مطالب پیشنهادی:

Tribe of Mentors

Tribe of Mentors- آشنایی با کتاب جدید تیم فریس

قبلا در سایت تیپ‌شناسی نوین در مورد تیم فریس و نگرش او در مورد بهره‌وری صحبت کرده بودیم. همچنین در یکی از مقالات سایت و در دو قسمت در مورد کتاب او به نام Tools of Titans و پنج درس مهم از این کتاب صحبت کردیم. (قسمت اول، قسمت دوم)

در این قسمت می‌خواهیم در مورد جدیدترین اثر تیم فریس تحت عنوان Tribe of Mentors صحبت کنیم. عنوان کتاب را می‌توانیم «قبیلهٔ اساتید راهنما» ترجمه کنیم که در ادامه این مقاله توضیحات کامل را در خصوص این کتاب و ساختار آن و موضوعاتی که در آن بحث شده است ارائه خواهیم داد.

قبل از هرچیز فراموش نکنید پس از مطالعه این مقاله تجربه خودتان را با بقیه دوستانتان در تایپ‌شناسی به اشتراک بگذارید.

عنوان فرعی کتاب این است:

Short Life Advice from the Best in the World

توصیه‌های کوچک درباره زندگی از بهترین‌های دنیا

خود تیم فریس در وبلاگش می‌گوید این کتاب از لحاظ ساختاری مشابهت‌هایی با کتاب Tools of Titans دارد اما به لحاظ محتوا کاملاً متفاوت است.

تیم فریس در ادامه می‌گوید: ۹۰ درصد محتوای کتاب Tools of Titans بر اساس مجموعه پادکست‌های Tim Ferriss Show بوده، در حالی که بیش از ۹۰ درصد محتوای Tribe of Mentors هرگز در پادکست‌های او مورد اشاره قرار نگرفته.

از ویژگی‌های مهم کتاب- علی‌رغم حجم زیاد- بخش‌های کوتاه و مختصر آن است که باعث می‌شود مطالعه آن خسته‌کننده نباشد.

 

معرفی کتاب Tribe of Mentors از وبلاگ تیم فریس

«مهم‌ترین و حقیقی‌ترین سفر در زندگی این نیست که صدها مکان متفاوت را با یک جفت چشم ببینیم، بلکه باید همان جایی که هستیم را با صد جفت چشم متفاوت نظاره کنیم

-مارسل پروست

آلبرت غرغر کنان گفت: می‌دونی سر کسایی که خیلی سوال می‌پرسن چه بلایی میاد؟

مُرت کمی فکر کرد و گفت: «نه»

بعد از مدتی اضافه کرد: «چه بلایی سرشون میاد؟»

مدتی کسی چیزی نگفت.

بعد آلبرت صدایش را صاف کرد و گفت: «کاش منم می‌دونستم. اما احتمالاً اون چیزی که دنبالشن رو پیدا می‌کنن. خب، حقشونم همینه.»

-مُرت، نوشته‌ٔ تری پرچت

آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای است از نوشته تیم فریس در خصوص نحوه نگارش کتاب Tribe of Mentors و بخش‌هایی از مقدمه این کتاب.

دنیا به خاطر خواسته‌های مبهم، ما را مجازات می‌کند و به درخواست‌های دقیق و ملموس پاداش می‌دهد.

به نظر من تفکر آگاهانه یعنی تا می‌توانیم از خودمان سوال بپرسیم و در ذهنمان به آن سوالات پاسخ دهیم. اگر دنبال سردرگمی و رکود هستید، از خودتان سوالات مبهم بپرسید. اما اگر دنبال وضوح و شفافیتی باورنکردنی هستید و می‌خواهید به نتایج ملموس برسید، از خودتان سوالاتی واقعی و واضح بپرسید.

خوشبختانه این مهارتی است که می‌توانید با تمرین کردن آن را بیاموزید و در آن قوی‌تر شوید. هیچ کتابی نمی‌تواند همه پاسخ‌هایی که دنبالش هستید را به شما ارائه کند، اما این کتاب تلاش می‌کند به شما کمک کند تا سوالات بهتری از خودتان بپرسید. میلان کوندرا، نویسندهٔ کتاب سبکی تحمل‌ناپذیر هستی گفته است: «حماقت مردم آنجایی است که برای همه چیز پاسخی دارند. خردمندی فرزانگان آنجایی است که برای هر چیزی پرسشی دارند.» من می‌گویم به جای کلمه فرزانگان در این عبارت، کلمه «تشنگان یادگیری» را قرار دهید، در این صورت کل فلسفهٔ من از زندگی را درک می‌کنید. من معتقدم در اغلب مواقع فاصلهٔ بین شما و خواسته‌هایتان، فقط و فقط به اندازه مجموعه‌ای بهتر از سوالاتی است که می‌توانید بپرسید.

من برای کتاب Tribe of Mentors یازده سوال آماده کردم و این یازده سوال را برای تعدادی از بزرگ‌ترین معلم‌ها و منتورها فرستادم و از آن‌ها خواستم به دلخواه خودشان، به سوالاتی که می‌پسندند پاسخ بدهند. البته از آن‌ها خواستم به حداقل ۳ و حداکثر ۵ تا از این سوالات پاسخ دهند.

این یازده سوال را در ادامه برایتان آورده‌ام. این مهم است که همه سوالات را مطالعه کنید و توضیحات آن‌ها را دقیق بخوانید، چون در طول کتاب سوالات را به صورت خلاصه مطرح کرده‌ام.

ممکن است در نگاه اول بعضی از این سوالات مسخره یا بی‌فایده به نظر برسند، اما نه! همیشه بر اساس اولین برداشتتان قضاوت نکنید.

Tim Ferris

 

یازده سوال اصلی تیم فریس

حالا بیایید به این یازده سوال نگاهی بیندازیم:

چه کتابی (یا کتاب‌هایی) را بیشتر به دیگران هدیه داده‌اید؟ و چرا؟ یا اینکه بگویید چه کتابی عمیقاً روی زندگی شما تأثیرگذار بوده است؟ (تا سه کتاب می‌توانید نام ببرید)

در شش ماه گذشته (یا آخرین موردی که یادتان است) با مبلغی مختصر (اما نه خیلی پایین) چه چیزی خریده‌اید که دوستش داشته‌اید و تأثیر مثبتی در زندگی شما داشته است؟‌ خوانندگان من دوست دارند با ذکر جزئیات به این سوال پاسخ دهید. مثلاً نام برند، مدل، اینکه از کجا خریدید و مواردی مثل این را بیان کنید.

آیا پیش آمده که یک شکست، یا شکستِ ظاهری، راه را برای موفقیت‌های بعدی شما هموار کرده باشد؟ آيا در ذهنتان خاطره شکستی دارید که بعداً تبدیل به «شکستِ مورد علاقه» شما شده؟

اگر این امکان وجود داشت که شما یک بیلبورد بسیار بزرگ داشته باشید و آن را در هر نقطه‌ای از دنیا که دوست داشتید قرار دهید و نوشته دلخواهی روی آن بنویسید، روی این بیلبورد چه چیزی می‌نوشتید؟ و چرا؟ (البته این سوال جنبه استعاری دارد، منظور این است که اگر ممکن بود پیامی را به میلیون‌ها نفر روی زمین منتقل کنید، چه می‌گفتید؟) پیام روی بیلبورد شما می‌تواند در حد یک عبارت چند کلمه‌ای یا نهایتاً یک پاراگراف باشد. (بگذارید کمی راهنمایی کنم: ممکن است شما یک نقل قول از شخصی دیگر را بنویسید؛ آیا نقل قولی هست که مدام به آن فکر کنید و ملکه ذهنتان باشد یا با الهام از آن زندگی کنید؟)

بهترین یا باارزش‌ترین سرمایه‌گذاری که تاکنون انجام داده‌اید چه بوده است؟ (این سرمایه‌گذاری می‌تواند مالی، زمانی، انرژی و … باشد)

آیا عادت عجیب و مسخره‌ای دارید؟ کاری که شاید بی‌معنی باشد اما شما انجام دادنش را دوست دارید.

در پنج سال اخیر کدام عادت، رفتار یا باور جدید بیشتر از بقیه باعث پیشرفت شما در زندگی شده است؟

اگر قرار باشد به یک دانشجوی درس‌خوان و باانگیزه که بعد از فارغ‌التحصیلی‌اش قصد وارد شدن به «دنیای واقعی» را دارد نصیحتی بکنید، به او چه می‌گویید؟ آن‌ها به کدام نصیحت‌ها باید بی‌توجه باشند؟

در حوزه تخصصی خودتان یا در شغلی که دارید چه اظهارنظرها و توصیه‌های بد و نامربوطی شنیده‌اید؟

در پنج سال اخیر مهارت شما در نه گفتن به کدام مورد افزایش یافته؟ (مثلاً نه گفتن به دعوت‌ها، مزاحمت‌ها، حواس‌پرتی‌ها و …) کدام بینش یا رویکرد جدید در این زمینه به شما کمک کرد؟ یا در این خصوص هر نکته‌ دیگری به ذهنتان می‌رسد بیان کنید.

وقتی احساس خستگی و حواس‌پرتی می‌کنید یا تمرکزتان را به طور موقتی از دست داده‌اید چه کار می‌کنید؟ (مثلاً: چه سوالاتی از خودتان می‌پرسید؟ یا به چه چیزی فکر می‌کنید؟)

 

توضیحات تیم فریس در مورد سوالات

حالا بیایید کمی در مورد این پرسش‌ها بحث کنیم. در مورد سوال نخست، برای افرادی که کنجکاو هستند، پنج مورد از کتاب‌هایی که مصاحبه شوندگان با بیشترین تکرار در پاسخ‌هایشان اعلام کردند در ادامه با هم می‌بینیم:

انسان در جستجوی معنا، نوشته ویکتور فرانکل

خوش‌بین خردگرا، نوشته مت ریدلی

فرشتگانِ بهترِ ذات ما، نوشته استیون پینکر

انسان خردمند، نوشته یووال نوح هراری

در خصوص سوال دوم شاید فکر کنید خیلی بیهوده و بی‌معنی است. اما باور کنید اینطور نیست! تا به حال پاسخ‌های زیادی در مورد این سوال زندگی خود من را تغییر داده. خوبی این سوال این است که پاسخ آن عملیاتی و قابل اجراست. گاهی اوقات پاسخ‌‌هایی که به این سوال داده می‌شود می‌تواند الهام‌بخش باشد تا از آن به عنوان پاداش‌های کوچک برای خودمان استفاده کنیم.

سوال سوم برای من خیلی اهمیت دارد، همانطور که قبلاً در Tools of Titans هم نوشتم:

ابرقهرمان‌هایی که ما می‌بینیم، در زندگی‌شان بارها و بارها مرتکب اشتباه شده‌اند، اما چیزی که آن‌ها را از بقیه متمایز کرده این است که آن‌ها توانسته‌اند روی یک یا دو نقطه قوت خودشان سرمایه‌گذاری کنند و آن را به حداکثر پتانسیل ممکن برسانند. انسان‌ها موجوداتی ناکامل هستند. دلیل موفق شدن شما این نیست که نقطه ضعفی ندارید پس موفق می‌شوید، دلیل موفقیت شما این است که نقطه قوت‌های منحصربه‌فردتان را شناسایی می‌کنید و سعی می‌کنید حول همان نقطه قوت‌ها عادت‌هایتان را شکل دهید. همه آدم‌های موفقی که امروز فقط تصویر موفقیت آن‌ها را می‌بینیم، قبلاً بارها و بارها در میدان نبرد شکست خورده‌اند. قهرمان‌های این کتاب هم فرقی با بقیه قهرمان‌ها ندارند، آن‌ها هم چالش‌های خودشان را داشته‌اند.

این جمله‌ای است که روی میزم است و هر روز موقعی که می‌خواهم قهوه بخورم تکرارش می‌کنم:

سهم هر کس از زندگی به اندازه شجاعت اوست.

این جمله برای من یک شاخص است که یادآوری می‌کند موفقیت را می‌شود اندازه گرفت و موفقیت ما بستگی به تعداد دفعاتی دارد که کارهای ناخوشایند را با میل و رغبت انجام می‌دهیم، بستگی به تعداد قدم‌های دشوار و ناخوشایندی دارد که با میل و رغبت برمی‌داریم و بستگی به تعداد گفتگوهای ناخوشایندی دارد که حاضر می‌شویم با آدم‌ها انجام دهیم.

منبع: وبلاگ تیم فریس

در قسمت‌های آینده بخش‌های منتخبی از کتاب Tribe of Mentors را با هم بررسی خواهیم کرد.


مشارکت شما:

به انتخاب خودتان یک یا دو تا از سوالات تیم فریس را انتخاب کنید و به آن پاسخ دهید. نظرات خودتان را در قسمت کامنت‌ها زیر همین پست با ما و بقیه دوستانتان به اشتراک بگذارید. نظرات بقیه دوستان را هم بخوانید، گاهی نکات جالبی در آن پیدا می‌شود.


 

[ تیپ‌شناسی نوین ]

گروه تیپ‌شناسی نوین (تایپ‌شناسی) به سرپرستی آرسام هورداد به ارائه آموزش‌های نوین خودشناسی و توسعه فردی می‌پردازد

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۱۱ دیدگاه

  • علی صدیق گفت:

    سلام.
    ۱- اتحادیه ابلهان/برادران سیسترزیس/کتابهای دبی فورد/نیروی حال
    ۲- یه دستگاه سه کاره پرینتر/کپی/اسکنر مدل HP خریدم که با وای فای کار میکنه خریدم و تونستم مقالات و متن های بسیاری رو پرینت گرفتم تا بهتر بتونم استفاده کنم
    ۳-هنوز از دو شکستی که در کسب و کار داشتم انقدر نگذشته که بخوام از تجربیاتش به نیکی استفاده کنم ولی مطمئنم ۴درس از این دو شکست گرفتم که در آینده خیلی خیلی میتونه کمکم کنه.
    ۴- “همه نابغه اند؛اما اگر بخواهیم در مورد نبوغ یک ماهی به وسیله توانایی پریدنش روی شاخه درخت قضاوت کنیم،در تمام زندگیش خود را یک احمق خواهد دانست…” آلبرت انشتین
    ۵- کتابخانه شخصیم بوده
    ۶- مکتوب کردن ریز به ریز برنامه ها و اهدفم(گرچه که کلهم به عمل نمیرسه)
    ۷- باور اینکه در آخر این من هستم که باید برای خودم تصمیم بگیرم و مسئولیتش را هم تماماً بپذیرم
    ۸- مهارتهایی را به صورت جدی دنبال کن…البته خارج از دانشگاه…از یادگیری هرچه بیشتر زبان انگلیسی غافل نشو حتا ۱کلمه یا ۱اصطلاح…
    ۹- اینکه رشته های مربوط به علوم انسانی و هنر پول ساز نیستند و فقط وقت هدر دادن هستند
    ۱۰- نه گفتن به همراهی با دوستان برای رفتارهای نامناسب(لااقل برای حال آن زمان)
    ۱۱- پیاده‌روی میکنم – پُرخوری میکنم – در مورد آینده ایده‌آلی که میتوانم داشته باشم تخیل میکنم- موسیقی گوش میدهم

  • مندی گفت:

    چه سوالات چالشی و خوبی بود!..کتاب ژرفای زن بودن از مورین مورداک،ملت عشق از الیف شافاک و دربرابر استبداد و همچنین سفر زندگی از جیمز هالیس، خیلی حالم رو خوب کرد..اما ملت عشق رو به خیلی ها توصیه کردم تا بخونن، شاید برای من چون خیلی خودم رو به روحم نزدیک کرد،و بخاطر همین از خوندنش خیلی هیجان زده شدم!…من چندتا جمله الهام بخش کلیدی دارم که همیشه تو ذهنم مرور میکنم،نمیتونم بگم کدوم رو پررنگ میکنم، اما دو سه تایی که همیشه مرور میکنم اینهاست: احساس خوب مساویست با اتفاق خوب، حتی اگر اوضاع خوب نیست!..درخت هرچه پربارتر افتادگیش بیشتر!..تکرار مادر تمامی موفقیت هاست!..چون تو با بد، بدکنی پس فرق چیست؟!..و یه جمله از استاد راهنمام که باعث جلورفتن من تو این سالها شده؛ هرجایی که فکر کردی همه چی رو میدونی، نقطه پایانته!..بهترین و با ارزش ترین سرمایه گذاریم که از یک شکست بهش رسیدم در یک سال گذشته اتفاق افتاده، بیشتر از هر زمان دیگه ای سعی کردم خودم رو بشناسم و با درونم در صلح و آشتی باشم..برای کیفیت زندگیم تلاش کنم و سعی کنم بفهمم برای چی به این دنیا اومدم و از زندگی چی میخوام؟ یه سوال چالشی هم برای خودم مطرح کردم:این حرفی که الان داری میزنی، چه تاثیری تو کیفیت زندگیت داره؟اگه نداره ولش کن!…تو پنج سال اخیر نمیدونم اما در یک سال اخیر باور به این قضیه که خوب زندگی کردن یک انتخابه که به تلاش نیاز داره و میشه عملیش کرد،بیشترین تاثیر رو تو روند زندگی من داشته..بعد از دفاع ارشدم سخت ترین دوران رو گذروندم،که همزمان با آغاز بحران سی سالگی بود، البته یکم زودتر در ۲۷ سالگی شروع شد!، تمام تلاشم رو کردم تا این بحران رو به یه فرصت تبدیل کنم و از این سن حداکثر لذت رو ببرم و الان در آستانه ۲۹ سالگی از کیفیت روزهام خوشحال و راضی ام…من تو شش ماه گذشته جدای از کتابهایی که خریدم یه روسری ترکمن خردیم که دو سه سالی دنبالش بودم، بهم میاد و حس خوب و اعتمادبنفس بهم میده، همینش برام راضی کنندست..با برند بازی ها خداحافظی کردم و کیفیت و جنس برام ملاک انتخاب کالاست،از این تصمیمم راضی و خوشحالم، چون خودم تو کانون توجه اولویتم قرار گرفتم!

  • فاطمه گفت:

    سلام و ممنون از مقاله خوبتون

    ۱- کتاب ” خیابان یک طرفه” از والتر بنیامین ترجمه حمید فرازنده اخیرا من رو به شدت مجذوب کرد. به یکی از دوستانم توصیه اش کردم که گفت زبان پیچیده ای داره.
    ۲- یکی از بسته های دوره غیر حضوری دکتر شیری رو خریدم.
    ۴- جمله ” اگر فقط در روزهای آفتابی گام (رو به جلو) برمیداری، هرگز به مقصدت نمیرسی” از پائولو کوئیلو
    ۵ – سرمایه گذاری روی رشد فردی
    ۶- همیشه باید موضوعی جدید برای فکر کردن، و ایده ای برای جستجو کردن در موردش ( مثلا در اینترنت) داشته باشم و اگر نه، دایم احساس میکنم یه چیزی کمه.
    ۷- من توانایی عجیبی برای جمع کردن فرصت های مختلف در یک زمان و مکان و پیدا کردن راه های میان بر برای انجام کارها دارم.
    ۸- تواناییم در نه گفتن به همه این موارد بیشتر شده. مهمترین دلیلش هم این بود که اهمیت نظرات دیگران در مورد رفتارم و شیوه ای که برای زندگیم انتخاب کردم به حداقل رسید.
    ۱۱- آیا در مسیر درستی قرار دارم؟ چی باعث شده اینقدر بی حوصله بشم؟ جای چی تو زندگیم خالیه؟ چطور میتونم کارهامو به شیوه ای آسان تر و کارآمد تر انجام انجام بدم؟ چطور میتونم آدم موثرتری باشم؟
    سوالها خیلی جالب بودن اولش که جواب میدادم حس کردم دارم امتحان میدم ولی در نهایت برای خودم هم الهام بخش بود.

    • آرسام هورداد گفت:

      مرسی جمله عالی بود. به بچه‌ها میگم بذاریم اینستا ?

  • محمد گفت:

    برای فارغ تحصیلان بگم که شرایط بیرون دانشگاه اون کاملی لازم رو نداره برای پیاده کردن دانستنی ها.
    وقتی احساس خستگی و حواس پرتی می کنم، ذهنم را از مسائل منفی دور می کنم، چند نفس عمیق می کشم و استراحت فکری می کنم، تلاش می کنم ذهنم را بیش از حد خسته نکنم.

  • Ali salehi گفت:

    یک مورد دیگه هم که واقعا دوس دارم بگم سوال هفته: دست یافتن به این حقیقت که سادگی و واقعیت میتونند عمیق ترین و پرمفهوم ترین چیزها باشن چه در عمل چه ذهن واقعا بهم ثابت شده

  • Ali salehi گفت:

    ۱. کتاب که واقعا عمیق و خوب بودن فراسوی اینشتین (نوشته ی میچیو کاکو )و رمان یک ذهن زیبا(که فیلم یک ذهن زیبا با تحریفاتی زیاد از روی همین کتاب نوشته شده.
    ۲. عمیق ترین حرفی که شنیدم و دوس دارم به همه بگم اینه “خودتو بهتر کن این تمام کاریست که برای بهتر کردن جهان میتونی انجام بدی”در مورد خودم خیلی مصداق داره به نظر واقعا کمال گرایی بیهوده یا رویا پردازی بدون عمل رو باید گذاشت کنار جمله از فیلسیوف بزرگ Wittgenstein هست

  • Pourya گفت:

    من سوال اول، دوم و سوم رو برای جواب دادن انتخاب کردم:
    ۱- دو کتاب تاثیر عمیقی بر من داشتند و اونها رو به چند نفر تا حالا هدیه دادم: ۱)ذن در هنرهای رزمی ۲)تمرین نیروی حال.
    کتاب اول با اینکه شاید کتاب خیلی جدی در نظر اول به نظر نیاد ولی اگر با دید استعاری به خواندن کتاب ادامه بدید و به مفاهیم دقت کنید خواهید دید که پر است از درس های زندگی.
    کتاب دوم هم باز بستگی داره با چه ذهنیتی در دست میگیرد، اگر اجازه بدید کلمات و جمله های کتاب تمرکز شما رو به خودتون جلب کنه، اون وقت نیروی غیر قابل تصور آگاهی و حال را احساس خواهید کرد، نیرویی آن قدر مهیب که توانایی ماندن در آن را برای مدت طولانی نخواهید داشت.

    ۲-کتابی به نام Prime Obsession خریدم و به شدت از اینکار خوشحالم!
    به طور خلاصه بگم که این کتاب در مورد یکی از معروفترین مسئاله های ۱میلیون دلاری ریاضی هست به نام Riemann hypothesis ، از خود این مسئله که بگذریم، یکی از شگفتی های ریاضی که از نتایج کار ریمان میشه استنتاج کرد، سری معروف زیر است:
    ۱/۱۲- = …+۱+۲+۳+۴
    در نگاه اول کاملا غیر منطقی به نظر میاید، ولی درواقع درست است(سرچ کنید اگر باور ندارید) و اینجا بود که فهمیدم که “زیبایی ریاضیات” یعنی چی.

    ۳-من دوم دبیرستان مدرسه نرفتم، به علت افسردگی شدید. شاید جزء تاریک ترین دوران زندگیم باشه. ولی اتفاقی که افتاد این بود که افسردگی من رو با خودم رو به رو کرد. با حقیقت دنیایی که تصور میکردم میشناختم رو به رو شدم. تمام باورهام کم کم فرو ریخت و من دوباره متولد شدم.

    • Pourya گفت:

      برای اینکه ذهن خواننده احتمالا به بیراهه نره، یه نکته ای باید اضافه کنم در عبارت ۱/۱۲- = …+۱+۲+۳+۴ علامت مساوی به معنای عادی اینجا به کار نمیره، برای دانستن بیشتر لطفا تحقیق کنید.

    • آرسام هورداد گفت:

      ممنونم پوریا، خیلی جالب بود. لذت بردم.