میخواهند که در کنار او، قدمبهقدم پیشرفت کنند و مراحل زندگی را پشت سر بگذارند.
البته پشتیبانها هم افرادی عاطفی هستند اما ابراز عشق آنها بیشتر معطوف به انجام مسئولیتهای روزانه و کمکحال یکدیگر بودن در کارها و چالشهای زندگی واقعی است. درحالیکه آرمانگراها عاشق این هستند که با شریک عاطفیشان بحثهای عمیق درباره داستانهای پریان (قصه و اسطوره)، شعر، ادبیات، هنر، معنای زندگی، اشک و تراژدی داشته باشند.
آرمانگرا با آرمانگرا
آرمانگراها به این دلیل ممکن است عاشق فردی هممشرب با خودشان بشوند چون احساس میکنند در نهایت کسی را یافتهاند که میتوانند از ته دل یکدیگر را درک کنند و با قلبشان با هم ارتباط بگیرند.
وقتی آرمانگراها با هم وارد رابطه عاطفی میشوند ممکن است برای مدتی احساس مسرت عمیق و عجیبی را تجربه کنند، چون هردوطرف احساس میکنند توسط نفر مقابل درک و شنیده میشوند. آنها ممکن است احساس کنند دارند با هم قصری شنی را در ابرها میسازند.
درحالیکه اتفاقی که ممکن است رخ دهد این است که این دو نفر در واقع عاشقِ تصویرِ خودساختهٔ خودشان از طرف مقابل بشوند، تصویری آرمانی و تحریفشده از شریک عاطفیشان.
آنها ممکن است به اشتباه عاشقِ تصویری خیالی از طرف مقابل شوند، نه خودِ واقعی او و این باعث میشود نقصها و کاستیهای طبیعی طرف مقابل را نبینند و متوجه نشوند.
اغلب آرمانگراها ممکن است برای مدتی طولانی جنبههای ناخوشایند خودشان را تاحد ممکن از طرف مقابل مخفی نگهدارند، دلیلش این است که آنها مایلند صرفاً جنبههای مثبت و ایدهآل وجودشان را به نمایش بگذارند.
تمایل دوطرفه آرمانگراها به اینکه جفت روحی هم باشند درصورتی محقق میشود که هردوطرف خود واقعیشان را نمایش بدهند و چیزی را از دیگری مخفی نکنند. ضمناً هر دو طرف، نفر مقابل را بهطور کامل بپذیرند و ضعفهای او را در کنار نقاط مثبتش مورد پذیرش قرار دهند.
صداقت و یکرنگی واقعی یعنی طرف مقابل را به تمامی ببینم، و از آسیبپذیریِ احتمالی پس از آن نهراسم. صداقت نصفه و نیمه، اصلاً صداقت نیست. زمانی میتوانید یکدیگر را به تمامی در آغوش بگیرید که از نمایش کامل خودتان شرمسار نباشید و طرف مقابل را هم همانگونه که هست بپذیرید. اینگونه اتصال روحی و پیوند عاطفی واقعی بین شما اتفاق میافتد.
خردگرا با آرمانگرا
آرمانگراها به این دلیل ممکن است عاشق خردگراها شوند چون احساس میکنند کسی را یافتهاند که آنها را بهخوبی میفهمد.
خردگراها هم درست مثل آرمانگراها انتزاعی هستند و علاوه بر این بسیار تحلیلیاند. فرد آرمانگرا متوجه میشود که شخص خردگرا میتواند احساسات و حسوحال او را بهخوبی در قالب کلمات قرار دهد و آنها را بهروشنی بیان کند و همین مسئله حس درک شدن و فهمیده شدن توسط طرف مقابل را به آنها میدهد.
اما اتفاقی که معمولاً میافتد این است که آنها توانایی خردگراها در تحلیل و ارزیابی احساسات را به عنوان یک نشانه مبنی بر درک و همدلی و صمیمیت شخص خردگرا درنظر میگیرند درحالیکه ماجرا در اغلب موارد صرفاً یک تحلیل عینی از مسئله است، و شاید خیلی جنبه احساسی نداشته باشد.
آنها در واقع تلاش آنها بیشتر این است که مسئله را بهتر بفهمند و پاسخی برای آن پیدا کنند، نه اینکه لزوماً قصد همدلی با احساساتِ بیانشده طرف مقابل را داشته باشند. خردگراها قادرند احساسات آرمانگراها را بفهمند چون در دستهبندی و طبقهبندی احساسات خوب عمل میکنند.
در واقع بیش از درگیر شدن از نظر روحی، خردگراها درگیر تحلیل و محاسبه هستند. روش خردگراها در رابطه عاطفی یافتن شریک فلسفی یا ذهنی است: مباحثه و گفتگو کردن، مشارکت کردن و نظریهپردازی در کنار یکدیگر. درحالیکه روش آرمانگراها در رابطه عاطفی یافتن کسی است که بتوانند از ته دل دوستش داشته باشند و ممکن است دنبال کردن این شیوه در بلند مدت برای خردگراها دشوار باشد.
پیشنهاد میکنیم حتما این مقالهها را هم مطالعه کنید:
راهاندازی کسبوکار شخصی برای آرمانگراها (NF)
موفقیت در کسبوکار برای آرمانگراها (NF)
دوره حضوری مرتبط
منبع: مجله Keirsey
دیدگاه و نظری درباره این مقاله اگر دارید، آنرا زیر همین پست و در قسمت کامنتها بنویسید.
پیشنهاد میکنیم این مقاله را هم مطالعه کنید:
در رابطه عاطفی با پشتیبانها (SJها) به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
۴ دیدگاه
سلام. من یک آرمانگرا هستم که عاشق یک پشتیبان شده. در این مقاله گفتید پشتیبان ها دنبال کسانی هستند که مثل خودشان مسئولیت پذیری بالایی داشته باشند. به جز این دیگر چه ویژگی هایی برای پشتیبان ها مهم است و ممکن است آنها را تحت تاثیر قرار دهد؟
آره برای NT ها هم از این مقاله ها بزارین تا بفهمن چرا بقیه مشکلات ارتباط رو به اونها نسبت میدن، و دیگه فکر نکنن که بقیه خوشگذرون یا بد هستن
نظر منم اینکه همچین مقاله ای برای NTها بزارید ک عموما تو رابطه عاطفی مشکل دارن و یجورایی انگار هیچ تایپی برای رابطه ی عاطفی مناسب و جذاب نیس.
از این مقاله ها برای بچه های NT هم بزارید، اگرچه شخصا به عنوان یک INTP فکر نمیکنم هیچکدوم از مشرب ها یا تیپ ها برای ما مناسب باشند