مطالب پیشنهادی:

شخصیت شناسی mbti

قرار است در سلسله مباحث «تیپ شخصیتی و خطای نتیجه‌گیری» به بررسی جنبه‌های مختلف این خطای رایج میان کاربران MBTI بپردازیم. در قسمت‌های قبل گفتیم که تیپ شخصیتی ما، هر چه باشد، نباید به عنوان وسیله‌ای برای توجیه برخی از رفتارهای ما استفاده شود. به عبارت دیگر، تیپ شخصیتی، به ما مجوز فرار کردن از مسئولیت‌هایی که بر عهده ماست را نمی‌دهد.

مثلاً اگر من فردی درون‌گرا هستم، این اجازه را ندارم که صرفاً به واسطهٔ درون‌گرایی‌ام از برقراری ارتباط سالم و سازنده با همکارانم در محیط کار اجتناب کنم و بگویم شبکه‌سازی و برقراری ارتباط با دیگران به تیپ شخصیتی من نمی‌خورد!

در این قسمت در مورد بهانه‌های رایج میان افرادی که ترجیح حسی و شهودی دارند صحبت می‌کنیم و راهکارهایی برای تغییر نگرش و متوقف کردن این بهانه‌جویی‌ها بررسی خواهیم کرد.

اگر بخش‌های قبلی را مطالعه نکرده‌اید بهتر است برای فهم بهتر مطلب، نگاهی به مطالب پیشین بیندازید.

۳-حسی بودن و بهانه‌های رایج حسی‌ها

بهانه‌های رایجی که حسی‌ها (S) ممکن است صرفاً به واسطهٔ حسی بودنشان به آن‌ها متوسل شوند شامل موارد زیر است:

۱- قبول نکردن دیدگاه‌های جدید

حسی بودن به من این مجوز را نمی‌دهد که دیدگاه‌های سایرین را نپذیرم، خصوصاً اگر آن دیدگاه‌ها با چارچوب و تفسیر ذهنی من متفاوت باشد. این درست نیست که من به عنوان یک فرد حسی توجهی به دیدگاه‌ها و ایده‌های دیگران نکنم به این بهانه که من فردی حسی هستم و دیگران حتماً باید با دلیل و سند و مدرک قطعی با من صحبت کنند.

۲- از دست دادن دید بلند-مدت

حسی بودن به این معنی نیست که من به عنوان یک فرد حسی نمی‌توانم «تصویر کلان» اتفاقات و رویدادها را ببینم و درک کنم. در نتیجه یک فرد حسی نباید صرفاً به واسطهٔ حسی بودن فرض کند که فاقد توانایی آینده‌نگری و دیدن چشم‌اندازهاست.

حالا اگر کسی ترجیحش حسی بودن است و گاهی اوقات دچار این خطاهای نتیجه‌گیری در مورد توانمندی‌هایش می‌شود بهتر است چه کار کند؟

بهترین راه حل تغییر نگرش است. اگر حسی هستید سعی کنید نگرشتان را در مورد توانمندی‌هایتان محدود نکنید. بعد از تغییر نگرش می‌توان با تمرین و کسب مهارت بر چنین تصورات نادرستی غلبه کرد.

گوش دادن فعال را در خودتان تقویت کنید

همدلی یعنی تلاش برای درک نیازها، احساسات و افکار دیگران و تلاش برای نگاه کردن به مسائل از دیدِ آن‌ها. به عنوان یک حسی سعی کنید برای لحظاتی از چارچوب ذهنی خودتان خارج شوید و مسئله را از دیدِ طرف مقابل نگاه کنید. اجازه دهید دیدگاه‌هایش را بیان کند و شما فقط گوش کنید.

تمرین این دو مهارت، یعنی گوش دادن فعال و همدلی به شما اجازه می‌دهد بتوانید مسائل را از زاویه‌ای دیگر هم نگاه کنید و این منجر به افزایش میدانِ دیدِ ذهنی شما می‌شود.

به چشم‌اندازهای کلان توجه کنید

حسی‌ها استاد توجه به جزئیات یک مسئله هستند. معمولاً بعید است حسی‌ها در کارهایشان دچار اشتباهات ناشی از کم‌دقتی و لغزش‌های ناخواسته شوند. اما گاهی این توجه به جزئيات آن‌قدر زیاد است که ممکن است افراد تصویر کلان را از دست بدهند.

یعنی آن‌قدر درگیر توجه به درخت و خصوصیات آن می‌شوند که فراموش می‌کنند در جنگل قرار گرفته‌اند. کسی که تمام تمرکزش را روی درخت گذاشته است، به احتمال زیاد به تمام خصوصیات و جزئیات «همان درخت» کاملاً واقف است و می‌داند آن درخت چند متر است، شکل برگ‌هایش چگونه است، زبری و نرمی تنه و برگ‌هایش چقدر است، چقدر شاخه سالم و ناسالم دارد، آیا قبلاً توسط شخصی دیگر روی آن یادگاری نوشته شده یا نه و … اما احتمالاً فراموش می‌کند که این درخت، تنها عضوی کوچک از مجموعه بزرگ‌تری به نام جنگل است که باید به آن هم توجه نمود.

یک مثال کاربردی‌تر از این موضوع این است: فردی را در نظر بگیرید که برای کسب مهارت در شغلش فقط روی «یک بخش» متمرکز شده و تنها روی کسب تخصص در همان مهارت تمرکز کرده است. واضح است که برای داشتن عملکرد مناسب در محیط کار، باید روی «مجموعه‌ای» از مهارت‌ها و تخصص‌های مرتبط با شغلمان تمرکز کنیم، نه فقط یک بُعد از آن.

۴-شهودی بودن و بهانه‌های رایج شهودی‌ها

دقت کنید که شهودی بودن، بهانه و مجوزی برای موارد زیر نیست:

۱-ایده‌آل‌گرایی بیش از حد

اگر من فردی شهودی هستم، باید بدانم که شهودی بودن، مجوزی برای ندیدن واقعیت‌ها نیست. داشتن آرمان و هدفِ والا و انگیزه‌بخش برای هر انسان سالمی ضروری است و به خودی خود هیچ مشکلی ندارد.

اما مشکل از آنجا آغاز می‌شود که من برای رسیدن به هدفم، تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم واقعیت‌های مخالفِ موجود را بپذیرم و بدون این‌که حاضر شوم حرف دیگران را گوش کنم، معتقدم چیزی که در ذهن من است شدنی است و دیگران نمی‌توانند درک کنند من چه می‌گویم!

۲- غفلت از جزئیات ضروری

شاید این بخش مهم‌ترین نکته‌ای باشد که هر شهودی باید به آن دقت کند. فراموش نکنید که شهودی بودن هرگز بهانه‌ای برای بی‌دقت بودن ما نیست.

وقتی لازم است کاری را انجام دهیم که نیاز به دقت و تمرکز روی جزئيات دارد، فارغ از این‌که حسی هستیم یا شهودی «باید» آن کار را با دقت روی جزئيات انجام دهیم و شهودی بودن مجوزی برای فرار کردن از چنین مسئولیت‌هایی نیست.

۳- چشم‌پوشی از کارهای روزمره و روتین

این مورد هم جزو موضوعاتی است که نباید تقصیر آن را بر گردن شهودی بودن انداخت! شهودی بودن هرگز به این معنی نیست که فرد نمی‌تواند کارهای سلسله‌مراتبی را با دقت و حوصله انجام دهد. کارهای روزمره (رساندن بچه‌ها به مدرسه، پرداخت شهریه و قبض آب و برق و…) و کارهای اداری در همین دسته قرار می‌گیرند و اینجا هم شهودی بودن مانعی برای فرار از این کارها نیست.

اگر شهودی هستید و گاهی اوقات در دام چنین نتیجه‌گیری‌هایی می‌افتید، به موارد زیر توجه کنید:

نگاه واقع‌گرایانه را در خودتان تقویت کنید

داشتن ایده و آرزوهای جدید اصلاً چیز بدی نیست. اما بهتر است قبل از این‌که در راستای ایده‌هایمان قدم برداریم، واقعیت‌های موجود را در مورد عملی بودن یا نبودن آن‌ها بررسی کنیم.

مشورت با افراد کارآزموده و واقع‌بین که زمینه‌ای مشترک با ما دارند می‌تواند تا حد زیادی مشخص کند که ایده‌های ما برای عملی شدن چه مسیری را باید طی کند. این کار هم باعث می‌شود تکلیفمان را بهتر بدانیم و اگر ایده‌ای عملی نیست وقتمان را برای آن تلف نکنیم و هم چشم‌انداز مناسبی به ما می‌دهد تا بتوانیم نقشهٔ راهِ عملی کردنِ ایده‌هایمان را دقیق‌تر ترسیم کنیم. پس مشورت با افراد کار بلد و واقع‌بین را فراموش نکنید.

در زمان حال زندگی کنید

دقت کنید وقتی می‌گوییم در زمان حال زندگی کنید و ذهنتان را روی واقعیت‌ها نگه دارید، اصلاً منظورمان این نیست که خیال‌پردازی و فکر کردن در مورد آرزوهایتان را متوقف کنید. خیال‌پردازی و ایده‌ گرفتن از آرزوها و الهامات درونی، یک فرایند مهم و انگیزه دهنده برای هر انسان سالم است.

پیشنهادی که در اینجا مطرح می‌کنیم این است که تمرین تمرکز حواس را جدی بگیرید و حتماً سعی کنید موقع انجام کارها با تمرکز و جدیت روی همان کار متمرکز بمانید و پرندهٔ خیالتان را در چنین مواقعی پرواز ندهید!

ضمناً دقت کنید برای این کار نیاز به تمرین‌های پیچیده و روش‌های عجیب و غریب نیست.

همین که خودتان را متعهد کنید موقع انجام کارها فقط روی کاری که انجام می‌دهید تمرکز کنید کافی است. برای این‌ کار پیشنهاد می‌کنیم کار را به بازه‌های یک ساعته یا یک ساعت ‌و نیمه تقسیم کنید و در این بازه‌ها غیر از مسئولیت مورد نظر کار دیگری انجام ندهید.

به کارهای روزمره و روتین هم توجه کنید

وظایف روزمره و کارهای روتین از دو جهت ممکن است برای بسیاری از ما ناخوشایند باشد. یکی این‌که این کارها روندِ یکنواختی دارند و خلاقیتی در آن‌ها وجود ندارد و دیگر این‌که تکراری‌اند و لازم است در فواصل زمانی مشخص با همان روندِ ثابت، تکرار شوند. از این جهت، چنین کارهایی ممکن است چندان مورد پسند شهودی‌ها نباشد و موقع انجام این کارها اصطلاحاً دل به کار ندهند.

[kkstarratings]

دسترسی آسان به مجموعه مقالات «مهارت‌های ارتباطی»:

مهارت‌های ارتباطی: مقاله اول- تیپ شخصیتی و خطای نتیجه‌گیری 

مهارت‌های ارتباطی: مقاله دوم- برون‌گرایی و خطای نتیجه‌گیری 

مهارت‌های ارتباطی: مقاله سوم- ترجیح دریافت اطلاعات و خطای نتیجه گیری 

مهارت‌های ارتباطی: مقاله چهارم- اشتباهات رایج افراد F و T

مهارت‌های ارتباطی: مقاله پنجم- اشتباهات احتمالی ما در مورد فکری‌ها

مهارت‌های ارتباطی: مقاله ششم- چطور از اشتباهات افراد J و P در برابر هم اجتناب کنیم؟

 

 

 

 

 

[ آرسام هورداد ]

مدرس و پژوهشگر شخصیت‌شناسی و چیرگی | چیرگی یعنی خودِ منحصربه‌فردت را پیدا کنی و آن را به بهترین شکل به عالم عرضه نمایی

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *