مطالب پیشنهادی:

در قسمت قبلی مبحث تصمیم‌گیری را آغاز کردیم و تلاش کردیم با استفاده از ابزار MBTI مهارت تصمیم‌گیری را بهبود دهیم. در قسمت اول این مقاله که قبلاً در سایت منتشر شده است و می‌توانید آن را از اینجا مطالعه کنید گفتیم براساس مدلی که ما قرار است در تیپ‌شناسی نوین در مورد آن صحبت کنیم تصمیم‌گیری پنج مرحله اساسی دارد که در مقاله قبلی این مراحل را نام بردیم.

علاوه بر این در خصوص اولین مرحله تصمیم‌گیری که همان نحوه برخورد و مدیریت موقعیت تصمیم‌گیری بود نیز صحبت کردیم و ویژگی‌های هر هشت ترجیح (Preference) ابزار MBTI را در این خصوص توضیح دادیم. در این قسمت از مقاله می‌خواهیم این بحث را ادامه دهیم و در خصوص مراحل دوم و سوم تصمیم‌گیری صحبت کنیم.

 

مرحله دوم) تولید یا ایجاد کردن گزینه‌هایی برای تصمیم‌گیری

زمانی که هرکدام از افراد برون‌گرا یا درون‌گرا بخواهند گزینه‌های مختلفی را برای تصمیم به‌وجودبیاورند احتمالاً چنین روشی دارند:

برون‌گراها

  • می‌خواهند اول در مورد گزینه‌ها حرف بزنند و افکارشان را بلند بیان کنند
  • از نظر آن‌ها درگیر کردن دنیای بیرونی ضروری است
  • در مورد همه گزینه‌هایی که به‌ ذهنشان می‌رسد صحبت می‌کنند

درون‌گراها

  • می‌خواهند اول زمان داشته باشند تا به تنهایی در مورد گزینه‌ها فکر کنند
  • از نظر آن‌ها درگیر کردن دنیای درونی خودشان (افکار، اندیشه‌ها و احساسات) ضروری است
  • فقط در مورد گزینه‌هایی صحبت می‌کنند که خودشان مایل به پیگیری آن‌ها هستند

زمانی که هرکدام از افراد حسی یا شهودی بخواهند گزینه‌های مختلفی را برای تصمیم به‌وجودبیاورند احتمالاً چنین روشی دارند:

حسی‌ها

  • از حقایق ملموس و جزئیات مشخص به‌عنوان نقطه آغاز بارش‌فکری بهره‌ می‌گیرند
  • به این فکر می‌کنند که چگونه می‌توانند شرایط فعلی را با روش‌های موفق و امتحان‌شدهٔ قبلی تلفیق کنند
  • پیش‌فرضشان این است که گزینه‌ها باید کاربردی و عملیاتی باشند

شهودی‌ها

  • از قوه تصور و خلاقیت خودشان به عنوان نقطه آغاز بارش فکری بهره می‌گیرند
  • به این فکر می‌کنند که چطور می‌شود از روش‌های جدید و امتحان‌نشده استفاده کرد
  • پیش‌فرضشان این است که گزینه‌ها باید خلاقانه باشند

زمانی که هرکدام از افراد فکری یا احساسی بخواهند گزینه‌های مختلفی را برای تصمیم به‌وجودبیاورند احتمالاً چنین روشی دارند:

فکر‌ی‌ها

  • گزینه‌ها را نقد می‌کنند
  • در حین بارش فکری منطق دیگران را به پرسش می‌کشند
  • از گزینه‌هایی که به نفع مسائل مهم و حیاتی هستند حمایت می‌کنند

احساسی‌ها

  • گزینه‌ها را تأیید می‌کنند
  • در حین بارش فکری به احساسات و خواسته‌های دیگران توجه می‌کنند
  • از گزینه‌هایی که به نفع افرادِ درگیر در موقعیت هستند حمایت می‌کنند

زمانی که هرکدام از افراد ساختارگرا یا منعطف بخواهند گزینه‌های مختلفی را برای تصمیم به‌وجودبیاورند احتمالاً چنین روشی دارند:

ساختارگراها

  • در حین بارش فکری نیاز به ساختار و حدو‌مرز دارند
  • به پیشنهاداتی که به‌صورت بداهه و بدون فکرِ قبلی مطرح می‌شود بدبین هستند
  • به‌محض این‌که یک گزینه خوب پیشنهاد می‌شود بارش فکری و جستجوی گزینه‌ها را متوقف می‌کنند

منعطف‌ها

  • در حین بارش فکری نیاز به سیال بودن و آزادی عمل دارند
  • به پیشنهادات روتین و کلیشه‌ای بدبین هستند
  • حتی بعد از پیدا شدن یک گزینه خوب باز هم به بارش فکری و جستجوی گزینه‌های دیگر ادامه می‌دهند

 

مرحله سوم) اجرا کردن یک گزینهٔ توافق‌شده

زمانی که هرکدام از افراد برون‌گرا یا درون‌گرا بخواهند روی اجرای یک گزینه متعهد شوند احتمالاً چنین روشی دارند:

برون‌گراها

  • خیلی سریع تصمیم اولیه را اعلام می‌کنند و بقیه را در جریان می‌گذارند تا کار وارد مراحل بعدی شود
  • بعد از نهایی شدن یک تصمیم بلافاصله به دیگران اطلاع می‌دهند
  • تصمیم‌گیری آن‌ها به گونه‌ای است که افراد و منابع زیادی وارد فرایند اجرا می‌شوند

درون‌گراها

  • تصمیم اولیه را سریع اعلام نمی‌کنند تا به‌خوبی جنبه‌های مختلف آن را بپزند
  • بعد از نهایی شدن یک تصمیمْ خیلی زود به دیگران اطلاع نمی‌دهند
  • تصمیم‌گیری آن‌ها به گونه‌ای است که صرفاً افراد و منابع محدود و مورد اعتماد وارد فرایند اجرا بشوند

زمانی که هرکدام از افراد حسی یا شهودی بخواهند روی اجرای یک گزینه متعهد شوند احتمالاً چنین روشی دارند:

حسی‌ها

  • تلاش می‌کنند به تصمیمی برسند که اهداف واقعی و عملیاتی را محقق می‌کند
  • در پی تصمیمی هستند که به دنبال آن بتوانند از چارچوب‌های استاندارد و متداول استفاده کنند
  • گزینه‌های مختلف را بر اساس اطلاعات قابل مشاهده مقایسه می‌کنند

شهودی‌ها

  • تلاش می‌کنند به تصمیمی برسند که اهداف کلیدی و آرمان‌هایشان را محقق می‌کند
  • در پی تصمیمی هستند که به دنبال آن بتوانند روش‌های جدید را با هم ترکیب کنند
  • گزینه‌های مختلف را بر اساس تأثیر کلان و بلند مدت آن‌ها مقایسه می‌کنند

زمانی که هرکدام از افراد فکری یا احساسی بخواهند روی اجرای یک گزینه متعهد شوند احتمالاً چنین روشی دارند:

فکری‌ها

  • به دنبال تصمیمی هستند که با اصول و مقررات هم‌سو باشد
  • نیاز دارند خروجی و عواقب هر گزینه را بشناسند و تحلیل کنند
  • تصمیم را زمانی نهایی می‌کنند که بتوانند در میان اطلاعات و شواهد موجود جستجو و تفحص کنند

احساسی‌ها

  • به دنبال تصمیمی هستند که با ارزش‌ها هماهنگی و هارمونی داشته باشد
  • نیاز دارند مزایا و منافع هر گزینه را شناسایی کنند
  • تصمیم را زمانی نهایی می‌کنند که بتوانند کاملاً احساسات خودشان و دیگران را ارزیابی کنند

زمانی که هرکدام از افراد ساختارگرا یا منعطف بخواهند روی اجرای یک گزینه متعهد شوند احتمالاً چنین روشی دارند:

ساختارگرا

  • سریع تصمیم می‌گیرند تا استرس نداشته باشند
  • بعد از تصمیم‌گیری فرایندِ طی‌شده را از نو ارزیابی نخواهند کرد
  • تصمیمی می‌گیرند که اهداف از قبل تعیین‌شده را برآورده می‌کند

منعطف‌ها

  • تصمیم‌گیری را به تأخیر می‌اندازند تا از استرس آن فرار کنند
  • خیلی راحت می‌توانند بعد از تصمیم‌گیری فرایندِ طی‌شده را از نو ارزیابی کنند
  • تصمیمی می‌گیرند که امکان سیال بودن و جابه‌جایی روی گزینه‌ها را فراهم می‌کند

منبع: Introduction to Type and Decision Making


محصولات پیشنهادی

[ آرسام هورداد ]

مدرس و پژوهشگر شخصیت‌شناسی و چیرگی | چیرگی یعنی خودِ منحصربه‌فردت را پیدا کنی و آن را به بهترین شکل به عالم عرضه نمایی

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *