مطالب پیشنهادی:

زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۴دقیقه

از دو قسمت قبلی مبحثی را آغاز کردیم و در مورد مسئله اعتماد به نفس در تیپ شخصیتی INTJ صحبت کردیم.

در قسمت نخست گفتیم در اغلب توضیحات مربوط به تیپ INTJ اشاره می‌شود که این تیپ اعتماد به نفس فراوانی دارد اما عموماً تجربهٔ INTJها در خصوص مسئله اعتماد به نفس، چیز دیگری است.

سپس اشاره کردیم که یکی از محرک‌های اصلی این تیپ که روحیهٔ بالایی به آن‌ها می‌دهد «کسب دستاورد» است و هر گاه INTJها مطابق برنامه پیش می‌روند و به اهدافشان جامه عمل می‌پوشانند روحیه و در نتیجه اعتماد به نفس بالاتری هم دارند.

در قسمت دوم گفتیم که گاهی اوقات افتادن در دام تحلیل‌های بیش از اندازه است که INTJها را نامطمئن و مردد می‌کند و همین باعث می‌شود اعتماد به نفس آن‌ها برای اقدام و عمل‌گرایی کاهش پیدا کند. در نتیجه بهتر است این تیپ به ندای درون‌اش گوش دهد و آن هدفی که عمیقاً دنبال می‌کند را محقق سازد.

ضمن اینکه گفتیم اعتماد به نفس را به عنوان یک مفهوم صفر و یکی در نظر نگیرید؛ به این منظور که یک شخص یا اعتماد به نفس دارد یا فاقد آن است. بلکه مفهوم اعتماد به نفس در بحث ما بیشتر طیفی است و ممکن است شخصی در بعضی از حوزه‌ها اعتماد به نفس بیشتری نسبت به سایر حوزه‌ّا داشته باشد.

در آخر هم گفتیم که وقتی یک INTJ شکست می‌خورد تمام انرژی‌اش را می‌گذارد تا با کسب آگاهی و توانمندیِ بیشتر در یک حوزه، از شکست‌های احتمالی بعدی در آن حوزه پیشگیری نماید. در این قسمت می‌خواهیم موارد دیگری را بررسی نماییم.

این مقاله ترجمه یکی از نوشتارهای خانم Jayne Thompson نویسنده و محقق در حوزه تیپ‌شناسی MBTI است.

*-* *-* “۴۵”]

دیگران ظاهر تو را قضاوت می‌کنند!

گاهی اوقات این ظاهر آرام و منش و رفتار خونسرد INTJهاست که باعث می‌شود دیگران نوعی اعتماد به نفس و حتی غرور یا تکبر را از رفتار این تیپ بگیرند. در واقع لحن آرام و پاسخ‌های کوتاه INTJها، دیگران را به سمتی می‌برد که چنین برداشتی می‌کنند.

خلاصه اینکه خیلی وقت‌ها مسئله اعتماد به نفس بر اساس ظاهر بیرونی افراد قضاوت می‌شود. یک INTJ ممکن است خودش را فرد با اعتماد به نفسی نداند اما نوع رفتار و ظاهر او حکایت دیگری دارد. از طرفی INTJها در وانمود کردن هم خوب عمل می‌کنند و مثلا اگر نخواهند دیگران چیزی را بفهمند به خوبی از عهده مخفی کردن آن بر می‌آیند.

حالا اگر یک INTJ واقعی باشید می‌گویید اصلا چه اهمیتی دارد؟ برای من مهم نیست که دیگران «فکر کنند» من آدم با اعتماد به نفسی هستم یا نه! در واقع اغلب INTJها دوست ندارد رفتار ناخالص و غیر صادقانه‌ای (آن هم برای مدت طولانی) از خودشان نشان دهند.

طبیعتا من هم از شما نمی‌خواهم رفتاری فریبکارانه از خودتان نشان دهید. من فقط دارم کارکرد این موضوع را روشن می‌کنم که حتی اگر وانمود کنید اعتماد به نفس دارید، احتمال اینکه دیگران این قضیه را در مورد شمای INTJ باور کنند وجود دارد و دلیل آن هم سبک و طرز رفتار و خلق و خوی آرام خونسرد شماست.

*-* *-* “۴۵”]

اعتماد به نفس با خود-تحلیل‌گری رابطه عکس دارد

برای مدتی طولانی من فکر می‌کردم اعتماد به نفس پایینی دارم و این را به عنوان یکی از نقاط ضعف خودم می‌دانستم. بعدها متوجه شدم که مسئله اعتماد به نفس پایین من نیست، بلکه من موضوعات را بیش از اندازه پیچیده می‌کنم و گاهی یک مسئله بسیار ساده و پیش‌و‌پا افتاده را هم مدت‌ها در ذهنم تحلیل می‌کنم نوعی آگاهی و خود-انتقادگری.

مثل هر INTJ دیگری، من حساسیت زیادی روی اشتباهات خودم دارم و از خودم توقعات و انتظارات سنگینی برای حرکت کردن در مسیرِ درستِ مد نظر خودم دارم. قبلاً گاهی می‌شد که هفته‌ها خودم را بابت یک اشتباه سرزنش می‌کردم، در حالی که مثلا همان اشتباه اگر از شخصی دیگر سر می‌زد چندان اهمیتی نداشت و کسی اصلا یادش هم نمی‌ماند و به واسطهٔ تخیلِ قوی‌ای که به عنوان یک INTJ داشتم فکر می‌کردم دیگران هم دقیقاً به شدتِ خودم، دارند در ذهنشان من را قضاوت می‌کنند.

اشتباهاتی که از من سر می‌زد خیالی و ساخته و پرداخته ذهن من نبود، اما مشکل این بود که «برداشت» و تفسیر من از آن اشتباهات بی‌اندازه اغراق‌آمیز و غیر واقعی بود. در واقع بیش از حد لازم یک موضوع را در ذهنم حمل می‌کردم.

و اکنون معتقدم این خود-آگاهیِ زیاد ریسک و خطر بالایی هم با خودش به همراه می‌آورد. بنابراین معتقدم گاهی لازم است آگاهانه این خود-آگاهی را کمرنگ و یا حتی خاموش کنم چون در غیر این صورت منتقد درونیِ من، مرا به سمت تردید نسبت به توانمندی‌هایم می‌کشاند و فرصت اقدام و عمل‌گرایی و در نتیجه خلق نتیجه مطلوب را از من خواهد گرفت.


امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]


مشارکت شما: شما چه موقع گرفتار تحلیل بیش از اندازه می‌شوید؟ آیا موردی را سراغ دارید که تحلیل بیش از اندازه باعث شده تا واقعه‌ای را بسیار بزرگ‌تر از آنچه واقعاً بوده است تصور کرده باشید؟ گرفتاری‌های این مسئله چیست؟ لطفاً نظر خودتان را در قسمت نظرات و در زیر همین مقاله برای ما و دوستانتان بنویسید.


محصولات مرتبط

[ تیپ‌شناسی نوین ]

گروه تیپ‌شناسی نوین (تایپ‌شناسی) به سرپرستی آرسام هورداد به ارائه آموزش‌های نوین خودشناسی و توسعه فردی می‌پردازد

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۱۶ دیدگاه

  • sahar گفت:

    من از صبح زود که بیدار میشم فقط دارم خودمو نقد میکنم این کارو بکن بهتره چرا اون کار درست رو انجام نمیدی بجاش داری وقتتو روی چیزای الکی و بی فایده میزاری و …. بخاطر همین کارم اکثر مواقع فقط دارم شور میزنم و استرس دارم و همش میگم بازم که کار درست رو انجام نمیدم میشنم سه ساعت دو دوتا چهارتا میکنم بعد اخر کار انجام دادنش برای سخته

  • Ziba گفت:

    منم intj هستم‌و الآن دقیقا تو همین مرحله سرزنش کردن و تحلیل بیش از اندازه خودم‌گیر کردم. بقیه می‌گن من عملا چیزی برای سرزنش کردن‌ندارم‌و هیچ کس خودش رو انقدر تحلیل نمی کنه برای همین من یه مدت‌طولانی‌فکر می کردم‌عجیبم. هنوزم راه حلی براش پیدا نکردم.
    کاملا درسته که ما خوب وانمود می‌کنیم. من به غیر از تعداد کمی از دورهمی ها از بقیه متنفرم در حالی که بقیه فکر می کنن من خیلی اجتماعیم‌و اون جمع رو خیلی دوست دارم.

  • علی گفت:

    مشخص است که برای رشد فردی باید خود تحلیل گری منفی را مدیریت کرد مخصوصا در مواقع بحرانی . ولی چگونه باید کنترل کنیم ؟ راهکاری ارائه نشده .

    • آرسام هورداد گفت:

      تیپ‌شناسی یعنی اول «شناخت» و آگاهی، یعنی اول تعریف مسئله، بعد حل مسئله. پله پله با ما همراه باشید به راهکار هم می‌رسیم.

  • محمد گفت:

    برای من پیش آمده به خاطر خود تحلیل گری زیاد واقعا بزرگنمایی شود.

  • کیارش گفت:

    هلو.منم intj هستم وقتی شکست میخورم یا خیلی موفق میشم تحلیلم فوقوالعاده افزایش پیدا میکنه. چند شخصیتی بودنتا یه حدی ربطی به نوع شخصیت نداره؟

  • امید گفت:

    Intjبودن سختە…..خیلی….چون تو جامعە ما بایدمطیع سربە زیر و پیرو مسیرهای معلومالحال انجام امور باشی چاپلوسی کنی و مافوقت رونقدنکنی…..اینا برای یەintjسختە…..روش خودتو داشتە باشی هم کە کلاoutمیشی….اعتماد بنفست رو ک بالا نشون میدە…..همەمیخان بشکننش…..ک بگن پایینتری ازمون….فک میکنن داشتن اعتمادبنفست مبارزە طلبیە….فک نمیکنن ک شخصیە عادیە و مال خودتە

  • محمد گفت:

    من یه intj هستم دانشجوی رشته ی برق
    در زمان استرس وحشتناک دچار تحلیل میشم انگار کلا به بنبست رسیدم بعد خود تحلیلی منفی دوباره باعث استرس میشه انگار تو یه چرخه ای گیر میوفتی راندمانت به شدت پایین میاد
    در این صورت یکی از راه های رهایی از این وضعیت یه حواسپرتی خوبه من خودم ورزش منظم میکنم هم باعث کاهش استرس میشه هم حواستو پرت میکنه از موضوع
    البته کلا عادت به ورزش دارم

    • تیپ‌شناسی نوین گفت:

      ممنون از تجربه‌ مفیدتون محمد گرامی.

    • حمید گفت:

      به این حات شما میگن Ni, Fi loop موقعیه که تابع دوم یعنی Te از کار میفته و شما در بدست اوردن اطلاعات بیرونی دچار مشکل میشید و این باعث میشه که حی فکر درون ریزی شده رو بدون بروز کردن اطلاعات بیرونی با احساسات درونی تون مقایسه کنین و این باعث استرس میشه!

  • مهتا گفت:

    دقیقا چجوری میشه این خودآگاهی رو کمرنگ یا خاموش کرد؟

    • تیپ‌شناسی نوین گفت:

      مهتای گرامی، نیازی به خاموش کردن این خودآگاهی نیست، کافی است اجازه ندهیم این آگاهی تبدیل به منتقدِ بی رحمِ درونی شود و ما را از عمل‌گرایی و فعالیت‌های سازنده باز دارد. مسئله این است که درگیر چرخهٔ بی‌پایان افکار و تحلیل نشویم.
      پیروز باشید

    • Pourya گفت:

      در این مورد کتاب تمرین نیروی حال اثر eckhart tolle به من کمک کرد. باید بگم که میشه خود آگاهی رو کنترل کرد: وقتی مثل یک بیننده به رشته ی افکارت نگاه کنی، درک عمیق تری فعال میشه. فکر کنم منظورم رو بهتر متوجه بشید اگر تمرین نیروی حال رو بخوانید(کتاب نیروی حال با تمرین نیروی حال فرق داره و من پیشنهادم تمرین نیروی حال هستش)

  • یک INTJ? گفت:

    فکر میکنم این بهترین مقاله ای بود ک تو سایتتون خوندم…البته برای من.
    این قضیه ک من خودم حس میکنم اعتماد ب نفس پایینی دارم(و حالا متوجه میشم دقیقا علتش توقعات زیادی هست ک از خودم دارم و اینک کوچکترین اشتباهی از خودم برام خیلی بزرگ جلوه میکنه و اعتماد ب نفسم ب شدت کاهش پیدا میکنه) اما اطرافیانم منو با اعتماد ب نفس حتی زیاد و خونسرد و ریلکس میدونن همیشه اذیتم کرده…ولی الان ک علتش رو فهمیدم شاید دیگ اونقدر اذیتم نمیکنه.
    و مورد بعد اینک گفتید intjها خیلی خوب بلدن وانمود کنند کاملا درسته.
    مثلا ی نمونش اینکه من خیلیییییی درونگرا بودم،ولی چون این مورد عموما باعث میشد ضربه بخورم و اذیت بشم الآن مثل برونگراها رفتار میکنم.درحالی ک درونن هنوز همون درونگرا هستم.
    مسئله دیگ اینک توی وانمود کردن خوب باشی شاید کاربردی باشه اما من دوسش ندارم…و از اینک تو بعضی موارد وانمود میکنم جور دیگه ای هستم و معمولی تر هستم(چون عموما ی القابی مثل عجیب غریب میگرفتم)ناراحتم،چون با واقعیت من متفاوته…
    راهکارتون برای این مشکل من چیه؟
    اینک القاب عجیب و غریب نگیرم و بخاطر نگرفتنش مجبور ب وانمود نشم؟

    • تیپ‌شناسی نوین گفت:

      سلام به شما دوست گرامی،
      تشکر از همراهیتون و خوشحالیم که مقاله براتون مفید بوده.
      در خصوص بخش آخر دیدگاه شما، در مجموع نیازی به وانمود کردن یا عادی جلوه دادن خودتان وجود ندارد. طبیعتاً محدوده علاقه‌مندی‌ها، توانایی‌ها و ایده‌های افراد با یکدیگر متفاوت است و مثلا ممکن است موضوعی که مورد علاقه‌ شماست و ساعت‌ها برای آن وقت می‌گذارید، مورد علاقه و حتی مورد توجه افراد دیگر نباشد، یا بر عکس ممکن است بسیاری از علاقه‌مندی‌های دیگران برای شما موضوعی معمولی و عادی باشد که این طبیعی است و در هر دو صورت نیازی به سانسور یا اصلاح نیست، بلکه بهتر این است که سعی کنید تا حد ممکن ایده‌ها و علاقه‌مندی‌هایتان را با افرادی که دغدغه‌های مشابه و هم‌سو با شما دارند به اشتراک بگذارید و «ارتباط ذهنی و فکری» خودتان را با این افراد گسترش دهید و البته با سایرین هم مصاحبت و هم‌نشینی تا حد ممکن سازنده را تجربه کنید. گاهی نیازی نیست با همه افراد از ایده‌ها و علاقه‌مندی‌هایمان صحبت کنیم فقط کافی است جمع مناسب خودمان را پیدا کنیم.
      پیروز باشید

    • محمد گفت:

      دوست عزیز منم intj هستم همین مشکل و داشتم بهترین راه حلش اینه که بیشتر در مورد علاقه مندیات با اطرافیانت حرف بزنی قشنگ حد و مرز رو باهاشون روشن کنی درواقع اونا بیشتر به خاطر این که دقیق نمیدونن یا درک نمیکنن درگیر چی هستی یا چیکار میکنی اذیت میشن و به این روش بروز میدن زیاد هم به کامنت هاشون اهمیت نده بهتره کم کم متوجه میشن

      نظر شخصی